به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران- مریم محمدی؛ محمدعلی گودینی در سال 1335 در شهر کنگاور متولد شد. «زنی با کفشهای مردانه»، «تالار پذیرایی پایتخت»، «سالار» و ... از جمله آثار اوست. او را نویسندهای میدانند که برای ادبیات کارگری تلاش کرده است و در داستانهایش به تصویر چهره رنجیده این قشر پرداخته است. همچنین گودینی به تالیف داستانهایی با مضمون دفاع مقدس اهتمام داشته است. او برنامهریزیهای دقیق و مدیران توانمند را عاملی برای موفقیت در معرفی ادبیات دفاع مقدس به دنیا میداند.
گفتگوی کوتاه ما را با او میخوانید:
*آقای گودینی به نظر شما راز ماندگاری قلم یک نویسنده در چیست؟
نویسندهای قلم ماندگار خواهد داشت که اولاً جامعه خود را بخوبی بشناسد، راجع به آن بنویسد، صادقانه و بیغرضورزی بنویسد. چنین آثاری میتوانند آثار ماندگار از آن نویسنده باشند. آثاری که در تمامی دورههای زندگی و برای همه نسلهای جامعه ملموس و قابل درک باشد.
*باتوجه به زمینه فعالیت خود در ادبیات، بفرمایید امروز وضعیت ادبیات داستانی دفاعمقدس راچطور ارزیابی میکنید؟
ادبیات دفاع مقدس ما این روزها از نظر كمی در شرایط خوبی قرار دارد، اما از نظر كیفی نقاط ضعفی دارد كه باید برطرف شود. دفاع مقدس ما سوژههای متنوع و جذاب زیادی دارد كه لازم است نویسندگان به آنها هم بپردازند. از طرف دیگر مدیران ما هم باید جایگاه و اهمیت ادبیات دفاع مقدس را بیش از پیش مهم بدانند. از مدیران اهل قلمی میخواهیم كه درد نویسندگان جامعه را بدانند و برای ارتقای كیفی ادبیات دفاع مقدسمان قدم بردارند. چنین آثاری میتوانند در دنیا هم مطرح شوند.
*پس با این حساب یكی از نقدهای شما كمبود مدیران اهل قلم و مرتبط با حوزه ادبیات است؟
ما مدیرانی توانمند و دلسوز میخواهیم، نه مدیرانی كه فقط برای رسیدن خود به منفعت از این جریانی حمایت میکنند و آن را تنها دستآویزی برای موفقیت خود در برهه زمانی خاص قرار میدهند. ضعف مدیریت در هر مجموعهای میتواند لطمات زیادی را به آن حوزه بزند. ادبیات هم از این قاعده مستثنی نیست.
*در خبرها آمده بود که برخی از کتابهای دفاعمقدس ما و خاطرهنویسیها ترجمه شدند، این میتواند به آشنایی دنیا با دفاع مقدس ما كمك كند؟
اتفاق ترجمه این آثار در سایر كشورها فی نفسه اتفاق خوبی است. اما لازم است كه به شكلی آماری گفته شود كه این آثار در چه كشورهایی منتشر شده اند و با چه تیراژی. لازم است كه پس از انجام چنین كارهایی اطلاعاتی هم به مردم داده شود تا از جریان روند انجام این كارها و پیامدهای آن آگاهی داشته باشند.
*آقای گودینی خاطرهنویسیها و زندگینامههای داستانی دفاع مقدس کمکی به ماندگاری و غنای ادبیات دفاع مقدس ما میکنند؟
معتقدم هنوز نمونه موفقی را در این زمینه آن طور كه باید تولید نكردهایم، نیاز داریم تا آثاری را در این زمینه تولید كنیم كه حرفی برای گفتن داشته باشند، تبلیغات زیاد بر سر كتابهایی كه در این حوزه موفق نیستند صورت گرفته، خرجهای زیادی شده است، اما بدون برنامهریزی در تولید این آثار و تعیین اهداف موفق نخواهیم بود.
*تعریف شما از موفقیت ادبیات دفاع مقدس ما چیست؟
آنچه که از نظر من کتابی را در حوزه دفاعمقدس موفق میکند ماندگاری آن اثر در سالهای آینده است. باید آثاری تولید كنیم كه بتواند نسلهای آینده ما را با موضوع دفاع مقدس به خوبی آشنا كند و این رغبت را در آنها برای مطالعه و تحقیق شكل دهد.
*شما در یکی از مصاحبههای خود اشاره کردید که ادبیات داستانی انقلاب ما مهجور مانده، در اینباره توضیح دهید.
ادبیات انقلاب ما خیلی زود عجین شد با رویداد دفاع مقدس، متاسفانه ادبیات انقلاب ما مهجور باقی ماند. نویسندگانی که سواد و توان نوشتن داشتند در ابن باره ننوشتند، از طرف دیگر نویسندگانی از انقلاب نوشتند که دانش و قلم قوی برای این کار نداشتند. از سوی دیگر ضعف مدیریتی هم باعث شد تا ادبیات انقلاب ما نتواند به موفقیتی که باید برسد. از طرفی قابل فراموشی نیست که سوژههایی که در دفاع مقدس ما قابلیت پرداخت دارند به مراتب بیشتر و جذابتر از سوژههای مربوط به انقلاب است.
*ما در زمانی شاهد بودیم که آثار ترجمه بر آثار تالیفی، پیشی داشت. در حال حاضر چگونه است؟
بله با این نظر موافقم که در سالهای گذشته حجم آثار ترجمه بسیار بود، اما خوشبختانه در حال حاضر نسبت کارهای ترجمه و تالیف متعادل شده است. اما نقدی که در اینجا وارد است این است که برای مثال آثار ادبیات ارگری ما در شور خودمان شناخته شده نیستند، درحالیکه بسیاری از کتابهای ترجمه در این حوزه را در بازار کتاب میبینیم. از طرف دیگر امروز شاهدیم که یک اثر را چندین نفر ترجمه میکنند، این شاید کار بیهودهای نباشد مشروط بر اینکه من بتوانم به عنوان خواننده تفاوتی را در این ترجمهها ببینم، بتوانم انتخاب کنم که ترجمه یک کتاب توسط مترجمی، از ترجمه همان کتاب توسط فرد دیگری بهتر است، باید بتوانم از آن الگو بگیرم و آن اثر به عنوان یک نمونه قوی معرفی شود.
انتهای پیام/