به گزارش خبرنگار کشتی و رزمی گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران؛ احسان روزبهانی ورزشکاری که اولین سهمیه المپیک 2016 را از بین ورزشکاران ایرانی به دست آورد، عزمش را برای کسب مدال در این رقابتهای حساس جزم کرده است.
روزبهانی با تمام مشغله هایش برای گفتوگو با خبرنگار سین جیم وقت گذاشت که ماحصل آن را در زیر میخوانید.
سین: احسان روزبهانی را چطور معرفی میکنید؟
جیم: متولد دوم تیر 1367، اهل تهران، ساکن تهرانپارس
سین: چند خواهر و برادر دارید؟
جیم: یک برادر دارم که 6 سال از من بزرگتر است.
سین: دوران کودکیتان چطور گذشت؟ زیاد شیطنت میکردید؟
جیم: بله، بچه شیطونی بودم و همه را کلافه میکردم. وقتی جایی میرفتم همه عزا میگرفتند که باز هم احسان آمد! اما کودک با
ادبی بودم و با تمام شلوغ کاریهایم بیادبی نمیکردم.
سین: کتک هم خوردهاید؟
جیم: نه، همه من را دوست داشتند، کتکم نمیزدند.
سین: چطور وارد ورزش بوکس شدید؟
جیم: برادرم در رشته بوکس فعالیت می کرد، 12 سالم بود که من را همراه خودش به باشگاه برد به اندازه ای در آنجا شیطونی کردم که وقتی به خانه برگشتم از خستگی خوابم برد، همین موضوع باعث شد تا خانواده ام تشویقم کنند که باشگاه را رها نکنم. یک جورایی
میخواستند از دستم راحت شوند، خودم هم به بوکس علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم آن را دنبال کنم.
سین: اولین تیمی که عضو آن شدید کدام بود؟
جیم: اولین تیم ورزشی ام، تیم تهران بود که سال 84 به آن پیوستم، بوکس فقط 4 یا 5 سال لیگ داشته و بعد از آن دیگر تیمی تشکیل نشد. چون باشگاهی برای آموزش در کار نبود. در سال 83 هم در مسابقات جوانان تهران در حالی که سنم به حد نصاب نرسیده بود با پارتی بازی در آن شرکت کردم و با برنده شدنم توانستم به اردو دعوت شوم.
سین: اولین حقوقی که گرفتید چقدر بود؟
جیم: اولین حقوقم مربوط می شود به اردوی بزرگسالان، در سال 85 که 200 هزار تومان گرفتم، بعد با این پول به یکی از فروشگاه های زنجیره ای رفتم و هرچقدر پولم رسید خرید کردم و به خانه آوردم.
سین: در مدرسه چگونه دانش آموزی بودید؟ تجدید هم دارید؟
جیم: بچه شیطانی بودم. بله تجدید که زیاد آوردم به یاد دارم یک بار در مقطع دبیرستان با تک ماده قبول شدم.
سین: مدرک تحصیلیتان چیست؟
جیم: کارشناسی معماری دارم.
سین: خواندن رشته معماری برای یک ورزشکار قهرمان، سخت نبود؟
جیم: اتفاقا خیلی سخت بود، درس ها واقعا دشوار بودند و استاد ها در نمره دادن راه نمیآمدند. سختی زیاد کشیدم اما با تمام این اوصاف رشتهام را دوست دارم.
سین: اهل مطالعه هستید؟
جیم: هر وقت زمان داشته باشم مطالعه میکنم. در کل خواندن را دوست دارم. بیشتر دنبال کتاب های روان شناسی و رمان هستم و البته هر کتابی که دوستان پیشنهاد بدهند و بگویند می خوانم.
سین: بهترین دوستتان چه کسی است؟
جیم: من دوستان زیادی دارم اما دستکش بوکسم بهترین رفیقم است.
سین: دستکش بوکسورها مانند راکت پینگ پنگ بازها اختصاصی است؟
جیم: بله هرکدام دستکش مخصوص خود را داریم و بعد از یک مدت هم خراب میشوند.
سین: اولین سفر ورزشی احسان روز بهانی به کجا بود؟
جیم: مسابقات جوانان آسیا که در گوآ هندوستان برگزار شد و مقام دوم را کسب کردم.
سین: بهترین و بدترین سفر ورزشیتان به کجا بود؟
جیم: بهترین و بدترین سفر ورزشی ام هم در همان اولین سفرم رقم خورد، از این جهت بد بود چون قبل از این پیکارها خیلی تمرین کرده بودم، انگیزه بسیاری بالایی داشتم تا نتیجه بگیرم اما ویزای همه بچه های تیم آمد و فقط برای آماده نشد، مجبور شدم یک روز دیرتر از بقیه تنها راه بیفتم. اولین بار بود که از خانواده ام جدا می شدم، سن و سالی هم نداشتم و سه تا هواپیما عوض کردم تا به محل برگزاری مسابقات برسم.
سین: به موقع رسیدید؟
جیم: بله، وقتی رسیدم، داشتند وزن کشی میکردند از این جهت بهترین سفرم شد که با تمام پر هیاهو بودنش موفق شدم عملکرد خوبی دشته باشم، در اولین مسابقه کاپیتان تیم میزبان(هندوستان) که شانس اول مدال محسوب می شد بردم و این برایم افتخار بزرگی شد. توانستم با تمام سختی ها نتیجه بگیرم.
سین: خاطره انگیز ترین سفر ورزشیتان هم همین مسابقات بود؟
جیم: نه، رقابت های المپیک 2012 لندن برایم پرخاطره تر از بقیه اعزام ها بود. شرایط خوبی داشتم، اگر حقم را نمیخوردند مدال میگرفتم.
سین: بوکس ایران از داوری زیاد ضربه خورده، درست است؟
جیم: بله، داوری مافیاست، ایران در داوری بوکس لابی ندارد و کاری نمیتوان کرد، همین باعث میشود حقمان خورده شود.
سین: بدترین مصدومیتتان چه زمانی بود؟
جیم: سال 91 بعد از لیگ جهانی، کتفم آسیب دید و نتوانستم به مسابقات جهانی اعزام شوم، خیلی اتفاق تلخی بود.
سین: بینیتان خوب شد؟
جیم: نه هنوز، 18 ماه طول درمان داشتم، اما نمیتوانم بیشتر از این صبر کنم و مجبور هستم تمریناتم را بدون وقفه ادامه دهم، برای همین مشت میخورد و بدتر میشود.
سین: زمانی که اولین سهمیه المپیک 2016 را برای ایران آوردید، چه پاداشی به شما دادند؟
جیم: من کاری به پاداش ندارم، وقتی اولین سهمیه را گرفتم حس خوبی داشتم، به چیزهای حاشیهای توجهی نکردم.
سین: اولین لژیونر بوکس ایران شدن چه حسی داشت؟
جیم: افتخار بزرگی بود، من زحمت زیادی کشیده ام. حضور مسابقات بوکس حرفهای و نیمه حرفهای باعث شده که وضعیت مادی
ورزشکاران این رشته به خاطر پاداشهای بازی بهتر شود و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
سین: این جمله که پول در بوکس حرفهای است را چقدر قبول دارید؟
جیم: دقیقا همین است، یکی از پولدارترین مردان دنیا (فلوید محاودر) است.
سین: مردم قزاقستان چطور هستند؟
جیم: فوقالعاده مردم مهربان و خوبی هستند و من را هم خیلی دوست دارند.
سین: رنگ مورد علاقه احسان روزبهانی؟
جیم: من به رنگ مشکی بیشتر از بقیه رنگها علاقه دارم، معتقدم مشکی رنگ عشق است.
سین: اگر بوکسور نمیشدید چه شغلی را انتخاب میکردید؟
جیم: اگر از شما بپرسند چه جوابی میدهید؟ راستش نمیدانم چه شغلی را انتخاب میکردم به آن فکر نکرده ام.
سین: پس، از مسیر طی شده زندگیتان راضی هستید؟
جیم: بله، خدا را شکر، از مسیرم رضایت دارم و زندگیام روال خوبی دارد.
سین: تا به حال کسی دلتان را سوزانده است؟
جیم: در بچگی زیاد این اتفاق افتاده.
سین: اتفاقی در زندگیتان رخ داده که بگویید، معجزه خداوند را به چشمم دیدهام؟
جیم: بله تا دلتان بخواهد، به خیلی چیزها میتوان اشاره کرد و آن را معجزه خدا خواند.
سین: دوست داشتید جای ورزشکار دیگری باشید؟
جیم:نه، دوست دارم همین احسان روزبهانی باشم.
سین: جای مدال معتبر جهانی، المپیک و ... در کارنامه احسان روزبهانی خالی است، قبول دارید؟
جیم: بله من مدال معتبر را اگر خدا بخواهد در المپیک میگیرم، برای دل خودم و به خاطر مردم این کار را انجام میدهم. در مسابقات جهانی قزاقستان هم اگر کتفم نمیشکست، مدال میگرفتم.
سین: در زندگیِتان نامید شدهاید؟
جیم: نه تا به حال ناامید نشدم.
سین: وقتی حالتان بد است، چه کار میکنید؟
جیم: معمولا میروم پیش مادرم یا یکی از دوستانم، اینطوری خیلی حالم بهتر میشود.
سین: عصبانی میشوید چه کار میکنید؟
جیم: میروم به کیسه بوکسم ضربه میزنم.
سین: بهترین خصوصیت اخلاقی احسان روزبهانی؟
جیم: خندهرو هستم، مهربان، کسی را اذیت نمیکنم.
سین: بدترین اخلاقتان چیست؟
جیم: وقتی عصبانی میشوم، خیلی بد میشوم.
سین: آخرین باری که از ته دل خندیدید چه زمانی بود؟
جیم: من زیاد میخندم، اما از ته دل یادم نیست، معمولا در دورهمیهای دوستانه زیاد میخندیم.
سین: تا به حال برای کسی پارتیبازی کردهاید؟
جیم: نه، من در این خطها نیستم.
سین: دیدن چه کسی به شما آرامش میدهد؟
جیم: مادرم.
سین: میانهتان با مد و تیپ چیست؟
جیم: همیشه دوست دارم رو مد باشم، اما باید به شان و شخصیتم هم بخورد.
سین: چه شد کچل کردید؟
جیم: کچل کردم چون بهم میاد و دیگران هم از این موضوع استقبال کردند.
سین: چقدر اهل خرید هستید؟
جیم: خیلی زیاد، به ویژه رستوران، همیشه دوست دارم رستورانهای متنوع را بروم و غذاهای جدید را امتحان کنم.
سین: با اتوبوس رفت و آمد میکنید؟
جیم: بله، چرا که نه.
سین: بهترین هدیه که گرفتید از چه کسی بود؟
جیم: از پدرم، همین تولد امسالم بود که یک انگشتر برایم خرید.
سین: در بین ورزشکارهای رشتههای دیگر با کدامشان رابطه صمیمیتری دارید؟
جیم: من با ورزشکارهای زیادی دوست هستم، با حمید سوریان، احسان لشگری، احسان حدادی، مجید قمری، حسین توکلی و هادی طباطبایی و خیلی های دیگر.
سین: هادی طباطبایی با شما بوکس تمرین میکند؟
جیم: بله، هادی سر تمرین میآید و به بوکس علاقه دارد، البته محمدرضا فروتن هم میآید.
سین: اهل کارهای خیر هستید؟
جیم: بله، زیاد.
سین: به ماه رمضان هم اشاره کنید، اولین روزههایی که میگرفتید را به یاد دارید؟
جیم: ماه رمضان یکی از بهترین ماههای خداست و من هم اوایل روزه میگرفتم، اما اکنون چون روزی دو یا سه وعده تمرین سخت میکنم شرایط آن را ندارم، به نظرم انسان نباید به یک ماه خود را محدود کند، باید در طول سال به دیگران کمک کنی، دروغ نگویی، شکم گرسنگان را سیر کنی.
سین: به چه سبک موسیقی علاقهمندید؟
جیم: موسیقی سنتی را دوست دارم و از شنیدن صدای شجریان لذت میبرم.
سین: اهل آشپزی هستید؟
جیم: نه، بلد نیستم.
سین: غذای مورد علاقه شما؟
جیم: من در مورد خوراکی سخت نمیگیرم و همه غذاها را دوست دارم، اما ماکارونی و کشک بادنجان دستپخت مادرم را بیشتر از بقیه غذاها علاقه دارم.
سین: به نظرتان فساد در ورزش وجود دارد؟
جیم: سوالهای حاشیهای نپرسید!
سین: سخن پایانی؟
جیم: از تمام کسانی که برایم زحمت کشیدهاند تشکر میکنم و دستشان را میبوسم، به ویژه از اکبر احدی سرمربی تیم ملی و دکتر بهرامینژاد.
گفتگو و تنظیم از نسیم نصیری
انتهای پیام/
سال 2006 بوده ،
حتمااشتباه تایپی بود.
با سلام ولی سال 2016 هنوز نیامده