به گزارش خبرنگار حوزه میراث فرهنگی
باشگاه خبرنگاران؛ چون ابومسلم مروزی خراسانی در رمضان سال ۱۲۹ برابر بهار سال ۱۲۶ خورشیدی، به طرفداری خاندان نبوت از روستای سفیدمرو، قیام نموده و با کارگزاران بنیامیهجنگید، مرتب پیش میرفت و چون بنیامیه داشتند میشکستند، او به جعفر صادقپیشنهاد کرد که اگر صادق به مسند خلافت راغب باشد، ابومسلم میتواند شرایط آن را برایش مهیا کند.
جعفر صادق در پاسخ گفت: «که از ما هر کس خروج کرده، به درجهٔ شهادت رسیده بنابراین ما را به فرمانروایی و خلافت رغبتی نیست، و به پیک فرمودند به ابومسلم بگو اگر میخواهد در این خاندان خدمت شایستهای بهجا آورَد، کالبد مبارک جد بزرگوارم را که در صندوقی در نجف اشرفمدفون است، به بلخ برَد، تا پس از آن که فتنهٔ بنیامیه فرونشیند و دولتشان ورافتَد، به مدینهٔبرده شود، و مقصود حضرت این بود که اگر جنگ به درازا کشد و برخی شهرها دستبهدست بگردد، پیکر مطهر از دستبرد بنیامیه محفوظ باشد و در جای دور امنی گذاشته شود».
چون این دستور به ابومسلم رسید، به عیارانکارآزمودهاش فرمود که به این کار بشتابند و ایشان آن صندوق را پنهانی از نجف برداشته با شتربه مرو شاهجهانبردند و در محلی موسوم به کوه نورگذاشته و از آنجا به کلفآورده و بعداً وارد بلخ کردند، و در آبادی خواجه خیران -که در خاور بلخو سه فرسنگیاشواقع است- یواشکی به خاک سپردند، و لوحی نیز رویش نهادند.
بعدها به واسطهٔ سرگرمی ابومسلم به جنگ، و قلعوقمع بنیامیه و سرانجام دادن امور خلافتی در ابتدای دولت بنیعباسو قتل نابههنگامش موضوع انتقال جسد یا اظهار و اعلان جای دفن در بلخ ممکن نشد، و مدفن پنهان بود.
هنگامی که در زمان هارونالرشیدطبق گفتهٔ پیر معمرکه به هارون اظهار داشت، معلوم شد که جسد در نجف مدفون بوده، هارون بارگاهی در آنجا ساخت و مردم متوجه بدانجا گردیدند، از این رو نام بلخ ظهوری نیافت، و آن رویداد فراموش شد.
برخی دیگر عقیده دارند مسجد کبود مزار شریف نیز هرچند به باور اصلی درست نیست و پیکر علی قطعاً بدانجا جابهجا نشده، ولی از نظر آنکه به نام آن علی میباشد و مورد توجه و گرامیداشت کسان فراوانی از مردم، و ابزار توسل آنها به آن علی است، محترم میباشد.
بارگاه آنجا از کاشی ساخته شده و در میان صحن فراخی قرار دارد که چهار درب بزرگ دارد و همهٔشان از کاشی است. صحن هم دارای چهار درب است در چهار سو و روبهروی هم، که هر کدام رو به خیابانی گشوده میگردد. توی روضه نیز با ایوانش نقاشی خوبی دارد که به فرمان محمد ظاهرشاهانجام شده و در جلو درب ورودی رواق فراخ سقفپوشیدهای است که برای مسجد بنا شده، و نماز جماعت آنجا گزارده میگردد. ضریح هم خیلی بزرگ و دراز است و زیارتکنندگان با نهایت فروتنی و افتادگی برای زیارت بدانجا میآیند.
در قسمت قبلهٔ ضریح قرآنهای فراوانی برای قاریان گذاشته شدهاست و هنجار روضه این است که سر مغربی، پس از گزاردن نماز مغرب دربها را میبندند و پگاه باز میکنند، و کل شب بستهاست. در بخشی از صحن هم مشغول به ساختن مسجد بزرگی بودند که گنجایش جمعیت زیادی را داشت. /ص
گزارش از : عطيه آقابابايي