صاحب چهار مدال طلای مسابقات قهرمانی جهان در 2006 فنلاند، نقره 2004 مکزیک و برنز 2002 و 2008 اسپانیا و ژاپن، وی در سال 2008 به عنوان سرعتیترین کاراته کا دنیا شناخته شد.
گفتگوی خبرنگار سین جیم با این قهرمان را در زیر میخوانید:
سین: متولد چه سالی هستید ؟
جیم: متولد 28 مرداد سال 62، در تهران به دنیا آمدم.
سین: تعداد فرزندان خانواده و چندمین فرزند خانواده هستید؟
جیم: یک برادر دو قلو دارم که یک ربع بزرگتر از من است.
سین: شیطنتهای دوران کودکی؟
جیم:من و برادرم خیلی شیطون بودیم نزدیک 7 سالم بود که از تهران رفتیم و ساکن زنجان شدیم ، چون پدرو مادرم اصلالتا زنجانی بودند، تصمیم گرفتند که ادامه زندگیمان در این باشد منزل پدری خانه قدیمی بود که حیاط بزرگ و فضای نسبتا زیادی داشت خلاصه من و حسن،تقریبا تمام مدت در حال شیطنت و بازی بودیم و یک شیشه هم از دست ما در امان نبود! خیلی جالب اینکه هر دو همدیگر را همراهی میکردیم( با خنده)
سین: از پدر و مادرتان کتک خوردید؟
جیم: از پدرم نه ولی از مادرم کتک خوردم آن هم به خاطر شیطنتهایی که داشتم.
سین:قبل از کاراته سراغ رشته های دیگر هم رفته بودید؟
جیم: خیر البته میخواستیم تکواندو ثبت نام کنیم که نرفتیم و قسمت کاراته بود.
سین:اولین باشگاهی که کاراته ثبت نام کردید؟
جیم:شهدای گمنام زنجان.
سین:دانش آموز درس خوانی بودید؟
جیم:نه اصلا ( با خنده) همش دنبال ورزش بودم ، درس یکی از ارکان مهم زندگی است ولی شرایط طوری بود که درگیر اردوهای تیم ملی بودم و وزن کم میکردم و تحملام کم شده بود نمیشد که دنبال درس باشم.
سین: تجدید هم آوردید؟
جیم:تا دلتان بخواهد.
سین:درس مورد علاقه؟
جیم:جغرافی را دوست داشتم.
سین:درسی که دوست نداشتید؟
جیم:عربی
سین: از مدرسه فرار کردید؟
جیم: بله زیاد، همیشه ورزش می کردم، هیچ وقت مدرسه نبودم، مدرسه ابتدایی که میرفتیم، محوطه بازی اطرافش بود که همیشه من و برادرم کیفمان را زمین میگذاشتیم و فوتبال بازی میکردیم. خیلی دوست داشتم فوتبالیست شوم البته الان ناراضی نیستم ولی با توجه به شرایطی که میبینم، فوتبال قابل مقایسه با بقیه ورزشها نیست.
سین: آیا معلمتان شما را تنبیه کرده است؟
جیم: بله، دبستان مدیری داشتیم به نام آقای بهاروند، یک بار من را جلوی همه بچهها تنبیه کرد خیلی برایم سخت بود، حتی روز بعدش از شدت خجالت مدرسه نرفتم. البته کار خیلی خطرناکی کرده بودم!
سین:رنگ مورد علاقه؟
جیم:قرمز ولی برادرم طرفدار آبی است.
سین: غذای مورد علاقه؟
جیم : غذاهای مورد علاقه ام زیاد هستند ، من کلا خیلی از غذاها را دوست دارم ولی اگر بخواهم یکی را انتخاب کنم، می گویم فسنجان.
سین:شغل مورد علاقه دوران کودکی؟
جیم:در بچگی همه دوست دارند یا معلم شوند یا دکتر، مهندس،خلبان من هم دوست داشتم خلبان شوم.
سین: فصل مورد علاقه؟
جیم:تابستان
سین: بهترین روز زندگیتان؟
جیم: از بابت ورزشی بهترین روزم روزی بود که طلای جهان را در سال85 (2006) در فنلاند کسب کردم، البته با وجود اینکه دو مدال جهانی داشتم ولی این طلا برایم لذت بخش بود، چون واقعا حقم بود و میدانستم که طلا میگیرم.
سین: یعنی از کار خودتان اطمینان داشتید؟
جیم:آن که بله، ولی غیر از اطمینان انگار یه جورایی بهم الهام شده بود حتی بعد از گرفتن مدال همه میپرسیدند که چرا خوشحال نمیکنی؟ در جواب گفتم که میدواستم و کار نشدنی نبود.
سین: یعنی بعد از کسب مدال خوشحال نبودید؟
جیم: خوشحال که بودم ولی به نظرم خیلی بزرگ نمیآمد! چون دو مدال جهانی داشتم و خودم را بالاتر از این عنوان میدانستم.
سین: بدترین روز زندگیتان؟
جیم: فوت پدر و مادرم.
سین: موسیقی گوش میدهید؟
جیم: بله
سین: چه نوع و خواننده مورد علاقه؟
جیم: پاپ و بابک جهانبخش
سین:کنسرت میروید؟
جیم: بله البته اگر فرصت کنم
سین: ویژگی منحصر به فرد از نظر خودتان ؟
جیم:صبور هستم
سین: به سینما علاقه مند هستید؟
جیم: بله زیاد، در ماه تقریبا دو بار به سینما میرم.
سین: بهترین فیلمی که تا به حال دیدید؟
جیم: جدایی نادر از سیمین
سین: کارگردان محبوبتان؟
جیم: اصغر فرهادی
سین: هنرپیشه محبوب؟
جیم: محمدرضا فروتن
سین: درحال حاضر اصلیترین مشغله شما چیست؟
جیم: تیم ملی کاراته اصلیترین مشغلهام است.
سین: چه سالی به تیم ملی کاراته دعوت شدید؟
جیم: سال 75 (سیزده سالگی) اولین دوره انتخاب تیم ملی که شرکت کردم، 13 سالم بود، ولی چون نمیگذاشتند مسابقه بدهم ، رفتم و در سن 14 سالهها زدم و اتفاقا اول هم شدم.
سین: اولین مربیتان؟
جیم: شهاب سلطانی
سین: اولین حقوقی که گرفتید چقدر بود، چه حسی داشتید و چگونه خرج کردید؟
جیم: اولین دوره مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان که در افریقای جنوبی (ژوهانسبورگ) بود، به عنوان پول توجیبی 200 دلار دادند، برای من که سنی نداشتم و 13 سالم بود حس قشنگی داشت به یاد دارم که یک دوربین فیلم برداری گرفتم و بقیهاش را وقتی که برگشتم ایران تبدیل به ریال کردم و گذاشتم در بانک. تقریبا از 13 سالگی به بعد دیگر پول توجیبی از پدرم نگرفتم.
سین: اولین سفری که همراه تیم ملی رفتید کجا بود؟
جیم: همان آفریقای جنوبی، اولین دوره مسابقات قهرمانی نوجوانان جهان سال 1996 (1375)
سین: اولین مدالی که کسب کردید چه بود و چه حسی داشتید؟
جیم: طلای نوجوانان جهان سال 1996 خیلی خوشحال بودم، چون اولین طلای جهانیام را در سن پایین کسب کرده بودم و قاعدتا خوشحال بودم.
سین: چه سالی از دنیای قهرمانی خداحافظی کردید؟ آیا انتخاب خودتان بود؟
جیم: سال 90، خودم گذاشتم کنار چون شرایط طوری نبود که بتوانم ادامه بدهم و نخواستم، به نظرم صلاح نبود که ادامه بدهم چون به جای حمایت جلوی پاهام سنگ میانداختند .
سین: اگر قرار باشه 5 روز تنها باشید کجا را انتخاب میکنید و چرا؟
جیم: اگر قرار باشه 5 روز تنها باشم دوست دارم به شمال بروم، جای بکری بنشینم، و تلفن همراهم را خاموش کنم و خودم باشم و خدای خودم.
سین: رفتار ملایم خوب است یا خشن؟ و شما از کدام هستید؟
جیم: به طور حتم رفتار ملایم خوب است و بستگی به موقعیت دارد، ولی کلا آدم آرامی هستم، حتی اگر جوش هم بیارم زود آروم میشم.
سین: اهل قهر کردن هستید؟
جیم: نه به هیچ وجه ولی اگر هم پیش بیادی خیلی زود برای آشتی پیش قدم میشم حتی اگر مقصر هم نباشم!
سین: تا چه اندازه در زندگیتان گذشت دارید؟
جیم: تا جایی که از خودم شناخت دارم، آدم با گذشتی هستم، هم درزندگی شخصی و هم در زندگی ورزشیام، ولی خب در این مدت، مسائل مختلفی را دیدم و به این نتیجه رسیدم که گذشت باید در مورد کسانی انجام شود که لیاقتش را دارند و متوجه این گذشت شما باشند، نه تا جایی که دیگران احساس وظیفه کنند ، چرا که اینجا، اگر اینگونه تلقی شد لطمه خواهی خورد و آرام آرام این خصلت به نفرت تبدیل میشود.
سین: آیا این احساس برایتان پیش آمده که طرف مقابل از رفتار شما سوء استفاده کرده است؟
جیم: متاسفانه بله
سین: عکسالعملتان؟
جیم:خب وقتی متوجه این موضوع شدم برداشتم نسبت به طرف مقابل تغییر کرد.
سین: اهل مطالعه هستید؟
جیم: بله، کتابهای تاریخی را دوست دارم.
سین: از چه چیزی در زندگی بدتان میآید؟
جیم: از دروغ که متاسفانه همه انسانها به نوعی با آن درگیرند و تمام بدی ها به خاطر این خصلت بد است.
سین: بهترین اسمی که دوست دارید؟
جیم: خدا.
سین: از چه چیزی خوشتان میآید؟
جیم: داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه، فقدان آرامش منشا تمام مریضی هایی که الان هست و مردم دچارش شدند.
سین: بدترین خاطره ورزشی؟
جیم: سال 2010 که پنجمین دوره مسابقات قهرمانی جهان بود، متاسفانه، جو حاکم طوری بود که به جای اینکه همه تلاش کنند و روحیه بدهند از لحاظ روانی و بحث حاشیهای شرایطی را به وجود آوردند که نتوانستم ان آن طور که باید و شاید نتیجه بگیرم و یکی از خاطرات تلخ ورشیام بود که در کشور خودم برخی از دوستان دوست نداشتند طلا بگیرم. اگر سال 2010 طلا میگرفتم، 5 سال پیاپی میشد که این عنوان را برای کشورم آورده بودم، برای ایران هم خوب بود. که متاسفانه به جای حمایت از جانب جامعه کاراته، این شرایط برایم به وجود آمد.
سین: بزرگترین تجربه زندگیتان؟
جیم: اعتماد بیش از حد در مورد بعضی از آدمها و تبعات آن در زندگی شخصیام.
سین: بهترین هدیهای که گرفتید؟
جیم: هدیه زیاد گرفته ام ولی چیزی که خیلی در خاطرم بماند، الان حضور ذهن ندارم.
سین: اگر قرار باشد در زندگی به عقب برگردید چه کارهایی را انجام نمی دهید؟
جیم: زود اعتماد نمیکردم و مسائل مالیام را بهتر مدیریت میکردم.
سین: تا حالا شده دل کسی را بسوزانید؟
جیم: نه، شاید از نظر خودم این جوره که میگم ولی تا جایی که یادم میآید، سعی کردم دل کسی را نسوزانم اگر هم بوده که خدای بزرگ میداند، نا خواسته بوده است.
سین: تا حالا کسی دلتان رو سوزانده است؟
جیم: بله تا دلتون بخواد!
سین: بهترین خصوصیت اخلاقیتان؟
جیم: مهربانی بیش از اندازه.
سین: بدترین خصوصیت اخلاقیتان؟
جیم: ایراد که زیاد دارم، ولی یک ایراد بزرگی که دارم این است که مدیریت مالی ندارم!
سین:خاطره انگیزترین سفری که رفتید؟
جیم: جایی به ذهنم نمیآید.
سین: از دید شما بهترین کار خیر کدام است؟
جیم: اینکه اگر کسی به جایی رسیده که توان مالیاش زیاد شده و می تواند به کسانی که واقعا نیاز دارند را کمک کند.
سین: تا حالا نا امید شدید؟
جیم: می شود گفت بله، ولی برای مدت کوتاهی بوده است، سعی کردم به خودم انرژی بدهم و دوباره برگردم و با خدا صحبت کنم تا مشکلاتم را بتوانم حل کنم. ولی در کل تا به حال نشده که نا امید شوم چون به لطف خدا اراده خیلی قوی داشتم و در بدترین شرایط هم پا پس نمیکشیدم.
سین: تا حالا برای کسی پارتی بازی کردید؟
جیم: نه خداروشکر
سین: تا حالا شده با پارتی بازی کارتان را پیش ببرید؟
جیم: نه هیچوقت. شاید از نظر دیگران غیر از این بوده ولی تا جایی که خودم میدانم خیر.
سین: لابی یعنی چی؟
جیم: متاسفانه یکی از ابزارهایی است که در جامعه خیلی کارایی دارد و کار خیلیها را راه میاندازد!
سین: فساد در ورزش وجود دارد؟
جیم: نمی شود گفت که وجود ندارد!
سین: تا حالا شده بخواهید جای ورزشکار دیگری باشید؟
جیم: تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم.
سین: چقدر به زیارت اهل قبور میروید:
جیم: آدمها اخلاق و رفتارشان باهم فرق میکند، بعد از فوت والدین هر وقت که میرفتم شرایط خوب نداشتم و حالم بد میشد بیشتر از لحاظ درونی با آنها ارتباط برقرار میکنم ولی هر وقت که بتوانم می روم و برای شادی روحشان همیشه دعا میکنم. نبودشان خیلی سخت است ای کاش بودند و از وجودشون استفاده میکردم.
سین: در زندگیتان چیزی کم و کسر دارید؟
جیم: تا حدودی.
سین: اگر ورزشکار نمیشدید چه کاره میشدید؟
جیم: اگر ورزشکار نمیشدم دوست داشتم در تجارت فعالیت کنم.
سین: تا حالا دروغ گفتید؟
جیم: سعی کردم که اینطور نباشد، ولی خب برای همه آدمها پیش میآید که در شرایطی قرار بگیرند که مجبور به این کار شوند و من هم متاسفانه از این قاعده مستثنی نبودم.
سین: تکه کلامتان؟
جیم: والا.
سین: نقطه ضعفتان؟
جیم: ملاحظه دیگران را زیاد دارم.
سین: چند سیم کارت دارید؟
جیم: کلا یکی از همان ابتدا.
سین: در روز معمولا چند بار رد تماس می دهید؟ معمولا روی چه کسی؟
جیم: زیاد نه ولی اگر مزاحم داشته باشم این کار را انجام میدهم بستگی به شرایط دارد.
سین: وقتی کلمههای زیر را میبینید یاد چه کسی و چه شخصیتی میافتید؟
وفاداری؟
هیچکس.
گذشت؟
خودم.
مهربانی؟
مادرم.
پهلوان؟
تختی.
تکیه گاه؟
برادرم.
اراده؟
خودم.
جذبه؟
علی دایی.
سین: خواسته شما از مسئولین؟
جیم: خواستهای ندارم ولی متاسفانه مربیان شرایط خوبی ندارند و باید به آنها توجه شود، متاسفانه آن توجهی که باید به مربیان شود نمیشود.
سین: چقدر از مسیری که تا به حال طی کردید راضی هستید؟
جیم:تقریبا راضیام ولی می توانستم موفق تر باشم.
سین:بهترین دوستتان؟
جیم: بهترین دوستم برادرم است که در تمام سختی ها کنارم بود.
سین: خودتان آشپزی می کنید؟
جیم: بله البته بیشتر غذاهای رژیمی
سین: چه غذایی را خوب درست می کنید؟
جیم: جوجه کباب
سین: وقتیکه عصبانی هستید یا حالتان بد است، چه میکنید؟
جیم: سکوت می کنم و تو ی خودم می ریزم.
سین: لقب خاصی هم دارید؟
جیم: به عنوان اولین ایرانی بودم که یک شرکت ایتالیایی به نامx-combat که یه فیلم آموزش از قهرمانان تاپ دنیا درست می کرد و من هم به عنوان اولین ایرانی، این فیلم آموزشی را تهیه کردند و اآنجا به من لقب ببر ایرانی را دادند.
سین: ساکن کدام منطقه تهران هستید؟
جیم: نیاوران.
سین: با مد میانهای دارید؟
جیم: بله
سین: به رانندگی علاقه دارید؟
جیم: موتورسواری را خیلی دوست دارم و میخواهم در این رشته شروع به فعالیت کنم.
سین:ماشین مورد علاقه و در حال حاضرتان؟
جیم: مازراتی، در حال حاضر ماشین ندارم و فروختم.
سین: نظرتان راجع به ثروت؟
جیم: خوب است،اما خوشبختی نمی آورد، جزو ارکان خیلی مهم زندگی است.
سین: دوست دارید روزی ثروتمند شوید و اگر بله چه کارهایی انجام می دهید؟
جیم: دوست دارم اگر پولدار بشوم ببینم کسی به کمک احتیاج دارد بدون هیچ چشم داشتی کمکش کنم.
سین: سوار وسایل نقلیه عمومی می شوید؟
جیم: بله به دلیل ترافیک بیشتر اوقات از مترو استفاده می کنم.
سین: دوست دارید هنرپیشه شوید؟
جیم: نه
سین: نظرتان را راجع بهشغل خبرنگاری؟
جیم:شغل بسیار سختی است بالاخره هر لحظه به قول معروفonline باشند تا بتوانند واقعیت ها را انعکاس دهند، برای این قشر زحمت کش آرزوی موفقیت و سربلندی را دارم.
سین:به عنوان سخن پایانی از وضعیت کنونی کاراته ایران بگویید؟
جیم: وضعیت کاراته در چند مدت اخیر به هیچ وجه خوب نبوده وقتی که تیم ملی به نتیجه خوبی نمی رسد باید همه دست در دست هم دهند و تیم ملی را حمایت کنند تا مشکلات روز به روز کمتر شود، نه اینکه یک گروهی یا اشخاصی به خاطر اینکه منافعشان تامین نشده بزرگ نمایی کنند و پیروزی ها را کمرنگ این را هم اضافه کنم که هیچکس با تخریب دیگران با گروه دیگری به جایی نمیرسد، امیدوارم که دیگر این مسائل پیش نیاید و با همدلی شرایط بهتر شود.
گفتگو و تنظیم: باران معادی
انتهای پیام/