به گزارش خبرنگار حوزه کشتی و رزمی گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، تکواندو ایران در رقابتهای قهرمانی جهان مصر، سال 1997 موفق شد با کسب مدال طلا، اولین مدال خوشرنگ جهانی تکواندو تاریخ ایران را به نام خود ثبت کند.
این مدال را مهدی بی باک، در شرایطی به گردن آویخت که اولین سفر برون مرزی خود را تجربه میکرد.
هیچ کس فینال بازیهای آسیایی دوحه قطر را فراموش نمیکند، زمانی که بیباک به نماینده میزبان ضربه میزد و داور امتیاز را به رقیبش میداد، مسابقه ای که اشکهای بسیاری از ایرانیان را در آورد و نقره ای که با حق خوری داده شد.
گفتگویی متفاوت ما با قهرمان سابق جهان و مربی تیم ملی تکواندو فعلی را در زیر میخوانید:
سین: مهدی بیباک چه سالی متولد شد؟
جیم: من 29 تیر 1357 در تهران به دنیا آمدم.
سین: چند خواهر و برادر دارید؟
جیم: 6 برادر دارم اما خواهر نداشتم و من بچه آخر خانواده هستم.
سین: دوست داشتید خواهر هم داشته باشید؟
جیم: راستش به این موضوع فکر نکرده بودم، کمبودش را در زندگی در زندگی حس نکردم.
سین: برادرهایتان را اذیت میکردید یا آرام بودید؟
جیم: نه، آزارم به کسی نمیرسید شیطنت خاصی نداشتم تمام شیطنتهایم را نگه داشتم و در ورزش پیاده کردم (باخنده) البته معتقدم بچهای که شیطنت نداشته باشد مریض است.
سین: از چه سنی تصمیم گرفتید وارد رشته تکواندو شوید؟
جیم: از 10 سالگی ازطریق یکی از دوستانم با رشته تکواندو آشنا شدم و وقتی به باشگاه رفتم و مبارزههای آنها را دیدم علاقهمند شدم و به پدرم گفتم که من را ثبت نام کند.
سین: قبل از تکواندو سراغ رشتههای دیگر رفته بودید؟
جیم: نه، فقط مدت یک ماهی را ژیمناستیک کار کردم که خوشم نیامد.
سین: دوستتان هم مانند شما به مدالهای جهانی در این رشته رسید؟
جیم: دوستم تا قهرمانی کشور پیش آمد اما بعدش تکواندو را ادامه نداد و من راهش را پی گرفتم.
سین: اولین باشگاهی که تکواندو را ثبت نام کردید کجا بود؟
جیم: باشگاه صحرا، در خیابان پل چوبی واقع شده بود، بعد از آن باشگاههای بانک ملت، فجر و مقاومت را تجربه کردم در مقاومت 3 یا 4 سالی ماندم چون در دوره سربازیام بود.
سین: اولین حقوقی که گرفتید چقدر بود؟
جیم: ماهی 5 یا 6 هزار تومان میگرفتم مبلغ زیادی نبود و فقط خرج کرایه ماشینم درمیآمد.
سین: پس نتوانستید چیزی با پولتان بخرید؟
جیم: اوایل نه، ولی بعد از چند وقت به یاد دارم که یک موتور خریدم و با آن به باشگاه میرفتم فکر میکنم سال 73یا 74 بود.
سین: دانشآموز درسخوانی بودید؟
جیم: دوران مدرسه تا دیپلم نه، زیاد درس نمیخواندم فقط آنقدری که بتوانم دیپلم بگیرم برایم بس بود اما در دوره دانشگاه، دانشجوی زرنگی بودم و نمرههایم از 16 پایینتر نمیآمد.
سین: در مدرسه تجدید هم آوردید؟
جیم: یک بار سوم راهنمایی تجدید آوردم البته درسش را یادم نیست.
سین: سابقه فرار از مدرسه درس را دارید؟
جیم: نه از این کارها نمیکردم.
سین: درس مورد علاقه شما کدام بود؟
جیم: ورزش زنگهای ورزش را دوست داشتم.
سین: چه سالی وارد تیم ملی شدید؟
جیم: سال 74 یا 75 بود که از رده بزرگسالان وارد تیم ملی شدم در آن زمان تیم نوجوانان به این صورت نبود.
سین: اولین سفری که همراه تیم رفتید کجا بود؟
جیم: سفر اولی که در خدمت تیم ملی بودم، مسابقات قهرمانی جهان مصر بود در سال 1375 بودم و موفق شدم به مدال طلا دست یابم.
سین: اولین سفر، اولین طلای جهانی چه حسی داشتید؟
جیم: خیلی خوشحال بودم این مدال، نه تنها اولین مدال کارنامه ورزشی من بود، بلکه اولین مدال طلای جهان ایران در رشته تکواندو هم شد و این موضوع خوشحالیام را چند برابر کرد و اولین سفرم خاطرهانگیزترین شد و بهترین خاطره ورزشیام رقم خورد.
سین: به بدترین خاطره ورزشیتان هم اشاره کنید؟
جیم: بدترین اتفاق مربوط میشود به فینال بازیهای آسیایی دوحه قطر که فکر میکنم تمام مردم ایران آن مسابقه را به یاد دارند، در این مرحله به رقیبی از کشور میزبان خوردم و با حقخوری به مدال نقره رسیدم.
سین: کدام پاداش ورزشی خیلی به دلتان نشست؟
جیم: سال
1375سازمان تربیت بدنی به من یک پراید داد که برای اولین بار بود و در آن
سن و سالی که من بودم خیلی به دلم نشست،اما در کل ما در ورزش قهرمانی
جهان، قهرمانی در دو دوره گرند پریکس، مدال قهرمانی آسیا مدال بازیهای
آسیایی داریم، اما جمعا 30 میلیون تومان پاداش نگرفتهایم.
سین: چه سالی از دنیای قهرمانی خداحافظی کردید؟ انتخاب خودتان بود؟
جیم:
سال 89 یا 90بود، بله خودم تصمیم گرفتم، دردهای شبانه، شرایط فیزیکی بدنم
و مسائل دیگر باعث شد که در 32 سالگی به این نتیجه برسم که به دنیای
قهرمانی پایان دهم، برخی از ورزشکاران، زود خداحافظی میکنندکه این باعث
میشود پشیمان شوند، من نمیگویم دلم برای مسابقه تنگ نمیشود، اما پشیمان
نشدهام و تصمیمم را درست گرفته ام.
سین: اهل موسیقی هستید؟
جیم: بله، همیشه موسیقی گوش میدهم، البته اگر وقت داشته باشم، ساز هم میزنم.
سین: چه سازی میزنید؟
جیم: گیتار ، البته الان دیگر وقت ندارم. حضور در اردوی تیم ملی گرفتارم کرده و وقت آزاد ندارم.
سین: خواننده های مورد علاقه شما؟
جیم:صدای خوانندههای زیادی را دوست دارم مانند رضا صادقی احسان خواجهامیری، سعید عرب و ... .
سین: کنسرت میروید؟
جیم: اگر با خوانندهاش خیلی صمیمی باشم میروم تا به حال کنسرتهای رضا صادقی،علی لهراسبی و سعید عرب خیلی به دلم چسبیده و لحظات خوبی در آنجا داشتم.
سین: به رنگی علاقه دارید؟
جیم: مشکی
سین: در زندگیتان چقدر دروغ میگویید؟
جیم: سعی میکنم دروغ نگویم، اما این که یک نفر بگوید من در زندگیام تا به حال دروغ نگفتهام، دروغ گفته است و هر آدم پیش آمده که راست نگوید.
سین: واکنشتان در مقابل دروغ گفتن دیگران چیست؟
جیم: دروغ، نه تنها من بلکه هرکس دیگری را نیز ناراحت میکند اما واکنشم نسبت به آن بیشتر مربوط میشود به این که چرا آن دروغ گفته شده است مصلحتی بوده یا نه و...
سین: مهدی بیباک، اگر بخواهد به مسافرت برود، کجا را انتخاب میکند؟
جیم: مسافرت داخل کشور که معمولاً میرویم شمال، در انتخاب جا به آب و هوا دقت میکنم اما برای سفرهای خارجی مناطقی را دوست دارم که مردم خوبی دارد برای مثال کشورهای آسیای شرقی، ویتنام، تایلند و چین تایپه مکان مناسبی برای مسافرت هستند.
سین: چه سالی ازدواج کردید؟
جیم: سال 89، دو سال دوران عقد و عروسیمان طول کشید.
سین: فرزند دارید؟
جیم: بله، یک پسر دارم که بهمن 1393 به دنیا آمد.
سین: از اسم خاصی خوشتان میآید؟
جیم: اسم پسرم رایان را دوست دارم.
سین: نامگذاری فرزندتان نظر شما بود؟
جیم: نظر من و همسرم، با همدیگر تصمیم گرفتیم.
سین: اهل کتاب خواندن هستید؟
جیم: کتابهای ورزشی و رمان را دوست دارم و مطالعه می کنم، اما اهل شعر نیستم.
سین: آموزندهترین کتابی که خواندید، چه بود؟
جیم: کتابی به نام برای آن به سوی تو میآیم اثر آندوانی دوسانتره.
سین: چقدر سینما میروید؟
جیم: اگر وقت کنم میروم و فیلم دیدن در پرده سینما را دوست دارم.
سین: بهترین فیلمی که تا به حال تماشا کرده اید؟
جیم: ارتفاع پست، مارمولک و آژانس شیشهای. فیلمهایی که خندهدار باشد را بیشتر دوست دارم.
سین: چقدر از مسیری که تا به حال طی کردهاید، راضی هستید؟
جیم: خدا را شکر راضی هستم، اگر به عقب برگردم همین هدف را پیش میگیرم، اما بدون شک، کم و کاستیها و جابهجایی را که در این مسیرم اشتباه کردهام جبران میکنم.
سین: ورزشکار نمیشدید، سراغ چه شغلی میرفتید؟
جیم: خدا میداند! به آن فکر نکرده بودم.
سین: تا به حال دنبال این بودهاید که خبرنگار شوید؟
جیم: نه، ولی حدود دو یا سه سال پیش در صداوسیما شبکه 5 به عنوان کارشناس – مجری مشغول شدم که تجربه خیلی خوبی بود. بعد از آن مربیگری در تیم ملی تکواندو تمام وقتم را گرفت و به چیزهایی دیگر فکر نمیکنم.
سین: دوست داشتید جای ورزشکار خاصی باشید؟
جیم: نه، همین مهدی بیباک خوب است.
سین: غذاهای مورد علاقه شما؟
جیم: قرمه سبزی و تهچین را خیلی دوست دارم.
سین: خودتان هم آشپزی میکنید؟
جیم: نه، آشپزی نمیکنم.
سین: بهترین دوستتان چه کسی است؟
جیم: خانوادهام بهترین رفیق من هستند.
سین: تا به حال دل کسی را سوزاندهاید یا برعکس کسی دلتان را سوزانده است؟
جیم: نمیدانم این کار را انجام دادهام یا نه، به آن صورت نه کسی دلم را نسوزانده است، اگر هم از شخصی ناراحت شوم، سعی میکنم زود ببخشم و در دلم نگه ندارم. البته جوانتر که بودم کمی واکنش نشان میدادم.
سین: وقتی از کسی عصبانی هستید یا حالتان بد است، چه کار میکنید؟
جیم: ترجیح میدهم بروم زیر دوش، این طوری آرام میشوم.
سین: تا به حال اتفاقی در زندگی مهدی بیباک افتاده که بگوید معجزه خدا را با چشم دیدم؟
جیم: بله، معجزه که خیلی موقعها رخ داده، در زمین مبارزه معجزه را بارها دیدم. البته از نظر من معجزه همیشه نباید خوب باشد گاهی اتفاقهای ناگواری در زندگی یک فرد رخ میدهد در آن لحظه ممکن است ناراحت باشی اما بعد میفهمی همان اتفاق به نفعت بوده و این معجزه است.
سین: بهترین خصوصیت اخلاقی مهدی بیباک؟
جیم: تا حدود زیادی اهل بگو و بخند هستم و معاشرتم با دیگران خوب است.
سین: بدترین اخلاقتان؟
جیم: فکر میکنم این که وقتی از کسی ناراحت هستم نمیتوانم بروز بدهم اخلاق بدم است، همه میفهمند آزارم به کسی نمیرسد.
سین: آخرین باری که از ته دل خندیدید چه زمانی بود؟
جیم: زیاد میخندم، یادم نیست دقیقاً کی بود.
سین: لقب خاصی دارید؟
جیم: نه ندارم.
سین: برای کسی پارتیبازی کردهاید؟
جیم: پارتیبازی بستگی دارد که چه نوعش باشد در تیم ملی که اصلاً، همه را با یک چشم میبینم و حق کسی را نمیخورم اما اگر از این نظر باشد که به کسی که نیازمند است کمک کنی و آن فرد بتواند به هدفش برسد و خودش از پس زندگیاش برآید، پارتیبازی میکنم و دریغ نخواهم کرد.
سین: به روی آن فرد میآورید؟
جیم: نه، این خصلت پسندیدهای نیست، اگر کاری را بیمنت انجام دادی باید منتظر آن باشی که اجرش را نیز بگیری.
سین: ساکن کدام منطقه تهران هستید؟
جیم: ولنجک
سین: با مد و تیپ میانه دارید؟
جیم: با مد نه، مد درست است که اولش خوبه، اما بعد از مدتی از بین میرود، همیشه آرایش مو و لباسهایم سلیقه خودم بوده اما در مورد تیپ باید بگویم که در حین سادگی سعی کردهام همیشه مرتب بپوشم و شیک باشم.
سین: مربی شدن تیم ملی در تیپتان تاثیر داشت؟
جیم: یک فرد، به طور قطع شلواری را که در 20 سالگی میپوشد نمیتواند در 40 سالگی همان را تن کند یا مدل موی جوانی و پیریاش یکی باشد، لباس هم باید نسبت به شغل تغییر کند، ما در مسابقات باید با کت و شلوار باشیم و به همین دلیل همیشه سعی میکنم تمیز بپوشم، زیرا پوشش من میتواند به ورزشکارم انرژی دهد، ضمن اینکه لباس من در مسابقات بین المللی فقط به اسم من نیست، بیانگر فرهنگ کشورم است و در نحوه پوشیدن لباس همیشه دقت میکنم.
سین: به نظرتان فساد در ورزش وجود دارد؟
جیم: صد در صد، البته در تکواندو کمتر، جاهایی که پول بیشتر است فساد هم بیشتر میشود.
سین: بهترین هدیهای که تاکنون دریافت کردهاید، چه بود؟
جیم: یادم نیست اهل این نیستم که دروغ بگویم فلان چیز خاص واقعا به خاطر ندارم.
سین: با اتوبوس جایی میروید؟
جیم: در حال حاضر که کمتر از اتوبوس استفاده میکنم، اما در بچگی زیاد از این وسیله نقلیه استفاده میکردم.
سین: دنبال خوانندگی یا هنرپیشگی رفتهاید؟
جیم: نه، از نظر من هر کس باید هنرش را پیدا کند و صرفا در همان هنر روی بورس باشد، من کار برخی ورزشکاران را که سراغ بازیگری یا خوانندگی میروند باوجود اینکه شاید استعداد هم داشته باشند، نمیپسندم.
سین: شاید از نظر مالی کمکشان کند؟
جیم: درست است که ورزش نامرد است و به ورزشکاران بیمهری میکند، اما نباید برای تامین درآمد سراغ رشتههای دیگر رفت. من هم در شغل مربیگری درآمد زیادی ندارم، اما به خاطر دینی که به تکواندو داشتم، یک سال و نیم است که خدمت تیم ملی بزرگسالان هستم.
سین: به رانندگی علاقه دارید؟
جیم: بله، خیلی دوست دارم، البته هرگز دوست ندارم کسی به عنوان کمک راننده کنار بنشید.
سین: نقطه عطف زندگی شما کجا بود؟
جیم: به دنیا آمدن پسرم .
سین: بدترین مصدومیتتان مربوط به چه سالی میشود؟
جیم: بدترین آسیب دیدگیام سال 1380 بود که ساق پایم از وسط نصف شد و دو سال که به این دلیل خانه نشین شدم.
سین: با ورزشکارانی رشتههای دیگر هم رابطه صمیمانه دارید؟
جیم:بله، من با ورزشکاران تمامی رشتهها دوست هستم از بین رشتههای رزمی، فوتبال و بسکتبال دوستان صمیمی دارم که بهتر است نام نبرم.
سین: به عنوان سخن پایانی از وضعیت کنونی تکواندو ایران بگویید؟
جیم: تکواندو در حال حاضر یکی از بهترین دوران خود را میگذراند، ما رکوردهایی را در سالهای اخیر به دست آوردهایم که پیش از این مسابقه نداشت، ما پیش از این هم قهرمان جهان شده بودیم، اما نه با اختلاف امتیاز، امسال با اقتدار بر سکوی نخست ایستادیم و نشان دهنده این است که مجموعه تکواندو کشور دارد خوب کار میکند، پشت هر تیم موفقی، یک گروه موفق خوابیده است، تکواندو ثابت کرده که با کمترین پتانسیل مالی هم میتوان بهترین نتایج را گرفت، امیداورم بتوانم برای رشتههای ورزشی دیگر هم الگو باشیم، زیرا ایران در تمام رشتههای ورزشی استعداد دارد، فقط باید روی آنها هدایت و رهبری درستی صورت گیرد و با کنترل و تعلیم ستارهها را به مسیر درست هدایت کرد، اما متاسفانه برخی رشتههای ورزشی، فقط نیمه خالی لیوان را میبینند، و فقط به نداشتههایشان فکر میکنند که صحیح نیست.
گفتگو و تنظیم از نسیم نصیریانتهای پیام/