ضیاءالدین دری، کارگردان سینما و تلویزیون در بررسی سینمای کودک و نوجوان فعلی ایران به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛گفت: لازم است که در درجه اول نویسندگان، فیلمنامهنویسها و سازندگان فیلم اساسا با فضای کودکانه و کودک آشنایی داشته باشند زیرا اگر چنین باشد به طور طبیعی میتوانند برای ردههای سنی مختلفی که به عنوان کودک تعریف شدهاند فیلم بسازند و اگر با این موضوع آشنایی نداشته باشند اثری تولید میکنند که کودک به آن توجهی نمیکند. بنابراین اگر فیلمسازان بتوانند چنین کاری را انجام بدهند موجب رونق سینمای کودک میشوند و مردم نیز اتفاقا فرزندانشان را برای سرگرمی به سینما میبرند تا مواردی را به صورت غیرمستقیم از طریق کارهای خوب کودک حاضر در فیلم بیاموزند.
وی در ادامه به توفیق کارهای ریتمیک در جذب مخاطب اشاره کرد و افزود: پیش از این بزرگسالان به بهانه کودکانشان به مکانهای اکران فیلمهای ریتمیک میرفتند و از کار لذت میبردند البته آن هم لازم است اما موفقیتمان در حوزه سینمای کودک از این اندازه بیشتر نبوده و این کارهای ریتمیک و به اصطلاح موزیکال بودند که در بازار موفق عمل میکردند ولی به عقیده من این فقط بخشی از فیلم کودکان است و فیلم کودک نیز همچون فیلم بزرگسال گونههای مختلفی دارد که عمدتا باید فضای آن مفرح باشد اما اگر هوشمندانه عمل کنیم میتوان ژانر وحشت را هم بهگونهای تولید کرد که کودک با آن ارتباط برقرار کند.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنانش آشنایی با ماهیت فیلمهای کودک و نوجوان و روح کودک را رمز موفقیت فیلمسازان فعال در عرصه سینمای کودک و نوجوان دانست و اظهار داشت: تولید فیلمهای کودک، آدم خودش را میخواهد به طور مثال کیارستمی فیلمهایی را به نام کودک و به کام بزرگسال میساخت. البته این تخصصی بود که کیارستمی با استفاده از آن فیلم میساخت و در نوع خودش هم موفق بود اگر در ژانر خودش مورد ارزیابی قرار بگیرد.
دری ادامه داد: حالا باید در مورد کودکان به این فکر کنیم که مخاطب اصلی فیلممان کودکان باشند و بتوانند با فیلم ارتباط اصولی برقرار کنند تا فیلم در حافظهشان نقش ببندد.
وی در بخش دیگری از سخنانش سینمای حال حاضر ایران را چنین بررسی کرد: یک یا دو کار تلویزیونی که همان «کلاه قرمزی» و «شهر موشها» هستند به عنوان کارهای خیلی موفق عرصه تلویزیون شناخته میشوند و بعدها به سینما میآیند. این آثار عمدتا ممکن است در بعضی از موارد به مفاهیم درست رسیده باشند اما گاهی احساس میشد که دیالوگهایشان به بزرگسالان تعلق دارد اما اینها دو یا سه کار موفق بودند که فرصت کردند در مدت طولانی خودشان را در تلویزیون نشان بدهند و چون یک پروسه تلویزیونی را پشت سر گذاشته بودند در زمان ورود به سینما از مرحله آزمون و خطا عبور کردند، این سوال پیش میآید آیا اکنون میتوان گونه دیگری از آن فیلمها را ساخت یا باید همانها را دستاویز کرد؟
این کارگردان تصریح کرد: گاهی هم کارهای بیکیفیت و لوسی را میبینم که بعد از تماشای آنها به خودم میگویم آیا فرزند من هم به این صورت است؟ به نظر من اگر ما بتوانیم افراد متخصصی را در حوزه سینمای کودک داشته باشیم، این سینما جای زیادی برای کار دارد و به راستی بازار سینمای ایران آمادگی پذیرش 20 تا 25 فیلم کودک را در طول سال دارد و این امر باعث میشود که سینمای حرفهای بزرگسالان رونق پیدا کند.
دری در بخش دیگری از سخنانش به اثر نامناسب دعوا بر سر یک اثر موفق و سرقفلی خواستن برخی از افراد اشاره کرد و گفت: اگر توان تولید محتوا را داشته باشیم، تهیهکننده یک فیلم کودک میسازد و پول خوبی درمیآورد سپس در سینمای جدی سرمایهگذاری میکند و این خودش، خود به خود به سمت بخش خصوصی سوق پیدا میکند زیرا سرمایهگذار توانمند میشود و میتواند در سینمای به اصطلاح جدی هم سرمایهگذاری کند.
وی افزود: ما تصور میکنیم که واژه کودک به افرادی که سن آنها تا پنج سال است اطلاق میشود و این درست نیست چون گاهی مواقع نوجوانان در جمع مخاطبان فیلمهای کودک دیده میشوند زیرا باید تخلیه هیجانی شوند پس بهتر است با مخاطبشناسی، فیلمهای متناسب با ردههای سنی مختلف بسازیم و این روشی است که کشورهای دیگر نیز در پیش گرفتهاند البته در این میان پیامهای نامناسبی را هم منتقل میکنند و اسلامهراسی را نیز ترویج میدهند اما اینها را به تناسب انجام میدهند.
این کارگردان خاطرنشان کرد: منظور من این است که طبقهبندی فیلمسازان کشورهای دیگر دقیق است و فیلم کودک و نوجوان در کشور ما اگر با محاسبه دقیق ساخته شود ظرفیت پذیرشش به خاطر جوان بودن جامعه ما وجود دارد.
انتهای پیام/