به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ولنگاری فضای مجازی در عرصه مسائل اخلاقی و امنیتی به حدی رسیده است که لازم است دستگاههای مختلف به ویژه نیروی انتظامی، وزارت ارتباطات، مرکز ملی فضای مجازی و دستگاه قضایی اقدام عاجل و فوری را در دستور کار خود قرار دهند.
چشمهایش داشت از حدقه درمیآمد وقتی زل زده بود به گوشی کت و کلفت تلفن همراه و داشت فیلم تیراندازیهایی را که خودش ضبط کرده بود، پخش میکرد و توضیح میداد اینجا... شهر زادگاهم بگومگو که میشود سلاحها بیرون میآید و گلوله جای حرف را میگیرد. میگوید در همه... تفنگ را مثل نقل و نبات میفروشند و سر چیزهای الکی مثلا دعوای بچهها یا برای رو کم کنی هم که شده گلوله شلیک میکنند و بعد دوباره با چشمهای بیرونزده از ترس و حرص زل میزند به صفحه گوشی و در تاریکی شب گلولههای سرخ در آسمان میرقصند و صدای بیوقفه بنگ بنگ میپیچد در فضا.
او وصلمان میکند به دوستش که راوی ماجرای یک اسلحهکشی است، ماجرای یک کلت که روی باجناقش آتش گشود و سر یک بلوکچینی ساده درکوچهای بنبست از ناف تا گردنش آماج گلولهها شد و البته بدجور شانس آورد که نمرد. کلاشینکف، کلت، سیمینوف، ... مردم که گزارشش را به پلیس میدهند این مرد میگوید صاحبان تفنگها در نخلستانها و باغها مخفیشان میکنند و آن وقت مردم میمانند و وحشت و سلاحهایی که مرد نمیداند از کجا میآیند. یاد طلبه شهید همدانی میافتیم، با رد خونی که از سرش جاری بود و از زیرعبای قهوهای رنگش بیرون میخزید و یاد آن قاتل، اسلحه جنگیاش، همه فیگورهایش با تفنگ و دو سلاحی که روی شکمش خالکوبی شده بود.
داشتن تفنگ جنگی در ایران ممنوع است، جرم است اصلا، به کسی هم مجوز داشتنش را نمیدهند، ولی خرید و فروش سلاح بهراحتی سرکشیدن یک لیوان آب اتفاق میافتد و خریداران و فروشندهها به سهلترین شکل ممکن به هم وصل میشوند، خرجش هم چند کلیک است و وقتی که میبرد به اندازه همت اینترنت است برای باز کردن صفحهها.
بفرمایید سلاح جنگی
ترس معنی ندارد، همه چیز روست، آنقدر علنی است که فروشندهها آدرس خانهشان را هم میدهند، با پلاک حتی و رنگ در ورودی خانه. اگر سلاحی خواسته باشی و اینها نداشته باشند فضا طوری است که قول جورکردنش را میدهند و بعد لیستی بلندبالا برایت میفرستند که پر از قیمت است. اگر اعتماد کنی و آدرس خانهات را بدهی، سلاحها نیز میآید در خانه، حتی از راههای دور و بسیار دور. فروشندگانِ مجازی سلاحهای خفن جنگی، ارسالهایشان تضمینی است و قول امنیت کامل میدهند، پول این قول را هم میگیرند که برای یک سلاح کمری به ما گفتند ۷۰۰هزار تومان میشود.
تفنگها البته هرچه گرانتر میشود و شدت کشندگیشان بیشتر، کمی احتیاط چاشنی کار میشود و باید با فروشنده جایی که او میگوید قرار گذاشت و بعد با ماشین او رفت سراغ آدرسی نامعلوم و تبادل پول و سلاح را انجام داد. مکان قرار بیشتر در غرب کشور است و بیشتر سلاحها ساخت ترکیه و آمریکا که از عراق و سوریه میآید. اسلحه هم لهستانی و بلژیکی و روسی و چینی هم هست، ولی آن دو تای اولی، هم در دسترستر است و هم پرطرفدارتر.
در کنار این فروشندهها که رو بازی میکنند عدهای نیز زیر زیرکی در کار سلاحند. اینها را میشود در کامنتهای هر پیج پیدا کرد، اغلب مردان جوانی را که همه جور اسلحه در بساط دارند و فقط از خریدار قول میگیرند که سفارشش سرِکاری نباشد! عدهای هم به ظاهر کانالهای آموزشی اسلحهشناسی راه انداختهاند، ولی در خلال آموزشها، چه دارند و چه ندارند را میگنجانند و قیمت فعلی بازار را نیز مینویسند؛ سلاحهای کمری برتا، پیتون، والتر، حتی هفتتیرهایی که به سفارش شهربانی شاهنشاهی ساخته شده، امیکها حتی شاهکشها.
شاید بتوان گفت به قدر اسلحهخانه یک لشکر در فضای مجازی اسلحه موجود است. عکسهایی که صاحبان این تفنگها منتشر میکنند بیشتر اسلحه را درگوشهای از یک اتاق نشان میدهد که معلوم است یک خانه ایرانی است. قیمتهای نه چندان بالای اسلحه جنگی نیز واهمه دیگری است از این که بیشتر آدمها اگر بخواهند و اراده کنند، میتوانند سلاحی شخصی داشته باشند و آنوقت به تلنگری ماشه را بچکانند و مرتکب جنایتی شوند.
اسلحه ارزانتر از خیلی چیزها
کلت برتای ۱۵ تیر میشود یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، کلت نورینکو که ساخت چینیهاست با خشاب اضافه میشود دومیلیون و ۲۰۰ هزار، شاهکش کوین را میدهند یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، تاروسِ برزیلی را سه میلیون و ۵۰۰ هزار، چیزد ساخت چک میشود یک میلیون و ۸۰۰ هزار، کانیک ترک را میدهند دو میلیون و ۲۰۰ هزار و تپانچه جیبی لایفکارت آمریکایی را که غلاف میشود و میشود شبیه یک قوطی فلزی میفروشند دو و نیم میلیون تومان.
اسلحه جنگی از خیلی چیزها در این کشور ارزانتر است، حتی آدمهای دست به دهانی که البته شرارت چاشنی وجودشان است، میتوانند از اینها بخرند و با آنها قلدری کنند. همه این سلاحها میشود آلات قتاله بالقوه که در پستوی بعضی از خانهها نهان است تا به وقتش، وقتی که قرار است خونی ریخته شود یا زهره چشمی گرفته شود.
این درحالی است که مجازات حمل، نگهداری و خرید و فروش سلاح گرم در قانون روشن است؛ قانون حمل سلاح. طبق این قانون، داشتن سلاح گرم سبک و غیرخودکار حداقل شش ماه حبس و دو میلیون تومان جریمه نقدی دارد که میتواند به دو سال حبس و هشت میلیون تومان جریمه نیز برسد. برای سلاح گرم نیمهسنگین و سنگین هم پنج تا ده سال حبس در نظر گرفته شده که البته در مقایسه با خشونت و آسیبی که این سلاحها میتوانند به بار بیاورند واقعا کم است.
بازار فروش سلاحهای جنگی غیرمجاز در کشورمان آنچنان بی سامان است که بازارهای حاشیهای آن نیز رونق دارد، مثل کار و بار جاعلان که وقتی ردشان را گرفتیم، گفتند در ازای ۵۰۰ هزار تومان مجوز حمل سلاح میسازند!
بازارحکاکی روی اسلحه نیز بازار داغی است و گرچه حکاکان مدعی انجام کار هنریاند، ولی آنها هم به نوعی شریک جرم دارندگان سلاحهای غیرمجازند، چون وقتی قراراست روی بدنه این سلاحها نقشی بیندازند قیمت را تا دو یا سه برابر از سلاحهای قانونی بالاتر میگویند.
اما این که این همه آزادی از کجا میآید و این همه آسودگی خیال در میان مجرمان ازکجا نشات میگیرد و این همه ولنگاری در فضای مجازی ریشهاش کجاست و مسئولیت دستگاههایی مثل وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی چیست؟ پرسش ماست.
منبع:جام جم
انتهای پیام/