سال ۵۹، سالی پر از بحرانهای بزرگ بود. این بحرانها تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد که شامل کودتای نوژه، جنگ تحمیلی، اغتشاشات قومی و شورشهای مسلحانه بود. مدیریت مقابله با این بحرانها به عهده امام خمینی (ره) بود که با صدور فرمانهای قاطع و به کار گیری رحمت و عطوفت اسلامی، تلاش کرد تا این بحرانها را برطرف کند.
در این میان کودتای نوژه نیز یکی از مهمترین بحرانهایی بود که در سال ۱۳۵۹ به وقوع پیوست. در این کودتا، یکی از افسران خلبان که در این عملیات مأمور بمبباران بیت حضرت امام (ره) بود، خود را تسلیم کرد و ماجرای کودتا را تشریح کرد. بر اساس این ماجرا، فرماندهی کل کودتا بهدست ژنرال سعید مهدیون (فرمانده اسبق نیروی هوایی) و رهبری قسمت نیروی هوایی این کودتا بر عهده ژنرال احمد محققی فرمانده اسبق ژاندارمری بود.
مهمترین عامل شروع کودتا، حمله هوایی عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ بود که توسط سران کودتا به عنوان فرصتی برای برگزاری کودتا در نظر گرفته شد. با این حمله هوایی، سران کودتا فرض کردند که احتمال واکنش ایران به حمله عراق، موجب شلیک به مواضع ایران در عراق و در نتیجه تشدید جنگ بین دو کشور شود. این شرایط موجب شد تا سران کودتا فکر کنند که با برگزاری کودتا و سرنگون کردن دولت ایران، میتوانند به راحتی با عراق مذاکره کنند و جنگ را به سرعت به پایان برسانند.
هدف اولیه این کودتا حمله هوایی به بیت امام خمینی (ره) در تهران و به شهادت رساندن ایشان بود. همچنین، حمله به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد مرکزی کمیتههای انقلاب و بمباران چند نقطه دیگر از اهداف بعدی کودتاچیان بود. برای این منظور، پس از بمباران هوایی، هواپیماها با شکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت میدهند تا مرحله دوم کودتا آغاز شود.
در این مرحله، نیروهای کودتا به سطح شهر تهران حمله کردند و با تسخیر صدا و سیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه، با اعمال خشونت و ارعاب، حالت نظامی ایجاد کردند. اما، بازگشت بختیار، آخرین حلقه از اهداف این کودتای شکست خورده بود.
نحوه افشای کودتا
سه روز مانده به موعد کودتا یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات میکند، حمید نعمتی به او میگوید مأموریت تو بمباران بیت امام (ره) است و ما میتوانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم. گویا شگرد حمید نعمتی این بود که در نخستین دیدار توجیهی کودتا به خلبانان عضوگیری شده چنین جملهای را میگفت تا از میزان آمادگی آنها برای شرکت در کودتا و کشتار میلیونی مردم اطلاع یابد.
خلبان یاد شده در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما به دلیل ترس از سران کودتا نمیدانست چه باید کند. وی پس از خروج از خانه حمید نعمتی میخواست موضوع را با کسی در میان بگذارد. آن شب در خانه موضوع کودتا را به برادر و مادرش در میان میگذارد و مادرش به وی میگوید که «تو نه تنها نباید این کار را بکنی، بلکه باید به انقلابیون خبر دهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.»
این سخن مادر وی موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یاد شده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجرای کودتا را افشا کند. وی از خانه خارج میشود و پس از پرس و جوها و دوندگیهای مختلف، حدود اذان صبح منزل حضرت آیتالله خامنهای را پیدا کرده و خود را به آنجا میرساند.
در پی این کودتا، حدود ۶۰۰ نفر در سراسر ایران دستگیر شدند، که ۵۰۰ نفر از آنها نیروهای نظامی بودند. پنج نفر از سران کودتا که در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و به مرگ محکوم شدند، عبارت بودند از آیت محققی (ژنرال و یکی از طراحان اصلی کودتا)، بیژن ایراننژاد، فرخزاد جهانگیری، محمد مالک و یوسف پوررضایی.
مقام معظم رهبری در مورد این واقعه میفرمایند: «شبی حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را به شدت میزنند، من رفتم دیدم میگویند یک ارتشی آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم شما با من کار دارید، بلند شد و گفت: بله گفتم: چه کار دارید؟ گفت که کار واجبی دارم و فقط به خودتان میگویم. من به حرفش حساس شدم. احتمال این بود که سوءنیتی داشته باشد، اما دیدم نمیشود به حرفش گوش نداد.
یک جایی گوشه حیاط نشستیم. آثار بیخوابی و خیابان گردی و خستگی و هیجان در وی پیدا بود. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکیل شده و تصمیمی بر کودتایی گرفته و پولهایی به افراد زیادی دادهاند، به خود من هم پول دادهاند و قرار است جماران و چند جای دیگر را بمباران کنیم. پرسیدم که کی قرار است این کودتا انجام شود؟ گفت امشب. من دیدم مسئله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنم. در این بین این احتمال را میدادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات لازم بود آن را پیگیری کنیم.»
سه روز پس از این اتفاق یعنی ۲۱ تیر ماه سال ۵۹ نیز حضرت امام (ره) در سخنرانی خود به این اتفاق اشارهای داشته و میفرمایند: این اشخاصی که خیال کردند که یک کودتایی بکنیم و یک چند نفر را بکشیم و یک مثلًا جاهایی را بکوبیم اینها خیال میکنند که یک جاست مرکز، یک محله است مرکز یا چند محله است مرکز. اگر فرض کنیم آن محل، آن محل کوبیده بشود همان طور که در کودتاهای دیگر وقتی آن رأس را میکوبیدند دیگر، دیگران کم کار داشتند یا کار نداشتند حالا هم این طوری است. حالا همه خانهها مرکز است، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند. مسأله، مسأله عقیدتی است نه مسأله مادی.»
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برخی از گروهها و نیروها که با ایدئولوژی جمهوری اسلامی مخالف بودند، تلاش کردند تا با انجام اقدامات توطئهآمیز، نظام جمهوری اسلامی را به زانو درآورند. کودتای نوژه نیز یکی از این تلاشها بود که بهطور ناکام در پیشگاه انقلاب مردمی ایران شکست خورد. در واقع، سران کودتا به دنبال برگزاری کودتا بودند تا از دست انقلاب جلوگیری کنند و یک نظام پیشین و دیکتاتوری را بازگردانند. اما با تلاش و ایستادگی مردم و نیروهای انقلابی، این توطئه ناکام ماند و جمهوری اسلامی بر پایه اراده مردمی تشکیل شد.
بنابراین، کودتای نوژه یکی از تلاشهای توطئه آمیز برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران بود که با شکست مواجه شد.
منبع: راه دانا