مازندران یکی از استانهای زیبای کشور ماست که پیشینهی فرهنگی قابل توجهی دارد؛ فرهنگی ناب و بی مانند که هر گردشگری را از هر نقطه در کشورمان به تماشا و تجربه آن دعوت میکند؛ از گویش بومی گرفته تا غذاهای محلی، از پوشش زنان و مردان گرفته تا آئینها و آداب و رسوم.
به طور کلی، فرهنگ بومی مردم هر منطقه از سایر مناطق متمایز است به گونهای که فرهنگ هر منطقه بخشی از هویت مردم آن جاست. همان طور که میدانید فرهنگ، آئین و سنتهای مازندران قدمتی چندهزار ساله دارند و به همین دلیل، با مطالعهی فرهنگ بومی مازندران میتوان با ارزشهای اجتماعی مردم این خطه، آداب و رسوم، هنرها، غذاهای محلی، اعتقادات، قوانین، سبک زندگی و شکل پوشاک و پوشش مردم آن آشنا شد.
لباسهای بومی و محلی مردم استان مازندران علاوه بر زیبایی دارای قدمت بسیار زیادی است و لباس بومی زنان مازندران از این بخشها تشکیل میشود: شلیته یا چرخی شلوار که دامنی منحصربفرد است و متشکل از چندین نوار رنگی است و سرپوش محلی یا چارقد که یک روسری چهارگوش با نقشهای زیبا و تزئینات جذاب است.
پاپوش شامل گالش و چاروق است که گالش برای رفت و آمدهای ساده روزانه استفاده میشود و چاروق، کفش مشترک بین مردان و زنان است.
لباس بومی مردان مازندران هم، از چند بخش تشکیل میشود. جومه یا جامه، پیراهن مخصوص مردانه است که برای همه فصلها مناسب است و شلوار یا پشمبال، شلوار سیاه یا آبی رنگی است که جنس نوع زمستانه آن چوقاست.
نیم تنه، پوششی به رنگ مشکی است که در فصل زمستان روی پیراهن به تن میکنند و سرپوش محلی یا کلاه نمدی که برای فصل سرد بسیار کاربرد دارد.
پاپوش محلی یا چاروق، یکی از قدیمیترین پاپوشها از جنس چرم است که با بندهایی به دور پا بسته میشود.
لباسهای محلی مردانه با توجه به نوع کار که کشاورزی یا دامداری است تنوع زیادی دارند و رنگ بندی و طراحی آنها نیز، مختص مردان هستند.
بنفشه مقدم، عضو هیئت علمی گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر تهران درمورد پوشاک محلی استان مازندران بیان کرد: پوشاک محلی یک منطقه مخصوص همان منطقه و معمولاً با استفاده از مواد اولیه موجود در آن جا تولید میشود و طبیعتاً با آب و هوای آن منطقه و همین طور، نوع آداب و رسوم و فرهنگ مردم آن جا ارتباط مستقیمی دارد.
مقدم تصریح کرد: معمولاً در گذشته، نخ پنبه و نخ پشم و پارچههایی از همین جنس در مازندران قابل تهیه بودند. اما جنس پارچهها و موادی که در لباسهای محلی به کار میرفتند بر اساس جایگاه اجتماعی افراد میتوانستند متفاوت باشند؛ به طوری که افراد متمولتر و آن دسته که از خانواده ارباب بودند از پارچههای مرغوب تری استفاده میکردند و لباسهای آنها تزئینات بیشتری داشته اند و علاوه بر این، انواع مختلفی از پارچههایی وارد بازار میشده که متناسب با شرایط اقتصادی مختلف بوده اند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران گفت: طبیعتاً پارچه ابریشمی مرغوبترین بودند و کتان و کرباس به ترتیب تا حدی ارزش کمتری داشته اند. اما همچنان، برای افراد قابل استفاده بوده اند و پارچههای پشمی و نمدی و چرم و پارچههایی از پوست گوسفند و حتی چیت و ابریشم مصنوعی و فاستونی هم در این لباسها به کار برده شده اند.
او با اشاره به لباسهای نمدی مورد استفاده چوپانها مطرح کرد: چوپانها در مواقعی که در قسمتهای مرتفعتر حضور داشتند با سرمای بسیاری روبرو بودند و برای جلوگیری از آن از پوشش نمدی استفاده میکردند.
اما در بقیه مواقع، صرفاً با استفاده از یک کت پشمی امکان جلوگیری از سرما وجود داشته است. در این میان، افرادی که در مزرعه کار میکردند لباسهای متفاوت از هم داشتند؛ به طوری که لباسهایی که در مراسم جشن میپوشیدند از پارچههای مرغوب تر، جدیدتر و دارای تزئینات بیشتری بودند.
مقدم با بیان این که لباس خانمهای مازندرانی معمولاً رنگهای شاد و زنده دارد، ادامه داد: داخل دامنهای خانمهای مازندرانی میتوان گلهای ریزی را دید که شبیه آنها را میتوان در طبیعت اطرافشان پیدا کرد.
او گفت: نکته ای که وجود دارد این است که شکل لباس هر استانی ممکن است به دلیل مجاورت با استان های دیگر در قسمت هایی که نزدیک به هم هستند تا حدی شبیه تر باشند. مثلاً در قسمت غرب استان گیلان به استان اردبیل شبیهتر است. یعنی لباسهای منطقه تالش خیلی شبیه به لباسهای اردبیل است در حالی که قسمت شرقی استان گیلان تا حدی متفاوتتر است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران تصریح کرد: در استان مازندران، مهمترین قسمت لباسی که میپوشند شلیته است و همین باعث تفاوت زیاد لباسهای این منطقه با استان گیلان میشود؛ به طوری که لباسهای خانمهای گیلانی معمولاً دامن بلندی دارند، ولی لباسهای خانمهای مازندرانی از شلیته یا دامن کوتاه برخوردار هستند. البته به شلیته، چرخی شلوار هم گفته میشود که در حقیقت، یک دامن کوتاه و پُرچین است و روی آن یا گلدوزی میکنند و یا از پارچه گلدار چاپ شده استفاده میشود و این شلیته یا چرخی شلوار را روی یک شلوار دمپا تنگ میپوشند و جنس این شلیته معمولاً میتواند از ابریشم، کتان یا نخ پنبه باشد و ممکن است ساده یا حتی گلدار باشد و ممکن است لبه این شلیته یک ردیف نوار دوزی داشته باشد که به آن سیاهک گفته میشود.
او افزود: در گذشته، به دلیل این که کش وجود نداشته است برای کمر شلوار و دامن از لیفه استفاده میکردند؛ در واقع، نخ یا قیطانی را از دور کمر رد میکردند و متناسب با اندازه بدن، میتوانستند آن را تنگ و گشادتر ببندند.
مقدم بیان کرد: پیراهنی که خانمهای مازندرانی میپوشند معمولاً حالت تونیک مانند دارد که حداکثر قدش ممکن است تا روی زانو هم برسد. البته در اقوام دیگر هم، شبیه به آن را داریم. یعنی شکل الگوی خیلی پیچیده و متفاوتی با جاهای دیگر ندارد، ولی معمولاً این بلوز رنگ روشنی دارد که از جنس کتان بوده و امکان داشته است در قسمت لبهی آستین و روی جا دگمه اش و پایین لبهی این بلوز از همان سیاهدوزیها استفاده شود.
او تصریح کرد: در واقع، تنبان همان شلواری است که دمپای آن تنگتر و بالای آن تا حدی گشادتر است که آن را زیر شلیته میپوشیدند و معمولاً از جنس نخ است و رنگ تیرهای را برای آن انتخاب میکردند تا بقیه رنگها روی آن جلوهای داشته باشند.
روی پیراهن مازندرانی که به آن جومه گفته میشود یک نیم تنه مثل جلیقه یا یک کت میپوشند که یا یقه گرد و یا یقه هفت و جنس ضخیم تری دارد و معمولاً میتواند مخمل باشد و لبههای آن، دوختها و نوارهای تزیینی میگذارند یا سکه دوزی میکنند. معمولاً این جلیقه دگمه ندارد و فقط قسمت پُشت آن را آستردوزی میکنند که مناسب فصلهای گرم سال است. یعنی مورد خیلی ضخیمی نیست. هوا که سردتر میشود کُلیجه میپوشند که همان کُت بلند آستین دار است و معمولاً همیشه مخمل رنگی است و یراق دوزی میکنند و نوع آستین کوتاهتر آن تا روی آرنج وجود دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران گفت: به قسمت دیگری از پوششهای خانمهای مازندران چارشو گفته میشود که همان چادر شب است. یعنی پارچه خیلی بزرگی است که آن را سه گوش میکنند. هرچند که خیلی بزرگ است و به همین خاطر، به صورت چندلا تا میکنند و دور کمر خود میبندند و نوع مرغوبش از جنس ابریشم است و نوع معمولیتر آن از جنس پشم خیلی ظریف است و معمولاً آن را به صورت چهارخانه میبافند و موقع کار کردن دور کمرشان میبندند تا به نوعی، ستون فقرات را حفظ کند و درد ناشی از ایستادن و خم شدنهای طولانی را تا حدی قابل تحملتر کند.
مقدم تصریح کرد: همانند بقیه اقوام ایرانی، لباس خانمهای مازندرانی نیز، با یک نوع سرپوش تکمیل میشود. یعنی همیشه یک سرپوش، تیپ را تکمیل میکند که این سرپوشها خودشان میتوانند چند قسمت داشته باشند و معمولاً ممکن است در جاهای مختلف، یک سرپوش را با چند قسمت مشاهده کنید که متناسب با لباس آن منطقه طراحی میشود و تیپ فردی که آن را میپوشد با آن کامل میشود و معمولاً یک بند نازکی دارد که به آن گیس بند گفته میشود و افراد برای بستن موهای گیس بافت شده خود استفاده میکنند و همین طور، یک چارقد دارند که روسری چهارگوش بزرگ است که آن را مثل مثلث تا میکنند و معمولاً طرح گلدار است و یا رنگ روشن دارد و خیلی مرسوم است که از چارقد سفید هم استفاده کنند و میتوان آن را تزئین کرد و ممکن است که در زمستان، از این چارقد با پارچههای پشم ظریف و تا حدی ضخیمتر استفاده شود و در فصلهای گرم جنسهای خنکتر مثل وال، ململ و نخ پنبه به کار برده شوند و در مراسم جشن و عروسیهای خود، یک چارقد سفید با نخ ابریشمی سفید رنگ که قلاب بافی کرده اند را استفاده میکنند. برای این که این چارقد از روی سر آنها تکان نخورد سربندی به نام مندیل استفاده میکنند که در مراسم رسمی، جشن و... به کار نمیرود و برای کار روزمره به دلیل این که آن چارقد تکان نخورد از این مندیل استفاده میکنند چراکه آن را ثابت روی سرشان نگه میدارد.
او اظهار کرد: موردی که خیلی مرسوم نیست اما در تاریخ پوشاک این منطقه از آن یاد شده و وجود داشته یک نوع کلاه است که لبههای آن دارای کش دوزی بوده است و امکان دارد که موها را با آن میپوشاندند.
مقدم عنوان کرد: مثل خیلی از اقوام دنیا، خانمهای این منطقه از زیورآلاتی هم استفاده میکرده اند که معمولاً سنگهای تزئینی مثل کهربا، عقیق، یشم و فلزاتی مثل نقره، مهرههای سفالی و... بوده اند و درواقع، از خرمهرههایی برای دور کردن چشم زخم استفاده میکرده اند و الان هم، برای لباس کودک به کار میرود.
او با اشاره به پوشاک آقایان مازندرانی ادامه داد: پوشاک آقایان مازندرانی لباس خیلی سادهای است؛ به طوری که از تزئینات بسیار ویژهای برخوردار نیست و طرح پیچیده و الگوی خاصی ندارد و خیلی ساده و شبیه این نوع لباس را میتوان در جاهای دیگر نیز، پیدا کرد. بنابراین، پیراهن آقایان مازندرانی معمولاً یک پیراهن روشن از جنس نخ است و شبیه جومه خانم هاست. البته تزئینات و گلدوزیها و لبه و آستینها را ندارد و شلوار آنها معمولاً یک شلوار نخی است که به آن تنبان گفته میشود و علتش این است که راحت باشند و بتوانند براحتی فعالیتهای روزمره خود را انجام دهند.
مقدم یادآور شد: نیم تنه یا جلیقه معمولاً یقه هفت است و رنگ تیرهای دارد که روی همان پیراهن خود میپوشند و همیشه قسمت رایج لباس آقایان مازندرانی بوده است؛ به طوری که حتی ممکن است در فصلهای گرم هم، از آن استفاده کنند. البته در سرما کت پشمی و ضخیم به تن میکنند تا آنها را از سرما حفظ کند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران افزود: زمانی که یک آقای مازندرانی داماد میشده لباسش چیزی مثل لباده بوده است. یعنی کت بلندی که روی کمرش شال ابریشمی میبستند و در زندگی روزمره، خیلی جایی ندارد چراکه برای فعالیت فرد خیلی دست و پا گیر است.
مقدم با اشاره به دلیل استفاده از لباسهای راحت در میان خانمها و آقایان مازندرانی گفت: شکل کلی لباسهای خانمها و آقایان مازندرانی لباس خیلی راحتی است. به این دلیل که کار آنها در محیط اقلیمی و مزرعه هایشان بسیار سخت است و به همین خاطر، نمیتوانند از لباسهای دست و پاگیر استفاده کنند. از اینرو، یکی از دلایل کوتاه بودن دامن خانمها در لباس محلی زنانه مازندرانی همین است.
او با بیان این که شغل چوپانی، لباسها و ابزار خاص خودش را میطلبد، تصریح کرد: معمولاً چوپانها یک پوشش نمدی استفاده میکنند که به آن شولا یا باشلوق گفته میشود که میتواند به نوعی، هم مثل پناهگاه باشد و فردی که از آن استفاده میکند را از سرما و باران حفظ کند و یا مثل پتو یا جایی باشد که در آن میخوابد و یا مینشیند و به طور کلی، برای این فرد کاربری متفاوت و چندگانهای دارد.
مقدم عنوان کرد: چیزی که لباس آقایان مازندرانی را تکمیل میکند کلاه است؛ به طوری که معمولاً ممکن است روی سر آنها کلاه نمدی دیده شود و در فصل سرد، کلاههای گوشی را مورد استفاده قرار دهند تا روی گوش آنها را بپوشاند و یا از کلاه پوستی استفاده کنند که معمولاً جنس و کاربردهای متفاوتی دارد. اما کلاه نمدی، رایجترین است و یک حالت گرد و مدوری دارد و معمولاً به رنگ سیاه است و لبه ندارد و هم، برای کار و هم برای زندگی روزمره مناسب است و در حین انجام کار، برای فرد مزاحمتی ایجاد نمیکند.
معمولاً کلاه پوستی را چوپانها استفاده میکنند که از پوست بره تهیه میشود و شب کلاه مثل عرق چین است که ممکن است نقشهایی روی آن بافته شده باشد و در واقع، کلاهی است که با قلاب و میل بافته میشود و در آن از الیاف نازکی مثل کتان استفاده میکنند و معمولاً سفید رنگ است و امکان دارد روی آن، نقشهای ساده رنگی هم، حک کنند و علاوه بر این، همان طور که گفته شد کلاه دیگری به نام کلاه گوشی دارند که مختص فصلهای سرد سال است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران بیان کرد: در سرپوش مردان مازندران، به ندرت ممکن است مندیل یا سرپوش یا دستار هم دیده شود؛ چیزی به نام عمامه که دنباله اش از پشت سر آویزان است و در مقایسه با کلاه نمدی و بقیه کلاهها خیلی نادرتر است.
پاپوشهای آنها در خیلی از موارد مشترک است. مثل جورابهای پشمی نقش داری که میپوشند و این، هم بین خانمها و هم بین آقایان دیده میشود و معمولاً از پشم بافته میشوند و مناسب فصل سرد سال هستند.
مقدم تصریح کرد: ممکن است چند نوع کفش استفاده کنند. یک نوع کفش چرمی دارند که به آن کوش گفته میشود و تقریباً بین خانمها و آقایان مازندرانی مشترک است و بعداً، دیده میشود که با پای پوش پلاستیکی که کف قرمز دارد و گالش نامیده میشود جایگزین شده چراکه گالش دوام بیشتری داشته است و برای کار در مزرعه و شالیزار مناسبتر است و چاروق هم دارند که کفشی گشاد است و از چرم گاو، گاومیش یا نمد تهیه میشود و لبه آن را با کِش جمع میکنند.
مقدم گفت: پاتوه یا شال دور پا، شال پشمی بلندی است که دور مچ پا تا ناحیه ساق بسته میشود و پوشش مناسبی برای فصل زمستان است و زمانهایی که در جنگل میروند پاهای آنها را از خار و شاخههای گیاهان حفظ میکند.
او یادآور شد: نکتهای که وجود دارد این است که در بعضی از جورابها عبارت مبارک باد بافته شده که معمولاً آنها به عنوان عیدی درنظر گرفته میشده اند.
نگاهی به لباس محلی زنان و مردان مازندران نشان داد که تنوع، زیبایی و نشاط از ویژگیهای جدایی ناپذیر لباسهای این منطقه هستند.