استقلال دستگاه قضایی امروزه از اصول پذیرفته شده در نظام‌های سیاسی در دنیاست و این اهمیت به حدی است که امام خمینی (ره)، اسلامی شدن جمهوری را منوط به اسلامی شدن دستگاه قضایی دانسته است.

به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، استقلال دستگاه قضایی امروزه از اصول پذیرفته شده در نظام‌های سیاسی در دنیاست، در مکتب اسلام نیز از دیرباز استقلال قضا و قاضی از هر نوع وابستگی مورد تأیید و تأکید بوده است. اینکه قاضی در مقام قضاوت باید حق را معیار قرار دهد و از هرگونه پیشداوری و جانبداری نسبت به طرفین دعوا، حتی به مقدار یک نگاه کردن یا مخاطب قرار دادن بپرهیزد.  
 
نظام جمهوری اسلامی نیز بر اساس چنین بینشی تأسیس شد. امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی بار‌ها در پاسخ به پرسش خبرنگاران خارجی حکومت علوی را الگوی نظام جمهوری اسلامی خواند و با استناد به سیرهٔ آن حضرت در دفاع از حقوق مردم و رعایت مساوات و مواسات در دوران حکومتش آن را در نظام‌های سیاسی دیگر بی‌نظیر توصیف کرد.  
 
اهمیت دستگاه قضایی به حدی است که امام خمینی اسلامی شدن جمهوری را منوط به اسلامی شدن دستگاه قضایی دانسته و می‌فرمود: "می‌دانید جمهوری ما اسلامی است و اگر قضاوتش که در رأس آن تقریباً واقع است اسلامی نباشد، ما نمی‌توانیم به جمهوریمان جمهوری اسلامی بگوییم و این باز جمهوری غیر اسلامی می‌شود. جمهوری اسلامی باید همه نهادهایی که دارد اسلامی باشد و از همه مهم‌تر قضا و قضاوت است که باید روی موازین اسلام باشد".

ایشان با اشاره به استقلال قوه قضاییه در همه جای دنیا، استقلال آن را در جمهوری اسلامی در پرتو موازین اسلامی دانسته و می‌فرمود: "در همه جای دنیا قوه قضائیه مستقل است. حالا ما در کشور خودمان که استقلال داده است اسلام به قوه قضائیه و قاضی به قوه قضائیه مستقل است و هیچ‌کس نباید در آن دخالت بکند.
 
ایشان در همین سخنرانی و بیانات دیگر خود رعایت استقلال دستگاه قضائی و قضات را لازم شمرده و انجام امور ذیل را ناقض این استقلال قلمداد می‌کردند:  
دخالت مقامات دیگر در قوه قضائیه

گوش سپاری قضات به توصیه‌های ناحق

نقض حکم قاضی حتی از سوی مجتهد دیگر
 
جو سازی روزنامه‌ها و سخنرانان بر علیه قوه قضائیه و تضعیف آن
ایستادگی در برابر احکام قضائی

ترتیب اثر دادن به توصیه‌ها از سوی قضات

حضرت امام برای قضات شأن و جایگاه والایی قائل بوده و همگان را به رعایت احترام آنان توصیه می‌کردند. ایستادگی در برابر دستگاه قضائی و احکام صادره از سوی قضات را "خلاف شرع" شمرده و تخلف از روی علم را مستحق تعقیب و مجازات می‌دانستند و تأکید می‌کردند: "در صورتی که حکمی از سوی قضات صادر شد، هیچ‌کس حتی مجتهد دیگر حق ندارد آن را نقض و یا در آن دخالت کند و احدی حق دخالت در امر قضا را ندارد و دخالت کردن خلاف شرع و جلوگیری از حکم قضا هم بر خلاف شرع است".
 
در عین حال یادآور می‌شدند که رسیدگی به احکامی که قضات صادر می‌کردند، مرجع معینی دارد و در صورت اعتراض باید از مجرای خود دنبال شود. 
 
یکی از عتراض‌های جدی ایشان در دوران ستم شاهی "فقدان استقلال قضائی" بود. در یک سخنرانی در این زمینه با انتقاد شدید از شخص شاه به خاطر سیطره بر نهادهای مختلف می‌فرمود: "مگر مجلس حق دارد که یک کلمه بگوید بدون اذن این مردک؟ مگر ارتش حق دارد یک کلمه بگوید بدون اذن این؟ مگر قضات ما آزادند؟ مگر استقلال قضائی ما داریم؟ 

در نهایت باید بگوییم ایشان ضمن تأکید بر استقلال دستگاه قضائی، برای قاضی مهم‌ترین نقش را قائل بودند و شرط لازم قرار گرفتن در این مسند را "نفوذ‌پذیری" و "شجاعت" در صدور حکم و "بی‌اعتنایی" به توصیه‌ها و در عین حال "احتیاط" نسبت به حقوق مردم می‌دانستند. مروری بر فرازهایی از بیانات ایشان در این زمینه تذکار و هشداری بر همگان است.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار