به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز،بعد از گذشت ۶ سال از طرح نجات و احیای دریاچه ارومیه، هر از گاهی خبرهای جدید و یا تکمیلکنندهای برای احیای نهایی و حفظ پایدار شرایط دریاچه مطرح میشود که یکی از این برنامهها انتقال آب زاب از طریق احداث تونل بوده است.
از سویی در روزهای اخیر رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی، انتقال آب زاب را تضمینکننده احیای دریاچه ارومیه عنوان کرده و پیشبینی کرده این طرح در سالجاری به اتمام برسد.
تونل انتقال آب زاب حدود ۳۶ کیلومتر است که ۳۳ کیلومتر آن حفر شده و ۳ کیلومتر باقیمانده نیز امسال به اتمام خواهد رسید و از طریق این تونل، ۶۲۳ میلیون متر مکعب آب که از کشور خارج میشد به سمت دریاچه هدایت خواهد شد.
ستاد احیای دریاچه ارومیه، برنامههای مختلفی را با ارائه راهکارهایی، چون کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تامین آب از منابع جدید، اقدامات مطالعاتی و نرمافزاری، اقدامات حفاظتی و کاهش اثر، کنترل و کاهش برداشت از منابع آب سطحی و زیرزمینی حوضه و تسهیل و افزایش حجم آب ورودی به دریاچه از طریق اقدامات فیزیکی و سازهای در پیش گرفته که به نظر میرسد با توجه به شرایط فعلی دریاچه برخی از این اقدامات تاثیرگذار بوده است.
با این وجود بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده در حال حاضر دریاچه ارومیه به لطف بارشهای اخیر جان تازه گرفته است و این روزها به تراز ۱۲۷۱.۸۹ متر رسیده است.
با این وجود بسیاری از فعالان این حوزه و متخصصان طی سالهای گذشته نسبت به بهبود وضعیت دریاچه اظهار ناامیدی میکردند.
خوشبختانه در حال حاضر با استناد به شواهد موجود به لطف بارشهای اواخر سال گذشته و اوایل سالجاری جان تازهای گرفته است، از اینرو با مطالعه تاریخچه این دریاچه، تراز سطح آب دریاچه در سال ۱۳۷۵ در حدود ۱۲۷۸ متر بوده و از آن زمان روند نزولی پیدا کرده و بر اساس تراز دریاچه ارومیه در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ برابر با ۸۹ متر از سطح آبهای آزاد دریاها معادل ۳۲۳۰ کیلومتر مربع سطح و ۵٫۲۲ میلیارد متر مکعب حجم آب موجود است که در مقایسه با سال گذشته ۸ سانتیمتر، معادل ۶۵ کیلومتر مربع در سطح و ۰٫۲۷ میلیارد متر مکعب در حجم افزایش یافته است.
همچنین در مقایسه با سال شروع طرح نجات دریاچه ارومیه (۱۹ اردیبهشت۹۳) حدود ۱۲۱ سانتیمتر، معادل ۱۰۲۰ کیلومتر مربع در سطح و ۳.۳۷ میلیارد متر مکعب در حجم افزایش یافته است.
ناگفته نماند، ستاد احیای دریاچه ارومیه برنامههای خود را در سه فاز ازجمله؛ فاز تثبیت (۱۳۹۵-۱۳۹۳)؛ هدف اصلی از این فاز تثبیت تراز دریاچه ارومیه همچنین اجرای پروژههای کاهش اثرات محتمل ناشی از تداوم خشکی دریاچه ارومیه و فاز دوم شامل دوره احیای دریاچه ارومیه (۱۴۰۱-۱۳۹۶)؛ هدف اصلی این فاز اجرایی کردن مجموع راهکارهای تأمین آب موردنیاز دریاچه و افزایش تدریجی تراز آن و فاز سوم دوره احیای نهایی (۱۴۰۲)؛ هدف مورد انتظار از این فاز تثبیت شرایط احیا شده دریاچه و ایجاد الزامات لازم برای احیای نهایی و حفظ پایدار شرایط دریاچه عنوان کرده است.
با این اوصاف به این نکته نیز باید توجه کرد که دریاچه ارومیه با تراز اکولوژیک در حدود ۱۲۷۴ متر بهعنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران است که با مطالعه تاریخچه آن، تراز سطح آب دریاچه در سال ۱۳۷۵ در حدود ۱۲۷۸ متر بوده و از آن زمان روند نزولی پیدا کرده است.
نکته قابل تامل این است که در مجامع مختلف علمی نظرات گوناگونی درخصوص علت کاهش تراز سطح آب این اکوسیستم منحصر بهفرد مطرح است. ولی در مجموع عوامل آنتروپوژنیک (انسانی)، از جمله مهمترین عوامل اثرگذار شناخته شده است.
طبق ضوابط و استانداردهای ملی و بینالمللی، طرحها و پروژههای عمرانی بزرگ از قبیل پروژههای بزرگ راهسازی (خصوصا بهعلت تداخل میانگذر با پارک ملی دریاچه ارومیه) مشمول ارزیابی زیست محیطی میباشند که متاسفانه این مصوبه در زمان اجرای میانگذر دریاچه مورد توجه قرار نگرفته و این پروژه بهعنوان نمونه بارزی از فعالیتی شتابزده و توسعه ناپایدار، اثراتی منفی بر اکوسیستم پارک ملی دریاچه ارومیه وارد نموده است.
از سویی به عقیده فعالان و متخصصان این حوزه، از منظر حقوق بینالملل محیط زیست و مطابق با کنوانسیون رامسر، دولتهای عضو، متعهد به استفاده منطقی از تالابها میباشند؛ بنابراین انجام پروژههای اقتصادی واجد آثار منفی زیست محیطی در دریاچه، مغایر قواعد عام حقوق بینالملل محیط زیست است.
از سوی دیگر، بدیهی است که در فرآیند احیای دریاچه لازم است که عوامل مهمی که منجر به کاهش ورود جریان آب کافی به دریاچه همچنین افزایش میزان تبخیر از سطح آن گردیده است را بهدقت مد نظر قرار داد. این عوامل شامل برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب، ذخیره آب در سدهای احداث شده، توسعه نامتوازن بخش کشاورزی در حوزه و تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالیهای نسبی در سالهای اخیر بوده است.
ناگفته نماند، حوضه آبریز دریاچه ارومیه واقع در شمالغرب ایران با مساحت ۵۱ هزار و ۸۷۶ کیلومتر مربع یکی از ۶ حوضه آبریز اصلی کشور است. این حوضه بین استانهای آذربایجانغربی (۴۶ درصد)، آذربایجانشرقی (۴۳ درصد) و کردستان (۱۱ درصد) قرار دارد.
دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران و از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای آبی ایران و جهان به شمار میآید. اکوسیستم این دریاچه نمونهای شاخص از یک حوضه آبریز بسته است که کلیه روانابهای جاری در رودخانههای حوضه به آن تخلیه میگردد.
همچنین اکوسیستم فعال آن شامل دریاچه و حوضه آبریز آن است. در نتیجه مرز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، مرز دقیقی را برای مدیریت عوامل مؤثر بر دریاچه و زیستگاههای مهم در حوضه بهوجود آورده است؛ بنابراین با این ویژگیها، دریاچه ارومیه بهدلیل برخورداری از ویژگیهای طبیعی و اکولوژیکی منحصر بهفرد از سال ۱۳۴۶ بهعنوان پارک ملی و به همراه جزایر کبودان و قیونداغی جزو مناطق حفاظت شده اعلام شده است.
همچنین این دریاچه در سال ۱۳۵۴ بهعنوان سایت رامسر (تالاب بینالمللی) تعیین و در سال ۱۳۵۶ جزو مناطق حفاظت شده زیستکره به وسیله سازمان یونسکو اعلام شد.
همچنین نزدیک به ۵۵۰ گونه گیاهی یکساله و چندساله در ناحیه اکولوژیک این دریاچه شناسایی شدهاند. پوشش گیاهی غالب این منطقه شامل گونههای شورپسند، خشکیدوست و آبزی است و ۱۱ گونه پرنده آبزی در معرض خطر انقراض در این دریاچه شناسایی شده و از جمله مهمترین بیمهرگان موجود در دریاچه ارومیه میتوان به آرتمیا اشاره کرد که گونهای میگوی آب شور و از گونههای بومی دریاچه ارومیه است. اینگونه مهمترین منبع غذایی بسیاری از پرندگان آبزی مانند فلامینگوها بهشمار میرود.
در هر حال، سخن ما با دستاندرکاران و بهخصوص با مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه این است که در صورت عدم توجه به احیای این دریاچه در آینده نزدیک خشکی آن پیامدها و آثار بد زیادی را در منطقه و حتی جهان بر جای خواهد داشت، بهطوریکه طرح نجات دریاچه ارومیه این روزها بهدلیل تأثیرات زیست محیطی خشک شدن آن که در فهرست ذخایر زیستی جهان ثبت شده به یک موضوع بینالمللی تبدیل شده است.
از این رو، متخصصان و کارشناسان این عرصه بروز سونامی نمک، خشکی قناتها، چاهها، و آبهای زیرزمینی، رسوب لایههای نمکی، اختلال در فتوسنتز، به هم خوردن تعادل آبهای شیرین شور و شیرین، کاهش آب چاهها، از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات حوضه، پیدایش بیماریهای جدید و ناشناخته، نابودی و به هم خوردن تعادل اکوسیستمهای منطقه، از بین رفتن گونههای جانوری گیاهی و جانوری شاخص حوضه، و تغییرات میکروکلیمایی آبو هوا را از جمله پیامدهای خشکی دریاچه ارومیه اعلام میکنند.
با این وجود، نتایج یافتههای تحقیقات در این زمینه نشان میدهد، احداث چاههای غیرمجاز در موقعیتهای پنهان مزارع و ویلاها، برداشت آبهای سطحی در فصول غیرزراعی، نامعلوم بودن مقدار حقآبه از آبهای سطحی، اشتباه در برآورد دادههای پایه در سیستمهای نوین آبیاری، عدم رعایت کامل اصول فنی در اجرای سیستمهای نوین آبیاری، احداث گلخانهها در اراضی منابع طبیعی، عدم رعایت مبانی طرح در طراحی سیستمهای نوین آبیاری، عدم هماهنگی بین سازمانهای آب و جهاد کشاورزی در جهت اجرای همزمان پروژههای هوشمندسازی پمپها و اجرای سیستمهای تحت فشار و کم فشار، وفور اراضی خرد، کشت دوم، برداشت بیرویه از سفرهها، عدم کارآیی پروژه مالچ پاشی و تولید ریزگرد شیمیایی، ازجمله عوامل اصلی خشکی دریاچه ارومیه بوده است.
بنابراین، محققان برای نجات و احیای این دریاچه اصلاح الگوی کشت، تبدیل حساب شده اراضی آبی به دیم و نیمه دیم، لایروبی و ساماندهی رودخانهها بهویژه لایروبی سرشاخهها، رهاسازی حساب شده آب پشت سدها در فصول غیرزراعی، اولویت اجرای پروژههای آبیاری تحت فشار، هوشمندسازی پمپها و انسداد چاههای غیرمجاز در اطراف رودخانهها، تجمیع چاهها با اولویت اطراف رودخانهها، تجمیع اراضی با اولویت اطراف رودخانهها، ممانعت از کشت دوم، ممانعت از برداشت در فصول غیرزراعی، باروری ابرها، ایجاد پایگاه بینالمللی مشارکت در احیای دریاچه ارومیه با استفاده از انجام پروژههای مشترک بینالمللی، امکانسنجی زیستمحیطی و ارزیابی ظرفیتهای انتقال بین حوضهای آب و انتقال احتمالی آب حوضههای ارس و زاب (سدهای کانیسیب، سیلوه و چپرآباد) به دریاچه ارومیه، توقف سدسازی، اجرای دائمی قانون حقآبه اکولوژیکی ورودی دریاچه ارومیه (آزادسازی دائمی آب از رودخانهها و سدها)، تدوین آییننامههای اجرایی اصلاح الگوی کشت و تصویب قوانین و مقررات مرتبط با اصلاح الگوی کشت، افزایش راندمان آبیاری و بهکارگیری روشهای نوین از جمله ترویج و اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار برای کاهش تبخیر آب دریاچه ارومیه، مطالعه اثرات تغییرات جهانی و منطقهای اقلیمی بر مردم و اکوسیستمهای منطقه را ضروری بیان میکنند.
بیشک، برای احیای دریاچه ارومیه باید همه دستگاههای ذیربط و متولیان این حوزه ضمن بهرهمندی از توان و ظرفیتهای محلی، ملی و بینالمللی بیش از اینها برای نجات این دریاچه متمرکز شوند و از شعار دادن، فرافکنی و توجیه طرحها، اقدامات عملی مناسبی را بهعمل آورند.
سخن پایانی اینکه دریاچه ارومیه که نام کهن آن را "چی چست" میگفتند و در اسطورههای کهن ایران زمین نقشی بنیادی داشته و حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز در شاهنامه از آن به "خون چیست" یاد کرده است، این روزها با لطف بارشهای اخیر جان تازهای گرفته ، اما نباید آن را بعد از این به حال خویش رها کرد.
انتهای پیام/