به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ۳۱ شهریور ماه ۵۹، حمله هوایی و زمینی عراق به فرودگاهها و مرزهای کشور منجر به دفاعی شد که هشت سال طول کشید و بدین سان بود که همه اقشار برای دفاع از کشور بسیج شدند.
پزشکان نیز یکی از اقشاری بودند که نه فقط به خاطره عقیده و باورشان، بلکه به دلیل تعهد حرفهای و قسمی که خورده بودند، وارد میدان شده، پوتین به پا کردند و با لباس سپید رزم، در زیر خاکریزها و زیرزمینها، برای نجات جانها همت کردند.
حکایت آنها فقط به نجات جان مجروحان جنگ ختم نشد و با تخطی عراق از معاهدات حقوق بشر در طول جنگ و بنابر اعلام مسوولان مربوطه، بیش از 200 پست امدادی و 150 اورژانس و چندین بیمارستان ایران مورد اصابت موشکها و گلولهها قرار گرفت و بیش از 4000 نفر از کادر درمانی، امدادگر، پرستار و پیراپزشک به شهادت رسیدند. اما این گلوله بارانها چه در پشت جبهه و چه در میدان نبرد، باعث نشد که سپیدپوشان دست از حرفهشان بردارند. به عنوان مثال در تهران با اینکه چندین بار بیمارستان امام مورد اصابت موشک گرفت، اما پزشکان زیرزمین بیمارستان را تجهیز کرده و هم به مجروحان و هم مردم عادی خدمت رسانی میکردند. در زیر خاکریزها، بیمارستانهای صحرایی را بنا کرده و حتی اعمال جراحی بزرگ را در کوران جنگ انجام دادند.
همه این کارها در حالیست که با گذشت ۳۶ سال از آغاز جنگ تحمیلی و البته به اذعان مسوولان نظام سلامت، هنوز اقدامی عملی برای مدون کردن این تجربیات و ایثارگریها انجام نشده و دکتر ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت، این موضوع را به عنوان نقطه ضعف دوران بعد از جنگ ذکر میکند.
حریرچی که در دوران دانشجوییاش در جنگ حضوری فعال داشته، میگوید که در اکثر عملیاتها حضور داشته و معتقد است که هنوز ارزشهای دفاع مقدس در کشور نهادینه نشدهاند.
او علاقه چندانی به تشریح جزییات اقداماتش در جبهه ندارد و در عین حال میگوید که اکثر افرادی که در آن دوران بودند، در دفاع مقدس هم در جبهه و هم در پشت جبهه فعالیت داشتند. البته اعتقاد دارد که بسیاری از افرادی که در جبهه شهید شدند یک سر و گردن از سایرین بالاتر بودند و یادی هم از هم کلاسی شهیدش میکند.
در ادامه، گفتوگوی تفصیلی با دکتر ایرج حریرچی درباره اقدامات پزشکی هشت سال دفاع مقدس را میخوانید:
حریرچی درباره اقدامات پزشکی در هشت سال دفاع مقدس، میگوید: به نظر من یکی از جنبههایی که بعد از دوران دفاع مقدس مورد کم توجهی و کمبود گزارشها و تحلیلهای علمی قرار گرفته و حتما در ارائه، تشریح و تبیین آن دچار نقص جدی هستیم، حوزه پزشکی و امدادرسانی در دوران دفاع مقدس است.
وی معتقد است: ارزشهایی که در سالهای دفاع مقدس در کشور ایجاد شد، از جمله موضوعاتی است که نتوانستیم آنها را در کشور نهادینه کرده و برای خودمان و حتی برای کشورهای دیگر مورد بهرهمندی قرار داده و از آنها استفاده مناسبی کنیم.
نگاه پزشکان ایران به ادامه تحصیل قبل از انقلاب اسلامی قائم مقام وزیر بهداشت درباره شرایط پزشکی در دوران جنگ، میگوید: باید توجه کرد که سال ۵۹ جنگ آغاز شده و کشور به دلیل کمبود پزشک شدیدی که از قبل وجود داشته، دچار مشکل بود؛ چرا که بیش از یک دهه نگاه پزشکانی که در اکثر دانشکدههای پزشکی تربیت میشدند، این بود که باید برای ادامه تحصیل به آمریکا بروند و در نتیجه قاعده این بود که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان پزشکیمان، بویژه از چند دانشگاه کشور، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروند.
جولان پزشکان هندی و پاکستانی در ایران حریرچی ادامه میدهد: بعد از انقلاب شاهد بودیم که تمایل برخی افراد به رفتن به خارج از کشور به دلیل سوابق اجتماعی و سیاسیشان بیشتر شد و این درحالی بود که هنوز نسل جدید فارغالتحصیلان بعد از انقلاب و ورودیهای بعد از سالهای ۶۳ تا ۶۵، وارد عرصه خدمت نشده بودند. در نتیجه ما در کشور با کمبود پزشک جدی مواجه بودیم و برای جبران این کمبود سالها بود که به تامین پزشک از کشورهایی مانند هند، بنگلادش و پاکستان که بعضا دوره پزشکیشان را در طی چهار سال طی کرده بودند، مواجه بودیم که حتی اکثرشان با زبان فارسی و بومی ما هم آشنا نبودند.
وی با بیان اینکه در این شرایط زیرساختهایمان هم ضعفهای قابل توجهی داشت، میافزاید: در چنین شرایطی جنگ به ما تحمیل شد و مردم درگیر دفاع مقدس شدند. در زمان دفاع مقدس، زمانی که عراق حمله میکرد، نیازمند اقدامات امدادرسانی و درمان مجروحین به شکل وسیع بودیم که این شرایط علاوه بر جبههها در برخی استانهایمان که موشکباران و بمباران میشدند، وجود داشت. علاوه بر آن در زمانی هم که حمله میکردیم، باید تمهیداتی را برای امدادرسانی میسنجیدیم؛ چرا که حملهها با وسعت صورت میگرفت و حجم انبوهی از پزشکان، پرستاران و امدادگران مورد نیاز بود.
حریرچی میگوید: بر این اساس به سرعت و با کمک افرادی که به صورت داوطلبانه و بسیجی به جبهه میرفتند، شبکه عظیمی برای امدادرسانی در جبهه تشکیل شد که توانست به بهترین نحو ممکن به مجروحان جنگی خدمترسانی کند و در کنار این کار، پشت جبهه را نیز تامین کند.
قسمی که تعهد میآورد وی ادامه میدهد: نکته جالب توجه این است که کسانی که در قالب افراد بسیجی به جبهه میآمدند، اکثرا معتقد به انقلاب و اسلام بودند. یعنی از نظر ایدئولوژیک هم بسیجی بودند، اما این درحالی بود که در حوزه بهداشت و درمان پزشکان به دلیل قسم حرفهای و اخلاق حرفهای که به آن معتقد بودند، راهی جبهه میشدند. به طوریکه گاهی میدیدیم که پزشکی نظرات سیاسی و اجتماعی متفاوتی دارد، اما باز هم در جبههها حضور پیدا کرده است. حتی شاید برخی از آنها منتقد جدی برخی اقدامات بودند، اما در جبهه به صورت داوطلبانه و در شرایطی که از نظر جانی با خطرات جدی مواجه بودند، شرکت میکردند.
فجر پزشکی در دفاع مقدس
وی میگوید: حال از نیمه دوم جنگ و از عملیاتهایی مانند والفجر ۸ و حتی جلوتر از آن، شاهد بودیم که بلوغ سیستم و تدارکات پزشکی به حدی رسید که حتی از نظر امنیت در منطقه جنگی هم امنیت مناسبی را چه برای رزمندگان مجروحی که عمل میشدند و چه برای تیمهای پزشکی تامین شد. به صورتی در فاصله اندکی از خط مقدم، اعمال جراحی بزرگ در شرایطی انجام میشد که وقتی بیمارستان صحرایی مورد اصابت موشک قرار میگرفت، به دلیل استحکاماتی که در آن پیشبینی شده بود، آسیب چندانی نمیدید و در حین موشکباران و بمباران هم اعمال جراحی در شرایط استریل مناسبی انجام میشد.
حکایت پزشکان "ساک به دست" قائم مقام وزیر بهداشت که خودش هم در دوران دانشجویی کار پزشکی در جبهه را تجربه کرده است، اظهار میکند: در عین حال در زمان عملیاتها دو اتفاق مهم از حوزه پزشکی رخ میداد؛ اول اینکه در آن زمان یک تعداد پزشک داشتیم که اصطلاحا به آنها "ساک به دست" میگفتیم که این افراد در عملیاتها برای مداوای مجروحان میرفتند. این یکی از مواردی بود که مورد شناسایی عراقیها قرار گرفته بود و میدانستند هر وقت که افراد ساک به دست میروند، عملیاتی در پیش است. بنابراین برای جلوگیری از لو رفتن عملیاتها و برای حفظ هوشیاری، معمولا این افراد سعی میکردند بعد از آغاز عملیات سریعا خودشان را به نیروها برسانند. به طوریکه وقتی اطلاع داده میشد که عملیات آغاز شده، پزشکان ساک به دست به فاصله کسری از ساعت خودشان را به فرودگاه و مبادی لازم میرساندند و سریعا به جبهه اعزام میشدند. البته این افراد شامل پزشکان اعم از جراح و پرستار، کمک پرستار، هوشبری و ... بودند.
وی میافزاید: نکته دیگر که بسیار تعجببرانگیز بود، آمادگی پشت جبهه بود. به این صورت که بیمارستانهای خصوصی تهران در زمان عملیات با کمال همکاری مجروحان دوران دفاع مقدس را میپذیرفتند. این اقدام بسیار مهم بود که بیمارستانهای خصوصی که با سرمایه افراد تاسیس شده بودند، برای جبران کمبودها این همکاری را انجام میدادند.
انجام اعمال جراحی زیر باران موشک حریرچی خاطرهای را از موشک خوردن بیمارستان امام خمینی (ره) تعریف میکند و میگوید: یادم میآید که رختشویخانه بیمارستان امام خمینی (ره) موشک خورد و شیشههای اتاق عمل انستیتو کانسر شکست، اما در همان حین دکتر محققی و تیمشان، عمل جراحی را ادامه دادند. البته از آنجایی که بیمارستان امام چندین بار مورد حمله قرار گرفت، زیرزمینها و راهروهای زیرزمینی تجهیز شد، تختها را به زیرزمین منتقل کرده بودند و کار طبابت هم برای مجروحان و هم برای مردم عادی بدون لحظهای وقفه ادامه داشت. همین اتفاق برای بیمارستان بهرامی هم افتاد.
حریرچی از کمبود امکانات و پزشک در استانهایی که درگیر جنگ بودند، میگوید و ادامه میدهد: البته طی دورههای یک ماهه تعدادی داوطلب به خط مقدم میرفتند. در عین حال آییننامهای هم نوشته شده بود که بر اساس آن یکسری از پزشکان سالی یک ماه در مناطقی مانند خوزستان، ایلام و... که از نظر امکاناتی شرایط مطلوبی نداشتند، خدمترسانی میکردند.
دهه ۶۰؛ بهترین دهه بودجهای وزارت بهداشت وی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: در عین حال باید توجه کرد که آنالیز حسابهای ملی سلامت و تحلیل عملکردی بودجهریزی حدود پنج دهه اخیر نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی در دهه ۶۰، علیرغم وجود جنگ از نظر ارتقاء شاخصهای بهداشتی و درمانی در کل کشور، وضعیت مناسبی را داشته است. یعنی درصد بهبود و ارتقای شاخصها در دهه ۶۰ خیلی وضعیت مطلوبی داشته و علاوه بر این از نظر بودجهریزی نیز شاهد افزایش کل بودجههای سلامت نسبت به درآمد ناخالص ملی و هم افزایش بودجه دولتی در حوزه بهداشت و درمان بودهایم. این همان چیزی است که اکنون در برنامهها هدفگیری شده است. یعنی دهه ۶۰ یکی از بهترین دهههای عملکردی بودجه ما در حوزه سلامت در پنج یا شش دهه اخیر بوده است.
اقتصاد مقاومتی عملی در دوران ۸ ساله جنگ حریرچی در پاسخ به اینکه تحریمهایی که در دوران جنگ علیه ایران وجود داشت تا چقدر روی حوزه پزشکی تاثیرگذار بود، اظهار می کند: بالاخره کشور در شرایط جنگی بود و گاهی برای تامین ارزاق عمومی هم مشکل داشتیم. در آن زمان شرایط کشور به گونهای بود که با مجموعه اقدامات خوداتکا و به همان چیزی که اکنون اقتصاد مقاومتی خوانده میشود و با تکیه بر تواناییهای درونی کار پیش میرفت.
شکلگیری داروهای ژنریک در کوران جنگ وی ادامه میدهد: ممکن است اگر بخواهیم بیمارستان مقاومی بسازیم، به دنبال فلان مشاور یا پیمانکار خارجی باشیم، اما در آن زمان در جبهه انواع پل طراحی میشد و شهرداریها و حتی بخش خصوصی هم در زمان عملیات، وسایل مورد نیاز را در خدمت قرار میدادند. در پزشکی هم به گونهای بود که با توجه به تواناییهای درونی مملکت کار انجام میشد و آنچه که وابسته به خارج بود، به طرفش نمیرفتیم. در همان دهه بود که داروهای ژنریک در کشور شکل گرفت و اکنون هم در سیاستهای کلی سلامت مورد تاکید قرار گرفتهاند. بالاخره دهه اول انقلاب، دههای بود که مردم و کل مملکت به سمت خودباوری و خوداتکایی رفتند، اما بالاخره مشکلاتی هم ناشی از اعمال فشارها بود.
روایت پزشکانی که اسلحه دست میگرفتند قائم مقام وزیر بهداشت درباره نقطه ضعف پزشکی ایران در دوران جنگ می گوید: بالاخره کشوری که تازه انقلاب کرده و دارد خودش را به طور جدی مورد بازسازی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار میدهد، وقتی با شرایط بحران جدیدی مواجه میشود، وضعیت برایش دشوار است و بدون هیچ پشتیبانی خارجی مجبور است در مقابل اکثر ابرقدرتهای موجود آن زمان بایستد. حال زمانیکه به ما حمله شد، بیمارستانهایمان صدمه دیدند و بیمارستان خاص جنگی نداشتیم. در عین حال هنوز همکاریهای بینبخشی شکل نگرفته بود و سازمانهای خاصی چون بسیج و ... نیز ایجاد نشده بودند.
حریرچی ادامه میدهد: شاید در روزهای اول جنگ گروههای مختلف پزشکی و دانشجویان پزشکی که به جبهه میرفتند، اسلحه دست میگرفتند، اما این موضوعات خصوصیت جنگ است و نمیتوان از آنها با عنوان نقطه ضعف یاد کرد. البته قاعدتا میتوانست اقدامات ارتفاع و ارتقاء بیشتری داشته باشد، اما اگر به عنوان یک ناظر بیطرف هم نگاه کنیم، در نیمه دوم جنگ از نظر مراقبتهای پزشکی بهبود زیادی پیدا کرده بود. با توجه به حضور کسانیکه مانند دکتر فاضل، دکتر کلانتری و... که تجربه بسیار عالی و سابقه جراحی تروما و عروق داشتند و همچنین جراحان برجستهای که قبلا در ایران برای خودشان اسم و رسمی داشتند مانند دکتر صحت و... که مرتبا به جبهه میآمدند، شرایطمان در حوزه پزشکی بهبود یافته بود.
جنگ و تجربیاتش برای پزشکان وی اظهار میکند: از طرفی یکی از فرصتهای جنگ برای حوزه پزشکی این بود که نسل جدیدی از جراحان، ارتوپدها و جراحان اعصاب به دلیل حضورشان در جنگ، رشته تخصصیشان را انتخاب کردند. یعنی از رشتههای دیگری مانند داخلی، رادیولوژی و ... با توجه به تجربیاتشان و نیازی که در کشور وجود داشت، صرفه نظر کردند. در عین حال خیلیها را که به اسم میشناسم، علاوه بر اینکه خدمت میکردند در کوره جنگ هم پخته میشدند و تجربه بدست میآوردند.
اسناد مظلومیتی که دیگر نیست
به گفته حریرچی، در حال حاضر بسیاری از تکست بوکهای جراحی دنیا به تجربیات جنگ ویتنام و آمریکا اشاره دارند، به عنوان مثال از ابعاد مختلف مانند نحوه رسیدگی به مجروحانشان، این تجربیاتشان را علمی کردند. این درحالیست که یکی از نقاط ضعف ما این بود که نتوانستیم تجربههای گرانقدری را که در دوران جنگ در حوزه پزشکی ایجاد و در افرادمان متمرکز شد را به صورت سیستماتیک نشان دهیم. به عنوان مثال بیمارستانهایی که زمان جنگ ایجاد شد و خدمترسانی میکرد، میتوانستند اکنون به عنوان تجربیاتی مهم مورد ارزیابی قرار گیرند. گاهی بیمارستانی زیر خاکریز و در یک منطقه جنگی، با چند صد تخت و در شرایط جنگی خدمت ارائه میکرد. اما این بیمارستانها به شکل مناسبی نگهداری نشدند یا از سوی دشمنان بمباران شده و قسمت قابل توجهی از آنها تخریب شد.
قائم مقام وزیر بهداشت ادامه میدهد: شاید اگر این بیمارستانها هنوز موجود بودند، اسناد مظلومیت و مقاومت ما بود. البته برخی از آنها از بین رفتهاند و برخیشان هم در پنج الی شش سال اخیر بازسای شدهاند. البته این تجربیات دو جنبه دارند؛ یعنی هم میتواند در وقوع سوانح طبیعی مانند زلزله مورد استفاده قرار گیرند و هم فرهنگ ایثارگری را در جامعه پزشکی نشان میدهد.
و اما گلایه پزشکان
حریرچی در ادامه میافزاید: گلایهای که گاهی آدم به ذهنش میرسد، این است که اگر میخواهیم درباره جامعه پزشکی اظهارنظر کنیم، این موضوعات را هم در نظر بگیریم. متاسفانه برای اظهارنظر درباره جامعه پزشکی یک رویکرد این است که به تعداد اندکی از پزشکان که ممکن است مرتکب خطاهای مالی یا رفتاری شوند، مورد توجه قرار میگیرند. در عین حال رویکرد دیگر این است که سه یا چهار دهه اخیر را بررسی کنیم و ببینیم که پزشکان ایرانی به مدت بیش از هشت سال چه نقشی در دوران دفاع مقدس ایفا کردهاند.
دلگیری از فراموشیها و بیمهریها وی در ادامه صحبتهایش از سرمایههای بزرگ حوزه پزشکی کشورمان، صحبت میکند و میگوید: آدم گاهی دلش میگیرد که در کشور چنین سرمایههایی هستند و در حوزههای جراحی و حتی بیهوشی که در آن زمان از موضوعات مهم بود، اقدامات عظیمی انجام دادهاند؛ افرادی که در ۲۴ یا ۴۸ ساعت سرپا میماندند و در شرایط بسیار خطرناک، با استانداردهای مناسب ارائه خدمت میکردند و بعد از جنگ هم در مملکت ماندند و خدمت کردند. این در حالیست که وقتی میخواهیم تجلیل کنیم، از افرادی تجلیل میکنیم که در خارج از کشور زندگی میکنند و در زمان جنگ هم در خارج از کشور به سر میبردند. در عین حال مشخص هم نیست که بهتر از پزشکان موجودمان باشند یا با آنها تفاوت معنیداری داشته باشند.
حریرچی در همین زمینه ادامه میدهد: هم عموم جامعه ما و هم حتی رسانههای ما که به اسلام و انقلاب وابستگی دارند، گاهی دچار سوءتفاهم می شوند که باید از چه کسانی تجلیل کنند. بالاخره افرادی هستند که هم فداکاری و ایثارگری داشتند و هم از نظر سطح علمی بسیار بالا هستند و سطحشان از بسیاری از کسانی که از آنها تقدیر میشود، بالاتر است، اما به آنها بیمهری و بیتوجهی میشود.
شرایط جنگ باید واقعنمایی شود قائم مقام وزیر بهداشت در پاسخ به اینکه با وجود فضای رسانهای که علیه پزشکان وجود دارد، چگونه میتوان ایثارگری آنها را نشان داد و آن را در جامعه پزشکی نسل جدید تقویت کرد؟ میگوید: ما تجربیات دوران جنگ را به شکل اندک میگوییم و علاوه بر این، آنها را با یکسری موارد کلیشهای و تکراری بیان میکنیم. گاهی فکر میکنیم داریم تجربیات جنگ را برای کسانی تعریف میکنیم که مانند خودمان معتقد هستند. به هر حال بیان این تجربیات برای کسانیکه به شهادت و مسائل اینچنینی معتقدند محتوای خاصی را میطلبد، اما وقتی با کسی مواجهیم که با این مفاهیم آشنا نیست یا اعتقاد زیادی به این مسائل ندارد، باید محتوا و فرم متفاوتی را ایجاد کنیم، اما متاسفانه از این موضوع غفلت شده است.
حریرچی ادامه میدهد: به عنوان مثال در فیلمها نشان میدهند که عراقیها با کوچکرین حمله ای پا به فرار میگذارند و افراد ترسویی هستند، اما وقتی واقعیت گفته شود که اینها تا دندان مسلح بودند و واقعنمایی شود و شرایط جنگ هم با همه تلخ و شیرینیهایش گفته شود، این می تواند تجربیات را بهتر منتقل کند. بنابراین علاوه بر ارزشهای اسلامی و انقلابی باید ارزشهای انسانی هم به زبان امروز و با فرم و تکنیک بالا گفته شود. شاید این نقطه ضعفی است که ما افراد مسلط و متخصص در این حوزه کم داریم و یا شاید آنها اشتغالات دیگری دارند که نمی توانند این را کار را انجام دهند.
قهرمانان گمنام جنگ وی میافزاید: در حال حاضر قهرمانان جنگ در آمریکا و کشورهای اروپایی، نسلی هستند که شناخته شدهاند، درحالیکه افرادی که از جامعه پزشکی که در زمان جنگ و در مناطق جنگزده خدمترسانی میکردند، گمنامند. حال نسل جوان ما وقتی این افراد را میبیند باید تمام قد بلند شود، اما شاید نتوانستیم این مسائل را به خوبی به نسل امروز منتقل کنیم تا این قهرمانان را بشناسند. البته کسانی که در این زمینه صاحبنظرند باید بیشتر به این مقوله وارد شوند.
لزوم ارائه علمی طب جنگ حریرچی درباره لزوم تدوین تجربیات جنگ به صورت علمی و برای پیشرفت طب جنگ با توجه به وجود پزشکان ایرانی مدافع حرم، میگوید: البته در سپاه، بسیج، ارتش، دانشگاه بقیهالله و... در زمینه طب جنگی و بهداری رزمی اقداماتی انجام میشود، اما این اقدامات کافی نیست. البته سطح درگیری در دفاع مقدس و نوع جنگی که با آن مواجه بودیم، با نوع جنگی که در حال حاضر در سوریه و عراق است، از نظر وسعت و سطح متفاوت است، اما در عین حال باید علاوه بر جنبههای ایثارگرانه، با فنون و سنجههای علمی این موضوع را تحلیل کرده و با شاخصهای علمی آن را ارائه دهیم. شاید این روش دوم در میان مخاطبان جوان گوش شنوای بیشتری داشته باشد، اما ندیدم که این کار با وسعت زیادی انجام شود.
حریرچی در ادامه از تجربه خود در جبهه یاد میکند و میگوید: اکثر افرادی که در زمان جنگ تحمیلی بودند، در دفاع مقدس چه در پشت جبهه و چه در خود جبههها شرکت میکردند و من هم توفیق داشتم که در اکثر عملیاتها شرکت کنم. به این شکل بود که تیم هایی از سوی دانشگاهها تشکیل میشد و در عملیاتها نیرو اعزام میکرد. در دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز این تیم وجود داشت که کار اعزام را انجام میداد.
وی در پایان صحبتهایش میگوید: من در آن زمان دانشجو بودم. شهید محمد شکری، دانشجوی پزشکی و یکی از همکلاسیهایم بود که بعد از قبول شدن در دانشگاه در اکثر عملیاتها شرکت میکرد. البته به نظر من کسانی که شهید شدند، به طرز معنیداری یک سر و گردن از سایرین بالاتر بودند. زمانی که به آنها میگفتند بیایید درستان را هم بخوانید، میگفتند ما یک رسالت و وظیفه دیگر هم داریم...
منبع: ایسنا
انتهای پیام/