نسبت هنر با موزه و موزه با هنر ناگسستنی است. اگرچه موزه عمری به مراتب کوتاهتر از تاریخ چند هزار سالهی هنر دارد، اما بسیاری از کارکردها و مفاهیم هنری را دچار تحول کرده است.
مواضع موزهها در جهان معاصر به گونهای است که مسئولیتهایی را به مراتب سنگینتر از گذشته برای خویش تعیین میکنند و در جهت بازاریابی و باز تعریف معنی و مفاهیم برمی خیزند و مانند حلقههای بسیار قوی در اتصال میان مبانی نظری و مطالعاتی با اشیای هنری - تاریخی عمل میکنند.
در موزه ها، گنجینههای هنری در ساختاری نظام یافته فرصتی برای تحقیق و رجوع پژوهشگران پدید میآورند.
موزهها یکی از بازیگران اصلی در سیستم گردشگری فرهنگی هستند و گردشگری فرهنگی بخشی از صنعت توریسم است و به عنوان جزئی از گردشگری تخصصی و هدفمند به شمار میآید.
موزهها با کارکرد نوین خود تأثیر بسزایی در اقتصاد کشورها از طریق جذب گردشگر دارند و به عنوان ابزاری برای منبع اطلاعاتی و تعامل مردم با محصولات و جریانهای فرهنگی عمل میکنند و از دیگر کارکردهای موزههای هنری نیز، میتوان به نقش ثبت کننده عظمت تمدن و فرهنگ هر ملت و شناساندن ارزشهای ملی و بومی، حافظه تاریخی یک ملت و روایتگر شیوه زندگی و جهان نگری یک قوم و تمدن و عامل جلوگیری از نابودی آثار هنری و ثبت و نگهداری طولانی مدت از آنها و تبلیغ جهان نگری و ارزشهای یک ملت و معرفی خرده فرهنگها و همچنین، تقویت هویت ملی بر مبنای مشاهده و تداعی اشاره کرد.
محمد خراسانی زاده، مدیر موزه هنرهای معاصر در رابطه با اهمیت موزه هنرهای معاصر تهران و علت آن به خاطر ساختمان یا گنجینه بیان کرد: هویت و ماهیت موزه هنرهای معاصر اهمیت دارد و خاطره مشترک همه هنرمندان امروز ایران است که دورهای از فضای دانشجویی یا خلق اثر خود و یا رویدادهایی که در آن حضور داشته اند را در موزه هنرهای معاصر تجربه کرده اند و از آن جا اتفاقهای خوبی در ذهن دارند. بنابراین، به نظر بنده، حس مشترک و احساس تعلق مهمترین اتفاق است و کمتر پیش میآید فرد درمورد پدیدهای تا این حد احساس تعلق داشته باشد تا جایی که اگر کوچکترین اختلالی در فضای موزه ایجاد شود با دغدغه و نگرانی پیگیر آن خواهد بود و در دورههای مختلف این اتفاق افتاده و این موضوع بسیار ارزشمند و شیرین است.
او با اشاره به اهمیت گنجینههای موزه هنرهای معاصر تهران گفت: گنجینههای موزه هنرهای معاصر تهران بی نظیر و در دنیا کم نظیر است. زیرا موزه هنرهای معاصر مهمترین موزه هنری غرب آسیا است و به قول مورخان غربی، بزرگترین منبع آثار هنری معاصر غرب در خارج از غرب است.
مدیر موزه هنرهای معاصر درمورد ظرفیتهای موزه هنرهای معاصر تهران تصریح کرد: همه گنجینه موزه هنرهای معاصر به طور کامل به مردم ارائه نشده است، اما به بهانه نمایشگاههای مختلف و رویدادهای مختلفی که بوده است بخش قابل توجهی از آن به نمایش درآمده است، ولی برای این که ارزش این گنجینه دانسته شود یک مجموعه کاری از پیکاسو داریم که در دنیا بی نظیر است. یعنی بیش از ۳۰ قطعه در کنار هم قرار میگیرند و یک اثر پیکاسو میشود که در دنیا مشابه آن وجود ندارد، اما ما در موزه هنرهای معاصر تهران داریم یا مجسمه فلزی متعلق به آلبرتو جاکومتی داریم که مردی در حال رفتن است و این اثر روی اسکناس ملی سوئیس چاپ شده است و جزء آثار نمایش دائمی موزه هنرهای معاصر است و سوئیس خیلی علاقهمند است تا این اثر که متعلق به هنر ملی اش است را برای چند ماه هم که شده در این کشور نگه داری کند. اما این اثر متعلق به موزه هنرهای معاصر تهران است.
خراسانی زاده ادامه داد: یکی از آثاری که در چند نمایشگاه چندباری ارائه شده است یک کار از جکسون پولاک است که حدود قیمت آن بر اساس فروش مشابه این اثر در دنیا باید حداقل، ۵۰۰ میلیون دلار باشد و همه اینها نشان میدهد که کارهای بی نظیری در موزه هنرهای معاصر تهران وجود دارد و حدود ۴ هزار اثری که در موزه داریم هم ایرانی و هم خارجی اتفاق کم نظیری هستند.
او مطرح کرد: قبل از انقلاب، گروهی از ایران برای شاهنامه تهماسبی اعزام شدند و یک برگ آن را برای موزه رضا عباسی خریداری کردند و اتفاق خوبی که بعد از انقلاب اسلامی ایران رقم خورد این بود که با پیگیری شخص معاون اول وقت مرحوم حسن حبیبی شاهنامه تهماسبی با یکی از آثار موزه هنرهای معاصر تهران مبادله شد و امروز، ۱۱۸ صفحه مصور از این شاهنامه را داریم که واقعاً نمیتوان روی آن قیمت گذاشت. یعنی بزرگترین بخش این شاهنامه که متأسفانه، صفحه صفحه و تکه تکه شده و در موزههای مختلف پراکنده است الان در موزه هنرهای معاصر تهران نگه داری میشود. به همین خاطر، خیلی از هنرمندان علاقه دارند تا بخشی از گنجینه موزه هنرهای معاصر را مشاهده کنند و این اتفاق به صورت نادر برای برخی از افراد اتفاق میافتد.
خراسانی زاده ادامه داد: موزه هنرهای معاصر یک موزه میراثی مثل موزههای ایران باستان و فرش و ملک و... نیست. چون آثار در قالب این موزهها در دورهای طولانی ثابت هستند؛ به طوری که اگر بنده ۶ ماه پیش قطعهای از آثار اشکانیان را در موزه ایران باستان دیدم احتمالاً الان هم که بروم آن اثر همان جا قرار دارد و شاید گاهی در بازههای زمانی طولانی مدت تغییر کنند. اما جنس موزه هنرهای معاصر تهران یا موزه هنرهای مدرن بدین صورت است که همپای هنر مدرن یا پسا مدرن و دسته بندیهای دیگر پیش میروند و میتوان اتفاقهای روز دنیا را در آنها مشاهده کرد. یعنی گاهی، اگرچه مسئله موزه نیست، اما وقتی وارد آن میشوید، میبینید اتفاق قدیمی در آن رقم نخورده است و درواقع، یک کارگاه خلق اثر به روزی است که هنرمندان خارجی آمده و به همراه هنرمندان ایرانی به خلق اثر پرداخته اند.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران افزود: انواع هنرها به ویژه هنرهای حوزه تجسمی در ادوار مختلف در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته شده اند و الان، دنبال این هستیم که حتی بتوانیم در حوزه معماری که یکی از هنرهای بسیار مهم ماست و زندگی ما را در طراحی و سبک زندگی مشخص میکند گامهای مثبتی برداریم و به همین منظور، آثار خوبی از معماران برجسته معاصر دنیا داریم و این اتفاقها نشان میدهند که موزه هنرهای معاصر در جریان خود است.
او اظهار کرد: در آبان ماه نمایشگاهی در حوزه کارتن و کاریکاتور داریم که حدود ۲۰۰ اثر کارتن و کاریکاتور هنرمندان لاتین به نمایش در آمده و تعدادی از این هنرمندان به ایران میآیند و در موزه حضور خواهند داشت و کارگاه و نشست و گفتگو دارند و آثار خود و سایر هنرمندان هم قارهای شان را میبینند و این اتفاقها زنده بودن و نفس کشیدن موزه هنرهای معاصر را به رخ میکِشد.
خراسانی زاده با بیان این که موزه هنرهای معاصر به عنوان موزهای مدرن خودش را به طور مداوم به روز میکند، گفت: این موزه قدم به قدم با هنر پیش میرود و حتی وقتی میخواهد داشتههای خود را به نمایش بگذارد زاویه نگاه دارد و این طور نیست که نمایش بر اساس یک اتفاق تاریخی ارائه شده باشد و بر اساس نگاهی که آن نمایشگاه گردان دارد، میتوان آثار را از گنجینه انتخاب کرد و از سایر گنجینههای داخلی و خارجی به امانت گرفت و نمایشگاهی از گنجینه داشت.
او درمورد این که حمایت از موزه هنرهای معاصر چگونه باید اتفاق بیفتد؟ تصریح کرد: در مدتی که در جایگاه فعلی قرار گرفته ام از مسئولان مختلف دعوت کرده ام و وقتی متوجه شده اند موزه چه دُرّ گرانبهایی است و ظرفیت زیادی دارد زمانی که از موزه هنرهای معاصر تهران خارج میشدند، دیدگاه دیگری داشتند. چون اول فکر میکردند در حال وارد شدن به موزهای مثل دیگر موزهها هستند، اما وقتی خارج میشدند مسئله فرق میکرد. بنابراین، نکته بسیار مهم ما همین شناخت و معرفی شدن است و رسانه ملی و دیگر رسانهها باید برای این منظور کمک کنند تا اتفاقهای خوبی رقم بخورد و ما آماده هستیم که در موزه هنرهای معاصر، حتی استودیو ثابتی برای برنامههای رسانه ملی فراهم کنیم یا حتی کنشگران اجتماعی و شهروند خبرنگاران محترم میتوانند به این رویکرد کمک کنند.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران مطرح کرد: بخش دیگری وجود دارد و این است که خود موزه باید در رویکردها و جهت گیری هایش بازنگریهایی داشته باشد. ما یک مسئلهای داریم و این است که راهبری و جهت دهی جریان هنر معاصر ایران کجاست؟ آیا دانشگاهها باید این کار را انجام دهند؟ چون اگر میخواستند این کار را کنند تا الان، این اتفاق افتاده بود. آیا شخص هنرمندان میتوانند این کار را انجام دهند؟ یا به نهادی نیاز داریم که در عین وابستگی به حاکمیت جزء خاطره مشترک هنرمندان هم، است و به نظرم، فقط موزه هنرهای معاصر میتواند این جایگاه را داشته باشد. یعنی قطعاً میتواند در یک سطح واسطی بین فضای کاملاً آکادمیک و هنری قرار بگیرد و جهت دهی هنر معاصر امروز ما را شکل دهد.
خراسانی زاده درمورد ملاک انتخاب آثار گفت: هر کسی که در چارچوب کشورش فعالیت میکند و میخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد این فرصت در موزه هنرهای معاصر برای او فراهم است؛ به طوری که در نمایشگاه «همچنان جاری» آثار عاشورایی در ایام محرم و صفر به نمایش گذاشته شدند و فضایی برای گفت و گو فراهم شد و آغازی برای احیای این ماجرا بود. البته در ادوار مختلف این نوع نشستها را داشتیم و تلاش میکنیم اینها را نظاممند و سامان یافتهتر کنیم. چون درمورد نمایشگاه مذکور بدین شکل بود که یک عضو هیئت علمی و هنرمند با میزبانی کسی که فضای هنر را میشناسد با یکدیگر به گفت و گو میپرداختند و آثار را مورد توجه قرار میدادند.
او بیان کرد: ماجرای نقد هنری بسیار جدی است. اگر امروز، ما پدیدهای به نام کوبیسم را میشناسیم به این دلیل است که در یک فضای هنری شبیه به همین موزه، نمایشگاهی برگزار شد و یک نفر به عنوان منتقد هنر گفت که در این آثار، مکعبهایی را میدیدم. به همین دلیل، اگر این گفتگو شکل نمیگرفت و عبارت استفاده نمیشد امروز نمیتوانستیم درمورد پدیده کوبیسم صحبت کنیم. به همین خاطر، جریان نقد هنری است که میگوید هنرمند چه کرده است. هنرمند مبتنی بر احساسات خود و درک و مهارت خود یک اثر را خلق میکند، اما منتقد و کارشناس هنری است که کار او را میبیند و نقطه قوتش را میگوید که همین موضوع در کار بعدی هنرمند تأثیرگذار است؛ به طوری که یک دفعه در مجموعه آثار هنرمند خطوط مشترکی دیده میشود و اینها به سبک شخصی تبدیل میشوند و مجموعه اینها به جریان هنری روز تبدیل میشود و مردم متوجه میشوند و بقیه هنرمندان نیز، جهت میگیرند.
خراسانی زاده تصریح کرد: جریان رها شده هنر به گونهای پیش خواهد رفت که بازار برای آن تعیین و تکلیف میکند. یعنی هر اثری که در فلان حراج بهتر به فروش برسد به هنرمند این جهت دهی را میدهد که از این به بعد، چگونه کار کند تا بتواند اثر خود را بهتر بفروشد. بنابراین، در این جا فرهنگ و نقد هنری نقشی ندارند. اما اگر بخواهیم مسیر درستی را طی کنیم باید یک نوع جهت دهی وجود داشته باشد و بازار پیرو آن باشد و ناخودآگاه، بازار در فضای درست خود این طور شکل میگیرد. بنابراین، به نظر میرسد که موزه هنرهای معاصر میتواند. چون هم شأن و هم قابلیت و پذیرفته شدن از سمت هنرمندان و اهالی علم و هنر را دارد و به امید خدا در حال حرکت کردن به این سمت هستیم و بنده هم، دست یاری ام را به سمت همه هنرمندان، اصحاب رسانه، نشریات تخصصی و علاقهمندان دراز میکنم تا این جریان را مجدداً احیاء کنیم و آنها موزه هنرهای معاصر را خانه خود بدانند.
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران در پاسخ به این پرسش که در رویکرد فعلی قرار است همه با هم باشند یا نگاه سلیقهای وجود دارد؟، مطرح کرد: نگاهی که الان وجود دارد این است که آغوش ما برای هرکسی که میخواهد در چارچوب این کشور کار کند باز باشد و احساس بنده بر این است که ساحت هنر میتواند فراتر از ساحت سیاست و... باشد. چون هنر برگرفته از فرهنگ است و فرهنگ میتواند پدیدهها را در درون خود حل کند. ما اگر در منظر گفت و گوی فرهنگی بنشینیم بقیه پدیدهها جزئی خواهند بود، اما اگر خودمان را درگیر یک سری لج و لجبازیهای سیاست زده گانه کنیم و در آن جا بمانیم متوقف خواهیم شد و امکان رشد برای ما فراهم نخواهد شد. بنابراین، باب گفت وگو و تعامل با هر سبک زندگی و سلیقه و ذائقهای باز است که در چارچوب این کشور باشد و قدم هنرمند در موزه هنرهای معاصر و اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ روی چشم ماست.
او گفت: گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران ویژه است و طبیعتاً هر نوع اثر و محصول هنری نمیتواند در آن جای داشته باشد؛ به طوری که موارد متعددی هستند که دوستان بزرگواری میخواهند آثاری را به این موزه هدیه بدهند. اما مسئله این جاست که آیا ما هر اثری را به عنوان اثر گنجینه در قالب هدیه قبول میکنیم؟ خیر. چون شورایی برگرفته از هنرمندان تراز اول در رشتههای مختلف در موزه هنرهای معاصر تهران وجود دارد و با شناختی که از شأن موزه دارند کار را بررسی و ارزیابی میکنند و اگر این جمع بندی حاصل شود که این اثر میتواند در موزه قرار بگیرد این اتفاق رقم خواهد خورد و ما موارد متعددی داریم که در ادوار مختلف، نمایشگاهی در تهران برگزار شده است و یک سری آثار خریداری شده اند، اما دقیقاً به این دلیل که این شورای هنری، آثار را در شأن موزه هنرهای معاصر ندانسته اند این آثار در موزه وجود دارد، اما به گنجینه وارد نشده است و به عنوان آثاری هستند که خارج از گنجینه در حال نگهداری هستند.
خراسانی زاده با اشاره به وضعیت نگهداری آثار در موزه هنرهای معاصر تهران افزود: موزه هنرهای معاصر تهران تقریباً در ۴-۳ سال گذشته، یک مرحله بازسازی خیلی خوبی داشته است و برای گنجینه هم تمهیدات بسیار مناسب و خوبی درنظر گرفته شده و اتفاقاً بار اصلی کار به دوش احسان آقایی بوده است. به همین دلیل، شرایط اصلی گنجینه ما بسیار خوب است و یکی از اتفاقهای خوبی که در حال رقم خوردن است این است که ما یک جلسه بررسی آثار را داریم و هر هفته، به طور مداوم و بدون توقف برگزار میشود و در هر جلسه، ۳۰-۲۰ اثر بیرون میآیند و هر یک کنترل میشوند و اگر احیاناً نیاز به مرمت و رسیدگی داشته باشند حتماً این اتفاق در اسرع وقت میافتد و مدام در حال مرور کردن آثار هستیم و این طور نیست که اثر بماند تا این که آیا چند سال دیگر سراغ آن برویم یا خیر؟! و به طور دقیق این اتفاق در حال رقم خوردن است و لحظه به لحظه موزه مراقب است که کوچکترین اتفاقی برای این گنجینه ارزشمند نیفتد چرا که متعلق به همه مردم ایران است.
اگر همدیگر را دوست داشته باشیم و با هم هم عقیده باشیم از خیلی چیزها لذت می بریم، حتی امکان برای لذت های بزرگ هم هست،
قرآن کریم، سوره حج،
مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ.