سین: اولین بار که مقابل دوربین رفتید چه حسی داشتید؟ جیم: آن موقع من 14 ساله بودم، طبیعی است که تحت تأثیر فضا و محیط قرار بگیرم، حس عجیبی داشتم اشتیاق، دلهره، ابهام در هم آمیخته بود، من و دوربین زیر نور بودیم و تمام استودیو تاریک بود بوی چوب و رنگ آکسسوار صحنه را هنوز حس میکنم.
سین: بهترین خاطره شما از اجرا؟ جیم: در تمام این سالها با پلاتوهای ماه محرم دگرگون میشدم، و زمانی که شعرهای قیصر امینپور را میخواندم حال خوبی داشتم.
سین: تلخترین خاطره شما از اجرا؟ جیم: زلزله بم و سقوط هواپیمای 130 c که همکاران و خبرنگاران بسیاری در آن حادثه شهید شدند از حادثههای تلخ دوران کاری من است چون زمان وقوع هر دو حادثه برنامه زنده داشتم.
سین: بدترین سوتی که در برنامه دادهاید؟ جیم: به لطف خدا و رعایت خط قرمزهایی که برای اجرا تعریف شده بود یادم نمیآید که گافی داده باشم.
سین: همه نامههایی را که بچهها برای سیمای نوجوان میفرستادند را میخواندید؟ جالبترین نامهای که خواندید چه بود؟ جیم: همهی نامهها پر از احساس نوجوانی بود گاهی بچهها برایم کاردستی و هدیههای کوچک مثل گل برگهای خشک، مداد میفرستادند که هنوز آنها را نگه داشتم حتی بعضی از آنها مرا به خونهشون دعوت میکردند و گاهی وقتها هم از رازها و غصههاشون میگفتند.
سین: نظرتون در بارهی با الگوبرداری در اجرا چیست؟ و آیا خودتون از کسی الگوبرداری کردین؟ جیم: به نظرم اگر در اجرا خودت نباشی مخاطب خیلی زود متوجه تمایشی بودن اجرا و رفتارت میشود.
خیر، در اجرا الگویی نداشتم.
سین: به نظر شما مهمترین ویژگی یک برنامه موفق کودک و نوجوان چی میتونه باشه؟ جیم: شناخت جامعه هدف، هم سو شدن با علاقه و نیاز امروز کودکان و نوجوانان.
سین: راز ماندگاری و موفقیت مجری برنامه کودک و نوجوان؟ جیم: این راز میتواند مجموعهآی از رفتارها، نگرشها، تجربه و آگاهی باشد.
سین: در سالهای اخیر مجریان جدیدی وارد عرصهی اجرا برنامه کودک و نوجوان شدهاند، به نظر شما این افراد به اندازه مجریان قدیم موفق هستند؟ جیم: موفقیت به هر روز و هر سال اجرا کردن نیست، مجری موفق کسی است که مردم سراغش را بگیرند اگر مردم متوجه غیبت یک مجری شدند این یعنی برگ برنده یعنی نزدیک شدن به هدف و تسخیر قلب مخاطب.
سین: نظرتون راجع به بچههای دهه 60 چیه؟ جیم: اکثر آنهایی که هنوز من را مورد لطف قرار میدهند همان بچههای دهه 60 هستند و من عمیقاً همشون را دوست دارم.
سین: بچههای دهه 60 و بچههای نسل جدید را مقایسه کنید؟ جیم: بچههای ایران همیشه عالی بودند و هستند فقط بچههای دهه 60 قانعتر بودند گاهی رفاه، واقع بینی را از آدم میگیرد این روزها که همه به هر سختی تلاش میکنند که امکانات در حد اغراق شده را برای فرزندانشان فراهم کنند شما در ظاهر اکثر بچهها را از یک طیف و سطح میبینید در حالی که واقعیت زندگی این نیست.
سین: چه چیزی بچههای نسل جدید را از لحاظ فرهنگی غنی میکند؟ جیم: غرق نشدن در دنیای تکنولوژی، مطالعه کتاب، تماشای فیلمهای فاخر و بهرهگیری از وجود آدمهایی که نیست به ما داناتر و با تجربهتر هستند، کاش همه در انتخاب مصاحب خود تأمل کنند.
سین: شما چند سالی برنامه نداشتین در این سالها به چه فعالیتی مشغول بودید؟ جیم: تا سال 90 قبل از انحلال گروه کودک در شبکه 1 هر روز عصر برنامه زنده سیمای نوجوان و مسابقه ماه و مهر را داشتیم بعد از انحلال آیتم «قطب نما، راه» را برای برنامه سیمای خانواده تهیه و اجرا کردم در انتهای سال 91 و اوایل سال 92 در شبکه قرآن مسابقه اجرا میکردم گاهی به دوستان برای طراحی داخلی و بازسازی منازلشان ایده میدادم.
سین: شما در شبکه دو سیما برنامه «تا همیشه» را اجرا میکنید کمی از برنامه برامون توضیح بدید؟ جیم: جای این برنامه خالی بود اگرچه دیروز و دیروزها همکاران ما در شبکههای مختلف به اینگونه برنامهها پرداخته بودند، ولی «تا همیشه» تلاش میکند خاطرات دههی 50 و 60 ملموستر باشد به گونهای که بینندهها از ورق زدن این خاطرات محظوظ باشند خودم آیتم حضور در کتابخانه را به دلیل اتمسفر زندگیبخش آن خیلی دوست دارم. یکی از اهداف تیم جوان و پویای برنامه به کارگردانی ماجد بازرگان و با سکانداری و مدیریت علی زارعان همین است.
این برنامه مثل تمام خاطرات در ذهن بیننده ثبت شود ضمن این که دلم میخواهد از صمیم قلب از عزیزانمان در کتابخانه ملی تشکر کنم که بهترین درس اخلاق را در رفتار و منششان به ما دادند.
سین: آیا دلتون برای دوران کودکیتون تنگ میشه؟ شما با چه چیزی این دلتنگی را پر میکنید؟ جیم: من هنوز باور ندارم که بزرگ شدهام، مادر شدم، هر چند مسئولیت پذیرترم و وظایفم را درست انجام میدهم کودک درونم همیشه فعال است و شاید به این دلیل که نصف عمرم را برای کودک و نوجوان کار کردهام.
سین: اگر مجری نمیشدید دوست داشتید چکاره شوید؟ جیم: این سؤال را سالها پیش خبرنگار مجله گلآقا از من پرسید و گفتم معمار میشدم هنوز هم عاشق معماریم.
سین: بهترین فیلم و کارتونی که دیدهاید؟ جیم: بهترین فیلم گذشته نگاه اصغر فرهادی را در فیلمهایش دوست دارم. بهترین کارتون آنشرلی با موهای قرمز بعد بابا لنگدراز، گاهی بعد از آن که بچهها را به دیدن کارتون دعوت میکردم خودم در اتاق فرمان با اشتیاق آنشرلی را میدیدم.
سین: بهترین کتابی که خواندهاید؟ جیم: دلم میخواهد با توجه به این که به ماه محرم نزدیک میشویم کتاب اشکهای روان به امیر کاروان ترجمه الخصائص الحسینیه از آیتالله حاج شیخ جعفر شوشتری را به دوستانم معرفی کنم هر کسی که این کتاب را خوانده عاشقتر از قبل شده است مخصوصاً از عنوان صفحهی 89 که مطالب بر هر کسی در هر سن و سالی سبکتر و قابل درک میشود.
سین: نظرتون را راجع به این افراد و کلمات که میپرسم را برای ما بگویید؟
سیمای نوجوان: روزهای جوانیام وقف شد به نام سیمای نوجوان
کلاهقرمزی: الگویی برای جاودانه شدن یک برنامه
عروسک سنجد: کنجکاو و بامزه
دهه 60: مخاطبان اصلی من. اصلا فرزندان من
عموپورنگ: هم پرشور و هم با نشاط
گیتی خامنه: بانویی باشخصیت، موقر و دوستداشتنی
گفتگو از زهرا محرمی
انتهای پیام/