به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرور خاطرات جنگ 33روزه رژیم صهیونیستی ضد حزبالله لبنان تنها بهمعنی تکرار خاطرات زیبای تاریخی نیست، بلکه زنده نگه داشتن یکی از نقاط عطف عملکرد و تأثیرگذاری مقاومت در لبنان است که همچنان پیامدهای خود را در منطقه دارد و بخشی جداییناپذیر از موازنه قدرت بازدارنده در برابر دشمن صهیونیستی است. این جنگ باعث شد اسرائیل محدودیت قدرت و توان خود برای استفاده از ابزار نظامی را بشناسد.
آنچه در این مطلب مورد بررسی قرار میگیرد، قسمتی از یادداشتهای علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه است که در پایگاه خبری شبکه ماهوارهای المیادین بهمناسبت سالروز جنگ 33روزه منتشر شده است.
"آیا ما برای ساکت کردن موشکهای حزبالله لبنان بهسمت حیفا و الخضیره قدرت داریم؟"، این سؤالی بود که عمیر پرتص وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از دان حالوتص ستاد ارتش در جولای 2006 پرسید. حالوتص با اطمینان به پرتص پاسخ داد: "بله، ما این قدرت را داریم."، این پرسش و پاسخ قبل از تصویب حملات هوایی بیسابقه رژیم صهیونیستی به لبنان برای آغاز جنگ 33روزه انجام شد.
پاسخ حالوتص مبتنی بر اطلاعاتی بود که سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی آن را بسیار دقیق میدانستند. قبل از آغاز جنگ، تلاشهای اطلاعاتی زیادی صورت گرفته بود که بهصورت مشترک میان تیم ویژهای از موساد و یگان اطلاعات نظامی امان برای مشخص کردن توانمندیهای موشکی حزبالله انجام شده بود. این تلاشها در 5 سطح دنبال شد:
با وجود تمامی این تلاشها بعد از گذشت 23 روز از جنگ، یعنی در ساعت 9 و نیم شب 4 آگوست، منطقه الخضیره شاهد انفجارهای شدیدی بود که در نتیجه سقوط سه موشک از نوع خیبر انجام شده بود. این شهر در 75کیلومتری مرزهای لبنان قرار دارد. برد این موشکها 115 کیلومتر بود. یکی از این موشکها به یک تأسیسات حساس برخورد کرد که مخازن سوخت داخل آن وجود داشت.
این موشکها از منطقهای نزدیک به شهر صور پرتاب شده بود که جنگندههای رژیم صهیونیستی در عملیات آغاز جنگ 33روزه آنجا را با موشکهای سنگین هدف قرار داده بودند. این یکی از مهمترین ابعاد شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود که تلاش داشت اینگونه برآورد کند که در نتیجه حملات هوایی، حزبالله دیگر قادر به استفاده از سکوهای پرتاب موشکهای میانبرد و دوربرد خود نخواهد بود.
هدف قرار دادن الخضیره نشاندهنده جدیت تهدیدات سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مبنی بر هدف قرار گرفتن تلآویو در صورت هدف قرار گرفتن بیروت پایتخت لبنان بود.
شکست دیگری که سرویسهای اطلاعات نظامی و موساد در این جنگ با آن مواجه شدند، ناتوانی آنها در آسیب رساندن به «10 کهنهسوار» بود. ارزیابی سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی قبل از جنگ این بود که میتوانند در طول این جنگ شخصیتهای فرماندهی مطرح در حزبالله را در جریان عملیات موسوم به «10 کهنهسوار» از میان بردارند. یکی از این شخصیتها که تصویرش در مرکز فرماندهی اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی آویزان شده بود، شهید عماد مغنیه بود.
با وجود این، هیچ یک از این افراد در جریان جنگ آسیبی ندیدند، این در حالی بود که یگان عملیاتی ویژهای وابسته به سرویس جاسوسی موساد در اراضی لبنان با همکاری تعداد زیادی از مزدوران تلاش میکردند مواضع آنها را شناسایی کنند، علاوه بر اینها تلاشهای زیادی برای مشخص کردن موقعیت سید حسن نصرالله انجام شده بود، اما هیچ یک از این تلاشها به نتیجه نرسید.
علاوه بر شکستهایی که در سطوح استراتژیک از آنها نام بردیم، مجموعهای از شکستها در سطح عملیاتی و تاکتیکی وجود داشت که باعث شد نیروهای زمینی ارتش اسرائیل ابتکار عمل را از دست بدهند و در میدان مبارزات غافلگیر شوند. مهمترین این شکستها را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
منبع: تسنیم
انتهای پیام/