سینمای ایران در سالهای اخیر مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است. به گواه فعالان صنعت سینما در ایران و پژوهشگران این عرصه، بعد از انقلاب اسلامی، سینمای ایران با رشد قابلتوجهی مواجه شد و توانست خود را بهعنوان یک سینمای مولف و صاحب سبک در دنیا مطرح کند. بهطور میانگین هر ساله حدود ۱۰۰ فیلم در سینمای ایران تولید میشود که بخش مهمی از این آثار به ژانر اجتماعی مربوط هستند و به دلایل مختلف سینماگران کشور در این حوزه تولیدات بیشتری نسبت به ژانرهای دیگر روانه پرده نقرهای سینماهای کشور کردهاند. برخی از این آثار اجتماعی در سالهای اخیر دچار حواشی شده و از اکران بازماندند. فیلم «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی آخرین فیلم از این فهرست است. در بین آثار اجتماعی، آنهایی که در جشنوارههای خارجی حضور پیدا میکنند معمولا مورد توجه بیشتر قرار گرفته و البته حواشی بیشتری هم دامنگیر این نوع فیلمها میشود. این آثار که معمولا در جشنوارههای بینالمللی اکران میشوند و به آنها بال و پر داده میشود عمدتا با مضامینی برخلاف منافع ملی و ارائه تصویر یکسویه و جانبدارانه ساخته میشوند.
پتانسیل عظیمی که در صنعت سینما در جهت تمدنسازی و شکلدهی به رفتار اجتماعی و فرهنگ مردم یک سرزمین وجود دارد باعث شده در بسیاری از کشورها، سیاستگذاران کلان فرهنگی و سیاسی، سینما را در مسیر خدمت به منافع ملی، افزایش قدرت ملی، ترسیم و جبهه بینالمللی و دیپلماسی عمومی بهکار بگیرند. راهبردی که در کشور ما مفغول واقع شده است.
در ایران سینما و جریان شبه روشنفکری حاکم بر عرصه فرهنگ، هنر و رسانه چنین مسئولیتی را برای خود قائل نشده و احساس تکلیفی در اینباره ندارند و در این میان شاهد مثال گویای آن برخی آثار تولید شده در ژانر اجتماعی است. وقتی اهمیت این فیلمها بیشتر درک میشود که به این نکته توجه کنیم که عمده فیلمهای تولید شده در سینمای ایران متعلق به این ژانر هستند. با این وجود اما، عمده فیلمهای قرار گرفته در این دسته، خدمتی به فرهنگ جامعه نداشته و بعضا با سیاهنمایی، قبحزدایی، پردهدری، تزریق ناامیدی و تضعیف باورهای دینی مخاطب ایرانی را به سمت ناکجاآباد و برهوتی وحشتناک سوق میدهند، آثاری که بعضا نتیجه آن با بی تدبیری مدیران کلان فرهنگی کشور، امروز به ولنگاری فرهنگی رسیده و بعید هم نیست در آیندهای نه چندان دور به «اضمحلال فرهنگی» بینجامد.
بهطور مثال در ساخته جدید سعید روستایی یک قبحشکنی فرهنگی، اجتماعی اتفاق میافتد و آن زدن سیلی به صورت پدر است که در هیچ کجای فرهنگ و مذهب ما ایرانیها، حتی در سختترین شرایط اقتصادی چنین عملی وجود ندارد. سیلی که در ادامه آرزوی مرگ لیلا برای پدر و مادرش بایدمورد توجه قرار گیرد.
به واقع با وجود تمام ضعفها و نا کارآمدیهایی که در عموم دستگاههای فرهنگی وجود دارد، به جهت پیشتاز بودن رسانه سینما در حوزه فرهنگسازی و ترسیم افقهای پیشروی جوامع و سرریز آثار سینمایی در رادیو و تلویزیون، تولیدات سینمایی از اصلیترین شبکههای شکلدهنده به فرهنگ عمومی کشور هستند؛ بنابراین سینمای ایران نتوانسته با توجه به جایگاه خود در رفع آسیبهای اجتماعی و شکلدهی به فرهنگ بومی و دینی در نسل جدید نقش موثری ایفا کند و در برخی موارد متاسفانه نقش مخرب داشته است.
فیلمهای مختلفی در سالهای اخیر به مشکلات و آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کردند، اما یا قدم در مسیر افراط گذشته و همه چیز را سیاه نشان داده یا اینکه مسیر تفریط پیموده و سعی کردند همه چیز را مطلوب نشان دهند. این اتفاق باعث شده مخاطب نتواند همذاتپنداری کند و بخشی از مخاطبان سینما ریزش کردهاند.
فرهادی، شروع سبک جدیدی از فیلمهای اجتماعی در جامعه ایران
اصغر فرهادی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده فیلم ایرانی است. این فیلمساز از مهمترین کارگردانهای مولف در سینمای اجتماعی ایران است. فرهادی در سال ۲۰۱۲ با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد. وی همچنین در سال ۲۰۱۲ برنده بهترین فیلم خارجی گلدن گلوپ به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم «جدایی نادر از سیمین» شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶، جایزه بهترین فیلمنامه این جشنواره را برای نگارش فیلمنامه فیلم «فروشنده» دریافت کرد.
در هشتادونهمین دوره جوایز اسکار، «فروشنده» به کارگردانی و نویسندگی فرهادی توانست بهترین جایزه فیلم خارجیزبان را کسب کند.
انتقادات به اصغر فرهادی، کارگردانی که با «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» برنده اسکار شده، در آن روزها فشار زیادی را به سینمای ایران وارد کرد و جنجالیترین فیلم شناخته شد. فیلمهای فرهادی تا به امروز موافقان و مخالفان جدی داشته که نشاندهنده مرزبندیهای جدی در سینمای اجتماعی ایران است. داوود مرادیان، مدیر گروه مستند بنیاد روایت فتح در مصاحبهای با مهر یکی از جنجالیترین اظهارنظرها را در مورد فرهادی انجام داد که با واکنش این کارگردان مواجه شد. مرادیان گفته بود که «آقای اصغر فرهادی، فیلمسازی تیزهوش است که هم حکومت را دارد وهم بیرون حکومت را. اصغر فرهادی با هرآنکه دوست داشته است فالوده خورده و میخورد.» همین اظهارات باعث شده که مخالفان فرهادی بر او تاخته و این کارگردان را متمایل حاکمیت و بهنوعی در چارچوب بدانند.
جوایز خارجی تاثیر خود را روی فرهادی گذاشته است
البته در مقابل، کیهان دو روز بعد از مصاحبه داوود مرادیان نوشت: «جوایز جشنوارههای خارجی و سرمایهگذاریهای بیگانگان بر روی اصغر فرهادی تاثیر خود را گذاشته و ضمن تغییر ذائقه فیلمسازیاش با ساخت فیلمهای چرک و سیاه از ایران، اکنون او حتی از مردم و نظام ایران نیز بیگانه شده است. فرهادی همزمان میخواهد با حکومت و ضدحکومت باشد، تناقضی که انگار این روزها آزارش میدهد.» در نهایت اینکه مخالفان خارج از کشور فرهادی معتقدند که فیلمهای او به اندازه کافی سیاه نیست و سعی بر این داشتند که فیلمسازی او در ایران را به امری محال تبدیل و از سویی دیگر اعتبار بینالمللی او را دچار خدشه کنند. در مقابل هم جریان مقابل معتقد هستند که فرهادی در فیلمهای خود تصویری غیرواقعی از جامعه ایران ارائه میدهد.
«لانتوری» فیلمی اجتماعی با مضمون اسیدپاشی
فیلم «لانتوری» یکی دیگر از آثار جنجالی دهههای اخیر است که درمیشیان در این فیلم به موضوع اسیدپاشی، یکی از مهمترین معضلات چند سال گذشته ایران اشاره کرد که با استقبال خوبی در سینما روبهرو شد. اما نکته مهم اینجاست که آیا این موضوع یک بحران در ایران است یا صرفا بهانهای برای بحرانی نشان دادن بستر اجتماعی و فرهنگی کشور بهصورت غالب در نگاه مخاطب جهانی!
فیلم «لانتوری» از فیلمهای مطرح شده سینمای ایران در سطح جهانی بود، این فیلم علاوه بر حضور در جشنواره فیلم فجر، در چندین جشنواره معتبر دنیا از جمله برلین، زوریخ، شانگهای و تفلیس نمایش داده شد و استقبال نسبی مطلوبی نیز کسب کرد. فروش «لانتوری» در گیشه نزدیک به ۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بود. این فیلم هم با حواشی مختلفی در داخل کشور مواجه شد و موافقان و مخالفان تند و تیزی داشت.
دومین ساخته روستایی با مضمون تولید و فروش مواد مخدر
یکی دیگر از اثرهایی که در چند سال اخیر با موضوع اجتماعی ساخته شده «متری شیشونیم» بهعنوان دومین ساخته روستایی است. «متری شیشونیم» یکی از بهترین و پر سروصداترین آثار ۱۰ سال اخیر سینمای ایران است. این فیلم با داستانی قوی، عین واقعیت و جذاب، موضوع دستگیری یک قاچاقچی بزرگ شیشه به نام ناصر خاکزاد (نوید محمدزاده) است که تا لحظه محاکمهاش را روایت میکند.
«متری شیشونیم» ابتدا در جشنواره فیلم فجر سال ۹۷ اکران شد که با استقبال مردم روبهرو شد. یکی دیگر از پر سروصداترین فیلمها که حاشیههایی را به دنبال داشت، فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» به کارگردانی و نویسندگی هومن سیدی بود. این فیلم که در مورد زندگی در قسمتهای فقیرنشین و تبعات ناشی از آن، مثل قتلهای ناموسی، قاچاق مواد مخدر و سوءاستفاده از کودکان برای تولید مواد مخدر است. یکی از فیلمهای تاثیرگذار بوده است.
«مغزهای کوچک زنگزده» در سیوششمین جشنواره فیلم فجر، با به دست آوردن سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نظر بینندگان، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلم هنر و تجربه و بهترین صداگذاری یکی از موفقترین فیلمهای آن دوره بود.
اما در این فیلم نیز شاهد گزارههایی هستیم که معضلات را در جامعه ایرانی غالبتر و تماما سیاه نشان میدهد، بدون هیچ روزنه امیدبخش و مثبتی که بتوان روی آن حساب کرد.
«برادران لیلا» آخرین و پرحاشیهترین ساخته سعید روستایی
اما یکی دیگر از جنجالیترین فیلمهایی که جدیدا به موضوعات اجتماعی پرداخته و حواشی و جنجال زیادی را به پا کرده، فیلم «برادران لیلا» آخرین ساخته سعید روستایی است. «برادران لیلا» فیلم ایرانی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی در سال ۲۰۲۲ به نمایش درآمد.
این فیلم بر اساس فیلمنامهای که سعید روستایی نوشته، تهیه و ساخته شده و داستان زندگی یک زن به نام لیلا است که در تلاش است برای حل مشکلات اقتصادی خود و خانوادهاش، با مانعهایی که در جامعه وجود دارد دستوپنجه نرم کند. این فیلم در ۲۵ مه ۲۰۲۲ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و برنده جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم بخش غیراصلی شد.
روستایی با پرداخت موشکافانه درخصوص زیست طبقهای که بهدلیل تغییرات عمده سیاسی و اجتماعی همیشه دچار چالش بودهاند به سرعت جای پای محکمی در سینمای ایران برای خودش دستوپا کرد و با تغییر جهت در درامهای اجتماعی که مخاطبپسند بود آن هم به واسطه سینمای مورد تفاهم با اصغر فرهادی، روایتگر زندگی عمده جمعیت شهری ایران شد.
گسترش مشکلات معیشتی و جابهجایی طبقاتی، بر خلق و خوی بازیگران سینمای اجتماعی ایران تاثیر فراوان گذاشته و خشم و عصبانیت را در آنان پدیدار ساخته بود که خوراک مناسبی برای تغییر دادن به قصهها و فضای درونی فیلم بهشمار میآمد. بعد از «ابد و یک روز» که در طول نمایش مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و تحسینهای فراوانی که نصیب آن شد، موج اقبال نشان دادن فیلمسازان ایرانی به این نوع از سینما فراوانی گرفت و در مدت زمان کوتاهی به اشباع رسید. تا جایی که ژانر فلاکت و بدبختی دیگر چندان عجیب نبود. فیلم «برادران لیلا» هم به شکل آشکاری از دل همین جریان سر بر آورده است. فیلمی که خود آغازگر جریانی بود که حواشیاش کاملا طبیعی و واقعی به نظر میرسید و فیلم پر سروصدایی شد.
مسعود اصلانی، منتقد سینما در مورد فیلم «برادران لیلا»، گفت: فیلم تازه ساخته شده سعید روستایی را شاید بتوان نسخه بهروز شده «ابد و یک روز» دانست. همانند آن فیلم خانوادهای پراکنده، در حال فروپاشی و نابودشده را روایت میکند و با تفاوت در این فیلم که جو نسبتا آرامتری وجود دارد، ولی با وضعیت پیچیدهتری روبهرو هستیم، با این نگاه که همه در آن به ظاهر مشغول کارند، اما به جایی نمیرسند و این همان نقطه زمانی است که تغییر دادن زندگیشان با بحران معیشت اقتصادی روبهرو میشود و این اصلیترین نقطه خلق یک اثر خوب با نگاه جزئینگر در فیلمسازی برای روستایی بود که تلاش او را برای خلق یک اثر مطلوب نصیب تماشاگر میکند.
وی افزود: باید اعتراف کنیم که فیلم «برادران لیلا» یک فیلم تماشاگرپسند است که میکوشد روایت روند فروپاشی خانواده را درون فیلم واکاوی کند و بهصورت آشکار نشان دهد. این فیلم سعی میکند جامعهای که در حال گذر از سنتها و تفکرات کهنه است که نقش اساسی در این وضعیت دارند و در باتلاقی اخلاقی گیر کرده و دستوپا میزند را نشان دهد. در هر حال فیلم «برادران لیلا» فیلم همین سالهاست، با تمام محدودیتها، امتیازات و مشکلاتی که وجود دارد. البته باید به این نکته تاکید کنیم که فیلم در جاهایی به ورطه اغراقگویی و تعمیم جزء به کل افتاده و این امر به روایت کلان فیلم آسیب زده است.
«برادران لیلا» تا ابد به «ابد و یک روز» بدهکار است
مسعود فراستی که یکی از منتقدین سرسخت سعید روستایی است و درباره فیلم «ابد و یک روز» انتقادات زیادی داشت و آن را «بد و اگزوتیکی» میدانست، حالا معتقد است «برادران لیلا» از آن خیلی بدتر بوده و سعید روستایی هیچ حرفی برای گفتن ندارد، جز نشان دادن زندگیهای فلاکتبار و از هم پاشیده که به این داستانها علاقهمند است.
وی در اظهارنظری کوتاه در خصوص فیلم «برادران لیلا» در صفحه اینستاگرام خود گفت: «برادران لیلا» تا ابد به «ابد و یک روز» بدهکار است. فیلم «برادران لیلا» همچون فیلمهای دیگر سعید روستایی، زندگیهای فقیرانه و فلاکتبار را به تصویر میکشد و همیشه برای اینگونه فیلمهایش از جشنوارههای خارجی جایزه گرفته است. «برادران لیلا» مدام رنگ و لحن عوض میکند. در بخشی از فیلم بهنظر میرسد که فیلمساز به حال و هوای اولین اثر خود بازگشته و قصد دارد در چارچوب یک اثر واقعگرایانه داستان خانوادهای آشفته را روایت کند. در چند لحظه به نظر میرسد که او به سینمای آن سوی دنیا رفته و از کیهان فیلم «پدرخوانده» ساخته فرانسیس فورد کاپولا الهام گرفته است و در ادای دینی آشکار در پایان قسمت اول این شاهکار باشکوه تاریخ سینما، با بسته شدن در به روی شخصیت پدر با سعید پورصمیمی، بازی را از نو انجام میدهد و در جاهایی بهنظر میرسد که روایت عینی جای خود را به روایتی ذهنی میدهد.
عیار کارگردانی که در این سالها شناختهایم
سعید قطبیزاده یکی از منتقدین برجسته سینما در صفحه اینستاگرامش با نقد «برادران لیلا» و عدم پیشرفت سعید روستایی در ساخته جدیدش اینطور نوشت: موضوع فیلم روستایی در مسیر فیلمسازیاش گامی رو به پیش نیست. نه فقط این، که اگر چنین نگرشی در کار او بدل به روال شود ممکن است آینده حرفهای مستعدترین کارگردان یک دهه اخیر سینمای ایران به خطر بیفتد.
فیلم دچار معضل «زیادهروی» است. زیادهروی و افراط در تقریبا همه چیز، نمایش محرومیت و فقر در موقعیتهای حیاتی فیلم بیشتر جلوهای رقتانگیز دارد تا اثرگذار و اعضای خانواده هیچیک ویژگی فرد برجستهای ندارند که همدلیبرانگیز باشد. مثل آلیوشا در «برادران کارامازوف» یا «روکو» در فیلم «ویسکونتی»، شخصیتی نیست که در میانه نابودی، شاهد، مانع، یا قربانی بحران باشد. ظاهرا قرار بوده برادری که فیلم با او آغاز میشود، هویتی مستقل از باقی داشته باشد که اخلاقگرایی او هم دوامی نمیآورد. نه آن فضای شبهابزورد ریشسفید خانواده بودن (هجو «پدرخوانده»؟) راه به نقد سنتها میگشاید و نه تاکید بر تورم افسارگسیخته موجود از سطح شعارهای عامیانه فراتر میرود. چه میماند؟ دقایقی طولانی در شکل دادن به موقعیتهایی که به کار داستان نمیآیند. برخلاف دو فیلم قبلی روستایی، نه بازی چشمگیری از بازیگران میبینیم و نه صحنهای هولناک (آغاز «متری شیشونیم») یا عاطفی (دلبستگی برادر معتاد و خواهر در «ابد و یک روز»). زیادهروی در نمایش پلشتی (صحنههای توالت) و بحران (ارزش سکههای طلا) تاثیر آن را خنثی میکند و معدود ایدههای خوب مثل حاکمیت پول در جامعهای به لحاظ اخلاقی رو به انحطاط، در موقعیتهای شعاری رنگ میبازند.
«پدر سالار» ژانر مودبانه «برادران لیلا»
یکی از حواشی که در مورد این فیلم وجود دارد، لحظه سیلی زدن لیلا به پدرش میباشد که باعث شده خیلی از مردم به این موضوع واکنش نشان دهند، هم واکنش مثبت و هم منفی. رحمتالله بیگدلی در صفحه توئیتری خود نوشت: سریال تلویزیونی «پدر سالار» محصول سال ۱۳۷۲-۱۳۷۴ به کارگردانی اکبر خواجویی، ژانر مودبانه و لطیف فیلم «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی بود. جامعهای که در سال ۱۳۷۴ از ادب و منطق آذر پدر سالار عبرت نگیرد، در سال ۱۴۰۱ درد سیلی لیلای «برادران لیلا» را برگونه پدر حس میکند.
«برادران لیلا» علیه پدر
احترام به پدر در شرع و فرهنگ ما موضوع خیلی مهمی است که بهزعم خیلی از منتقدین، سعید روستایی در «برادران لیلا» این موضوع را کاملا زیر سوال برده است. در حالی که خیلی از منتقدین هم نظر خلاف این را دارند و بهزعم این افراد با توجه به تغییر نسل، این نوع برخورد با والدین در کشور ما دچار تغییر شده و این اثر سیاهنمایی نداشته بلکه واقعیت جامعه را بازگو کرده است. در همین زمینه محمود گبرلو، منتقد و برنامهساز در گفتگو با «صبح نو» گفت: فیلم «برادران لیلا» درصد کمی از وضعیت واقعی برخی خانوادههای ایرانی را در برمیگیرد، اما دروغ نیست. وی اظهار داشت: کارگردان هوشمندانه آیندهنگری کرده و اعلام میکند اگر پدر و مادرها غفلت کرده و بدون توجه به فرزندآوری و آیندهنگری، خودخواهی و تکبر غلط را پیشی بگیرند، جز تباهی برای خود و فرزندانشان نمیتوان ترسیم کرد. گبرلو افزود: البته این نگاه کارگردان است که ممکن است با ایدئولوژی تربیتی من سازگار نباشد که نیست، اما تذکر و اخطار خوبی است.
سینمای اجتماعی ایران نیازمند سیاستگذاری جدید
سینمای ایرانی از وجوه مهم قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. در سالهای بعد از انقلاب اسلامی هم آثار شاخصی در این سینما تولید شده است. اما همانطور که در گزارش هم اشاره شد، ژانر اجتماعی نیازمند بازآفرینی و سیاستگذاری دوباره برای نزدیک کردن این ژانر به دغدغههای بومی، ملی و ارائه تصویر دقیق از جامعه ایران و مناسبات حاکم بر آن است.
حضور در جشنوارههای خارجی نه تنها امر مذمومی نیست، بلکه ضروری هم است به این شرط که آنها نتوانند سیاستگذاریهای مغایر منافع کشور را بر فیلمساز و سینمای ایران تحمیل کنند؛ بنابراین تقویت سینما و ژانر اجتماعی بسیار ضروری است، همانطور که سیاستگذاریهای کلان و نزدیک کردن سینما به سینمای ملی هم ضروری و مهم است. در نهایت باید گفت مسیری که امثال نوروز بیگی که زمانی در نهادهای ارزشی مشغول کار بوده و به همان واسطه اعتبار پیدا کرده است با برادران لیلا و «بی همه چیز» میپیماید بیراههای است که در آن سراسر خشم و فلاکت علیه خانواده فریاد زده میشود. روستایی برآمده بی سیاستی در فرهنگ و ناملایمات این حوزه است با فیلمی که بی «پدر» و «مادر» است و علیه نهاد خانواده ساخته شده است.
فیلم سینمایی «برادران لیلا» یکی از فیلمهای پر سروصدای روزهای اخیر بوده است. از توقیف پخش فیلم در کشور گرفته تا پخش قاچاقی آن و اظهارات متفاوت منتقدان سینما به آخرین ساخته سعید روستایی از جمله حواشی این روزهای این فیلم بوده است. سعید روستایی که بنا بر قول برخی از منتقدان کارنامه خوبی در ساخت فیلمهای سیاه و جشنوارهای دارد، در آخرین ساخته خود یکی از مهمترین ارزشهای کشور که خانواده است را زیر سوال برده است.
«برادران لیلا» برخلاف «ابد و یک روز» که نقش مادر را در خانواده زیر سوال برده بود به یکی دیگر از ارزشهای خانواده پرداخته و اینبار پدر را در خانواده خوار و خفیف میکند و کار را تا جایی پیش میبرد که لیلا در حضور برادرانش، پدر خود را تحقیر میکند و به او سیلی محکمی میزند. جدا از مسائل اخلاقی و اسلامی که به رعایت احترام پدر و مادر پرداخته، فرهنگ اصیل ایرانی به هیچ عنوان این مسئله بیاحترامی به دو رکن اساسی خانواده را بر نمیتابد. اما همواره در سینمای ایران پیرامون فیلمهای اجتماعی که به مشکلات و معضلات جامعه اشاره میکنند بحثهای مختلفی وجود داشته است. در اصل این مسئله که سینما باید به نقد و بررسی مشکلات جامعه در ابعاد مختلف بپردازد کسی تردیدی ندارد. اما مسئله در سیاهنمایی و ارائه تصاویر غیرواقعی در برخی فیلمهای سینمایی در سینمای ایران است. برخی معتقد هستند «برادران لیلا» دچار این مشکل شده و در دام ارائه تصویری سیاه از مناسبات خانوادگی افتاده است، مناسباتی که نسبتی با واقعیتهای جامعه ایران ندارد. علاوه بر نقدهایی از این دست، حواشی سیاسی و رسانهای هم پیرامون این فیلم برجسته شده و ارائه نسخه قاچاق این فیلم هم بر این حواشی دامن زده است. به همین منظور در گفتگو با محمود گبرلو، برنامهساز و منتقد سینما این مسائل را بررسی کردیم.
سعید روستایی یک فیلمساز جوان ایرانی با کارنامه قابل تأمل است که در آثار خود تلاش میکند مشکلات و معضلات مردم جامعه خود را مطرح کند و بر اساس طرح موضوع، تماشاگر و مسئولین را به تفکر و تأمل وادار میکند.
سعید روستایی، فیلمساز جشنوارهای نبوده و نیست. اصلا فیلمساز برای جشنوارهها فیلم نمیسازد، چون معلوم نیست سبک و فرم فیلمساز موردپسند صاحبنظران و کارشناسان جشنوارهای قرار بگیرد یا نه، البته در این میان برخی جشنوارههای خارجی با روش سیاسی سعی میکنند فیلمسازان جوان ایرانی بااستعداد را به آثار اجتماعی که طبیعتا تلخ و سیاه محسوب میشود جذب کنند، ولی نکته مهم این است که فیلمساز ایرانی بعید است تلخی و سیاهی جامعه خود را برای خودشیرینی و یا کسب درآمد به جشنوارهها ارائه دهد. این خیانت است. من در طول ۴۰ سال گذشته شاید یک یا دو مورد از رفتار برخی فیلمسازان را شنیدم که سعی کردند مطابق سلیقه جشنوارههای خارجی فیلم بسازند، آن هم فقط شنیدم؛ بنابراین اتهام اینکه فیلم برای جشنوارهها ساخته میشود از زیربنا غلط و اشتباه است.
این تحلیل انحرافی برخی است که در جهت کوبیدن سینمای ایران و بهخصوص فیلمسازان نوگرا مطرح میکنند. باید خیلی دقت کنیم و هوشیار باشیم که مبادا فریب این افراد را بخوریم که از اساس با سینما که دنیای مدرن و نوعاندیش است مخالفند، مگر فیلمهای مجیدی تلخ نیست و در جشنوارهها هم جایزه نگرفته است؟
فیلم «برادران لیلا» کاملا مفهومی است. در لحظهلحظه نماها، سکانسها و کل فیلم با موقعیت ایجاد شده تماشاگر را وادار به درک مفاهیم میکند. البته از لحاظ فرم و مضمون معتقدم خیلی پیشروی در اثرجدید روستایی محسوب نمیشود و مشکلات زیربنایی تکنیکی دارد. کلا یک فیلمی که اجتماعی است میتواند سیاسی باشد، بنابراین «برادران لیلا» هم یک فیلم اجتماعی، سیاسی است که در روایت، تلخی و سیاهی دارد، اما اینکه فکر کنیم این یک فیلم سیاسی است که ضد حاکمیت باشد نیست. این نگاه غلط است. طعنه به روشهای اجرایی حاکمیت میزند، چون مجوزهایش را از همین حاکمیت گرفته است، هرچند این مجوز را در دولت قبل گرفته است. مشکل این است که هر دولتی به دولت قبل بیاعتماد است و در مسیر تحولات دولتی، نگاههای زیربنایی هم تغییر میکند.
فیلم «برادران لیلا» درصد کمی از وضعیت واقعی برخی خانوادههای ایرانی را در برمیگیرد، اما دروغ نیست. کارگردان هوشمندانه آیندهنگری کرده و اعلام میکند اگر پدر و مادرها غفلت کرده و بدون توجه به فرزندآوری و آیندهنگری، خودخواهی و تکبر غلط را پیش بگیرند، جز تباهی برای خود و فرزندانشان نمیتوان ترسیم کرد. البته این نگاه کارگردان است که ممکن است با ایدئولوژی تربیتی من سازگار نباشد که نیست، اما تذکر و اخطار خوبی است.
چون تجربه گذشته در جامعه نشان داده که ممکن است برخی بدون توجه به مسائل اخلاقی سنتی و یا احترام به بزرگان که ایرانیان به آن اعتقاد دارند، مطالبهگری کنند و نیازهایشان را به زور هم شده بگیرند. به نظرم فیلمساز پیشرو که بتواند آیندهنگری درست کند قابل احترام است.
سیاهنمایی که چند سالی است مطرح میکنند به فیلمهایی گفته میشود که دروغ باشد و کارگردان با شیطنت برای منافع اقتصادی فیلمی بسازد یا حرفی بزند که بتواند جوایز متعددی بگیرد یا درآمد خوبی داشته باشد، فیلم «برادران لیلا» سیاه است، اما سیاهنمایی نیست.
یک واقعیت تلخی را برای آینده پیشبینی کرده است. البته کارگردان باید مراقب باشد تا در دامان بیگانهای که قصد سوءاستفاده دارد نیفتد.
مسأله توقیف فیلم داستانی است که به رفتار غلط و بیتدبیری مسئولین سینمایی مرتبط است و یا به رفتارهای غیرمدبرانه ارتباط دارد که قابل گفتگو و تعامل بود. مثلا شیوه حضور برخی بازیگران و یا صحبتهای کارگردان در رسانههای جهانی که البته جدا از فیلم است و ربطی به توقیف ندارد باعث تحریک شد. فیلم در دولت قبل از آقای رئیسی خوب یا بد مجوز گرفته و خوب است که به مجوزها احترام بگذاریم و اجازه دهیم فیلمی که در گذشته توسط شوراهای وزارت ارشاد که نیروهای متخصص و متعهد هم بودند مجوز گرفته است اکران شود. این موضوع میتوانست بیهیاهو در مسیر درستی به نمایش عمومی دربیاید، اما برخی روشها و دیدگاههای غیرمنطقی در داخل و متأسفانه همسو با بیگانگان باعث شد که توجه تماشاگران و مجامع جهانی سینمایی سیاسی به این فیلم بیشتر شود و فرصت فراهم شد تا آنها نقشه شوم خود را اجرا کنند.
منبع: فارس
من حالم بد شد دیدم و خوشم نیومد ولی 80 درصد فیلم واقعیت قشر پایین جامعه ماست.
خوشتون بیاد یا نیاد.
سیاه نمایی کردن شاید برای جایزه گرفتن از خارجی ها ولی مسئولین کشور باید ببین و خجالت بکشن