هر چه رزمنده میانسال را صدا زدم: "بلند شو بریم الان وقت این کارها نیست"، توجهی نکرد. رفتم زدم پشت کمرش، سرش را برگرداند، دیدم به پهنای صورت اشک میریزد و آرام آرام گریه می کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، به نقل از خبرگزاری جهان نیوز ، عمار ذابحی در گوگل پلاس نوشت:
خمپاره ای در کنار یک جوان 16، 17 ساله به زمین خورد و سرش را از بدن جدا کرد. سر به زمین افتاد و از شیب ارتفاع همین طور پایین رفت. مرد میانسالی سراسیمه دنبال سر دوید تا اینکه آن را از روی سیم خاردارها برداشت و آورد گذاشت روی پیکر و خودش را هم انداخت روی بدن شهید...
هر چه رزمنده میانسال را صدا زدم: "بلند شو بریم الان وقت این کارها نیست"، توجهی نکرد. رفتم زدم پشت کمرش، سرش را برگرداند، دیدم به پهنای صورت اشک میریزد و آرام آرام گریه می کند.
بهش گفتم بلند شو بریم.
به زبان آذری با هق هق گریه گفت:
"آقا یعقوب! میخواهی پدر را از پسر جدا کنی؟"
خجالت کشیدم و بی اختیار گفتم:
"السلام علیک یا ابا عبدالله
آقا جان! چه کشیدی آن لحظه ای که به بالین علی اکبر رسیدی..."
به یاد شهدای بی سر 

انتهای پیام/
برچسب ها: رزمنده ، اشک ، بدن
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۱۵ ۲۹ شهريور ۱۳۹۶
حسین حسین....
-
مهدی امامی
۱۱:۰۱ ۰۵ خرداد ۱۳۹۴
سلام برسرهای بریده شهدا وسلام برهمه شهدای اسلام از صدر تا کنون و سلام برپدران ومادران داغدیده و چشم به راه .سلام مهدی زمان عج.
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۲۳:۳۰ ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
سلام برسرهای بریده شهدا وسلام برپدران ومادران داغدیده انشاالله شرمنده خون شهدا نباشیم
Iran (Islamic Republic of)
ایوب شاندرمن گیلان
۱۴:۳۳ ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴
ا لسلام علیک برحسین بی سروهمه شهدای ایران