ششمین شب از «یک شب، یک نویسنده» با حضور ابوتراب خسروی و میزبانی محسن حکیم معانی برگزار شد.

به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ششمین شب از «یک شب، یک نویسنده»  با حضور ابوتراب خسروی و میزبانی محسن حکیم معانی برگزار شد.

این نشست با معرفی بیشتر ابوتراب خسروی و آثار او آغاز شد و در ادامه با پرسش و پاسخ ادامه یافت. حکیم‌معانی به عنوان اولین سوال خود پرسید که من ابتدا کتاب «دیوان سومنات» را خواندم و سپس به دنبال اولین کتاب ابوتراب خسروی، «هاویه»، رفتم. همچنین خیلی‌ها ابوتراب خسروی را با کتاب «دیوان سومنات» شناختند؛ فاصله چندساله بین این دو اثر را چه چیزی پر می‌کرد؟

خسروی در جواب گفت: در شیراز جلساتیبه عنوان داستان‌نویسی و داستان‌خوانی هر دوهفته یک بار برگزار می‌شد و داستان‌های‌مان را در آن جلسات می‌خواندیم که به‌نظرم یکی از دلایل توسعه داستان‌نویسی و ادبیات داستانی این جلسات بود و نویسنده‌های نسبتا خوبی از این جلسات بیرون آمدند که در حال حاضر تقریبا اغلب این دوستان در خارج از کشور به سر می‌برند و فعالیت خود را در اروپا انجام می‌دهند البته فکر کنم از بین تمام این جمع فقط من و آقای کشاورز در شیراز ماندیم.

این نویسنده در ادامه گفت: آن زمان هدف از نوشتن، شهرت نبود. در نویسندگی و اساسا هنر تا مولف نسبت به کار اخلاص و خلوص نداشته باشد موفق به انجام کار موجهی نخواهد شد، به نظر من مهم‌ترین کاری که یک نویسنده باید انجام بدهد شفافیت و انسی است که باید با کار داشته باشد

وی افزود: اگر کار در مسیر درستی قرار بگیرد همه چیز را با خودش خواهد داشت و اگر بخواهد هدف دیگری را دنبال کند امکان‌پذیر نیست.

خسروی با بیان اینکه  زمانی داستان پدید می آید که جزئیات اهمیت پیدا کند، گفت:برای شرح جزئیات باید دستگاهی باشد که بتوان به کمک آن جزئیات را گفت که نویسنده‌ها دستگاه زاویه دید را تحت تاثیر دوربین فیلمبرداری و عکاسی ابداع کردند و زمانی که زاویه دید به کار گرفته شد داستان پدید آمد.

وی گفت:خصوصیت داستان عینت دادن واقعه است؛ شرح جزئیات است و جزئیات را بازتاب می‌دهد که درست نقطه مقابل حکایت‌پردازی است، شما وقتی حکایات سعدی را می‌خوانید روایت صرف است و تشبیه، ولی در داستان ما به وسیله دستگاه مجازی زاویه دید عینیت را بازتاب می‌دهیم. نویسنده اگر نتواند زاویه دید مناسب را پیدا کند، نمی‌تواند داستانش را پیش ببرد.

این نویسنده  در ادامه گفت: متون کلاسیک چه چیزی به ما می‌دهند و برای داستان‌نویس چه کار می‌کنند، که او در پاسخ گفت: در ابتدا باید بگویم  همان‌طور که نویسنده می‌نویسد، می‌اندیشد. نوشتن وجهی از اندیشیدن است. در واقع وقتی قلم به دست می‌گیرید اولین کلماتی که می‌نویسید به ناخودآگاهتان نیشتر می‌زنید و کلمات از ناخودآگاه شما نشات می‌گیرد و ناخودآگاه مثل جنگلی از گذشته است و بخشی از کار نویسندگی ارتباط با ناخودآگاه است.

خسروی گفت:با هر جمله و کلامی که می‌نویسید به اهداف‌تان در داستان می‌رسید. همه این کارها مربوط به فردیت شما می‌شود. فردیت هرکس یگانه است، نویسنده نیز در ابتدا انسان است. نوع رفتاری که نویسنده با کلمات می‌کند، یک رفتار منحصر به فرد است پس داستانی که خلق می‌شود نیز منحصر به فرد خواهد بود، که به فردیت او مربوط می‌شود.

وی افزود: وقتی با متون کلاسیک در ارتباط باشید بخشی از ناخودآگاه شما می‌شود و به عنوان پشتوانه و منابع متن می‌توانید استفاده کنید. کاری که به نظر من نیاز است نویسنده در این مقطع انجام دهد، این است که از این منابع به عنوان الهام‌بخش استفاده کند و تحت تاثیر این نوع زیباشناسی باشد.

این داستان‌نویس در ادامه اظهار کرد: در تالار نیاوران بودیم آقایی که خودشان نویسنده بودند به من گفتند: «چرا من هرچی را شما می‌نویسید نمی‌فهمم!؟ » من خیلی متاثر شدم. نمی‌دانم حق با ایشان بود یا من، ولی این یک تلنگر برای من بود که نحوه نوشتن من باید طوری باشد که طیف عظیم‌تری را جذب کند. همین باعث شد در رمان بعدی سعی کنم قضایا را توضیح بیشتری بدهم و راحت‌تر بنویسم که در تعداد خواننده ها موثر بود و طیف بیشتری جذبِ رمانم شدند. نمی‌دانم کار درستی بود یا نه و زمان پاسخ این سوالم را خواهد داد که این‌طور نوشتن منطقی‌تر است یا خیر؟

انتهای پیام/

برچسب ها: شعر ، بازار نشر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار