محمد فرخی یزدی یکی از نخستین روزنامهنگارهایی به شمار میرود که با انتشار چند روزنامه در پایتخت و نوشتن مقالات تند و تیز در معدود روزنامههای اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول بارها مورد پیگرد قرار گرفت و به دستور رضا شاه زندانی شد.
فرخی یزدی در یزد به دنیا آمد و دوران کودکی را با پادویی در نانوایی گذراند. او از نوجوانی اشعار سیاسی و اجتماعی میسرود و با قطعه شعری که در نوروز ۱۲۸۹ بین مردم خواند به شهرت رسید. بعد از این ماجرا بود که حاکم وقت یزد که خودش را مخاطب شعر فرخی یزدی میدانست دستور داد دهان شاعر نوجوان را با نخ و سوزن بدوزند و زندانیاش کنند، اما فرخی یزدی ۲ ماه بعد و با فشار افکار عمومی آزاد شد و به تهران رفت.
فصل جدید زندگی شاعر نوجوان یزدی در پایتخت شروع شد و اشعار و مقالاتی که مینوشت در معدود روزنامههای تهران به چاپ میرسید. فرخی یزدی چند سال بعد و در سال ۱۳۰۰ روزنامه «طوفان» را در تهران منتشر کرد. این روزنامه در یک بازه زمانی ۲ ساله بیش از ۱۵ بار توقیف و دوباره منتشر شد که دلیل آن دستگیری فرخی یزدی از طرف عوامل دربار احمد شاه بود.
نصرالله حدادی، تهرانشناس معتقد است که فعالیتهای سیاسی فرخی یزدی در نهایت به تبعید او منجر شد: «انتشار طوفان به خاطر دستگیری مکرر فرخی دچار توقف میشد، اما او مجوز و امتیاز روزنامههایی مثل «پیکار»، «طلیعه آینه افکار» و «ستاره شرق» را داشت و مقالات و اشعارش را منتشر میکرد. فرخی که بهعنوان روزنامهنگار منتقد، محبوبیتی بین مردم پیدا کرده بود در سال ۱۳۰۷ به مجلس راه پیدا کرد و در مجلس هم در برابرعوامل دربار احمد شاه قرار گرفت. با روی کارآمدن رضا شاه، فشارها روی روزنامهنگارها و آزادیخواهان شدت گرفت و در همان سالها فرخی به گاراژ فولادی تهران تبعید شد.»
فرخی مدتی به اروپا رفت و آنجا هم مقالاتی علیه حکومت رضا شاه نوشت، اما به ایران بازگشت تا نشان بدهد از مبارزه با حکومت پهلوی اول در خاک ایران هراسی ندارد. حدادی در اینباره میگوید: «فرخی بر اثر فشارهای سیاسی مدتی به آلمان رفت و در نشریه «پیکار» که صاحب امتیاز غیرایرانی داشت مقالات تندی علیه حکومت پهلوی اول نوشت.. او در همان سالها در برلین با تیمورتاش، وزیر دربار رضا شاه ملاقات کرد و راضی شد که به تهران برگردد، اما بلافاصله بعد از بازگشت به گاراژ فولادی تبعید شد. شواهد تاریخی میگوید او بین شهریور ۱۳۱۱ تا بهار ۱۳۱۲ و پس از بازگشت در گاراژ فولادی حبس بوده، اما معلوم نیست در این بازه زمانی مقالهای علیه حکومت زور و جور رضا شاه نوشته است یا نه.»
فرخی یزدی در تبعید هم دست از مبارزه نکشید. او در بهار سال ۱۳۱۲ و بعد از چند ماه اقامت در گاراژ فولادی به عمارت کلاهفرنگی دربند شمیران منتقل شد و شعر معروف «دربند دربندیم ما» را در همین محل سرود. شاعر لب دوخته بعد از مدتی به اتهام واهی بدهکاری به یک کاغذ فروش راهی زندان قصر شد و در همان روزها پروندهای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای او تشکیل دادند. فرخی ابتدا به ۲۷ ماه و بعد از اعتراض به ۳۰ ماه حبس محکوم شد. او در زندان مدام شکنجه میشد تا اینکه در ۲۵ مهر ۱۳۱۸ و با دستور رضا شاه به قتل رسید.
منبع: همشهری آنلاین