«مجنون» پیش از آنکه عنوان یکی از آثار نمایشی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر باشد، نام منطقهای در جنوب کشورمان است که در دوران هشت سال دفاع مقدس عملیات و شهدای بسیاری به خود دیده است. در حقیقت مجنون در جنوب عراق و در استان بصره قرار گرفته است. دو رود دجله و فرات در نزدیکی این منطقه به هم میپیوندند و سرچشمه اروندرود را پدید میآورند.
جزایر مجنون از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل شده که در مجموع ۲۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. در سال ۱۹۷۵، میدان نفتی مجنون در این منطقه کشف شد و این منطقه، از آن رو مجنون (دیوانه) نامیده شده است که به گونهای دیوانهوار حجم عظیمی از منابع نفتی را در یک منطقه محدود جغرافیایی جای داده است.
سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زینالدین در فیلم مجنون
عراق پنج سال پیش از جنگ تحمیلی به دلیل وجود ذخایر فراوان نفت، اقدام به خشک کردن این منطقه و ایجاد تأسیسات نفتی کرد که با آغاز جنگ این پروژهها متوقف شد. جزایر مجنون در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۲ این منطقه در پی عملیات «خیبر» به دست نیروهای ایرانی افتاد و ایران بر اتوبان العماره مسلط شد.
سردار حسین علایی بنیانگذار نیروی دریایی سپاه در کتاب تاریخ شفاهی خود پیرامون دلیل انختاب منطقه عملیاتی خیبر روایت میکند: «دشمن تصور اجرای عملیات در آن منطقه را نداشت و منطقه مهم دیگری در جبهه که بتوان در آنجا ارتش عراق را غافلگیر کرد و با توان موجود، عملیات بزرگ موفق انجام داد وجود نداشتو. پیشروی به سوی جاده العماره - بصره و نفوذ به عمق مواضع دشمن هم از اهداف انتخاب هورالعظیم به عنوان منطقه جدید عملیاتی بود.
محسن رضایی، فرمانده وقت کل سپاه، از پشت بیسیم به مهدی گفت: «امام فرمودند جزایر مجنون حفظ شود.» بنابراین او باوجود سختیها و مشکلات بسیار، از این فرمان اطاعت کرد.
«خیبر» چند تفاوت با عملیاتهای قبلی داشت؛ از جمله اینکه به دلیل اختلاف نظر سپاه و ارتش در مورد منطقه عملیات و چگونگی، جنگیدن با تدبیر امام خمینی (ره) آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ انتخاب شد. دوم اینکه قبل از عملیات خیبر، قرار بر این شد که ارتش و سپاه مناطق جداگانهای را انتخاب و برای آن طرح عملیاتی تهیه کنند. ضمن آنکه ارتش از نیروهای سپاه استفاده کند و سپاه هم از توانمندیهای ارتش در عملیات بهره بگیرد.
نیروهای سپاه توانستند جزایر مجنون شمالی و جنوبی را تصرف کنند و به کنار رودخانه دجله برسند. در ادامه عملیات نیرویی که قرار بود از سمت طلائیه به سمت نشوه برود و با چهار گردان دیگری که از جزیره مجنون جنوبی میآمدند الحاق کند، به سبب خطا در مورد زمان شروع عملیات به جبهه طلائیه نرسید و چهار گردانی که داخل جزایر مجنون به سمت هدف حرکت کرده بودند در محاصره عراقیها قرار گرفتند و عده زیادی از آنها اسیر و مفقود شدند. در نهایت با پاتکهای ارتش عراق و به کارگیری وسیع این رژیم از سلاحهای شیمیایی همچنین تدارک نشدن نیروهایی که به کنار رودخانه دجله رسیده بودند، اهداف عملیات به حفظ دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی محدود شد و عملیات بزرگ و سرنوشت ساز خیبر موفق نشد.»
یکی از لشکرهای عمل کننده در عملیات خیبر که دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگافزارها و هواپیماها و پرتاب یکمیلیون و دویست هزار گلوله توپ و خمپاره جزایر مجنون ر ا آماج حملات خویش قرار داده بودند، لشکر ۱۷ علیبنابیطالب (ع) بود که به فرماندهی شهید مهدی زین الدین نیروها مردانه و تا آخریننفس جنگیدند. چرا که در این محسن رضایی، فرمانده وقت کل سپاه، از پشت بیسیم به مهدی گفت: «امام فرمودند جزایر مجنون حفظ شود.» بنابراین او باوجود سختیها و مشکلات بسیار، از این فرمان اطاعت کرد. با همه توانش ایستادگی کرد و دشمن را به عقب راند.
قبل از تصرف جزیره مجنون، عراقیها در فاصلهای بین جزیره شمالی و جنوبی، فضایی به مساحت ۱۰۰ مترمربع خاک ریخته بودند و به محل «پارک موتوری» معروف بود. عراقیها در این محلها سنگر ساخته بودند؛ چادر زده بودند. تعداد زیادی هم مایلر کمپرسیهای ۱۰ چرخ عراقیها در جزیره بود که رزمندگان ما بعداً به غنمیت گرفتند. کمپرسیهای ایران، اتاق نارنجی و قرمز داشت و قسمت بار آن سبزرنگ بود، اما کمپرسیهای غنیمتی اتاقاش آبی آسمانی و قسمت بار سبزرنگ بود. برای همین تردد نیروهای ایرانی در این جزیره عمدتاً با آن کمپرسیها انجام میشد. چون فاصله ۱۳ کیلومتری آب هورالعظیم اجازه نمیداد به اندازه مورد نیاز خودرو به جزایر منتقل شود.
نمایی از جزیره مجنون
دوستانی که در اطراف شهید زینالدین بودند، میگفتند: «معمولاً شهید زینالدین در ایام عملیات یا اصلاً نمیخوابید، یا اگر میخوابید در حالت نشسته در داخل ماشین و طول مسیر میخوابید.»
«حاجیدالله ایزدی» درباره تصویری خاص از شهید زین الدین در عملیات خیبر روایت میکند::من اصلاً عکاس نبودم و تخصصی هم در این زمینه نداشتم. اواخر اسفند سال ۶۲ یا اوایل سال ۶۳ بود. در عملیات خیبر، دوستان ما دوربین عکاسی از بعثیها غنیمت گرفته بودند که داخلش فیلم ۲۴ تایی بود. عراقیها از این حلقه فیلم ۱۳ تا عکس گرفته بودند و ۱۱ تا مانده بود، که به دست ما رسید.
شهید زینالدین در جزیره مجنون، عکاس: «حاجیدالله ایزدی» - دوربین غنیمتی عراقیها
در یکی از پارک موتوریهای جزیره مجنون بودیم که دیدم شهید «مهدی زینالدین» به همراه چند تن از فرماندهان قرارگاه در جیپ نشستهاند و صحبت میکنند. من هم دوربین غنیمتی دستم بود و این عکس را گرفتم. این عکس اولین و تنها عکسی بود که از آقامهدی گرفتم. موقعی که عکسها را چاپ کردیم، عکس عراقیها را به اطلاعات تحویل دادم و این عکس را خودم نگه داشتم. من این عکس را تا سال ۷۶ به کسی نداده بودم. سال ۷۶ دیداری با خانواده شهید زینالدین داشتیم که من نشانشان دادم و بعد این عکس در یک کتابی چاپ شد و اصل عکس را به من پس ندادند.»
خودرویی که شهید زینالدین در آن به شهادت رسید، گلوله و ترکشهایی که به آن اصابت کرده مشهود است
با اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و شکلگیری انقلاب، شهید زینالدین به همراه خانواده خود در آبان ماه ۵۷ به قم آمد. پس از مدتی به عضویت سپاه در آمد و مسئول واحد اطلاعات سپاه قم شد. سپس بهعنوان مسئول اطلاعات و عملیات دزفول به ایفای نقش پرداخت و بعدازآن مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد شد. او در اوج جوانی و باوجود تجربه کم در عرصه مدیریت و جنگ، با درخشش در عملیاتهای مختلف همچون؛ محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۳، والفجر ۴ و بهویژه خیبر، تبدیل به یکی از شاخصترین فرماندهان سالهای ابتدایی جنگ شد.
مهدی زینالدین عصر روز ۲۷ آبانماه سال ۱۳۶۳، به همراه تنها برادرش، مجید زینالدین (مسؤول اطلاعات، عملیات تیپ ۲ لشکر) پس از شناسایی منطقه عملیاتی و شرکت در جلسه قرارگاه، عازم سردشت در جنوب استان آذربایجانغربی میشدند که در کمین عناصر ضدانقلاب گرفتار شدند و هر دو به شهادت رسیدند. یادمان شهید زینالدین در جاده سردشت - بانه و در منطقهای معروف به «دارساوین» است.
منبع: ایسنا