دفاع مقدس مظهر حضور جوانان و نوجوانان بسیاری در جبهه‌های جنگ بود.

حماسه آن ۲۳ نفر در استخبارات رژیم بعث

به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، دوران هشت ساله جنگ تحمیلی و دفاع مقدس عرصه‌ای بود که همه اقشار مختلف مردم از جمله جوانان در آن حضور پیدا کردند و با نمایش توانمندی‌های خود دشمن بعثی را در بیشتر موارد با شکست رو به رو کردند. اگر در این دوران نیرو‌های مردمی و جوانان با نیرو‌های مسلح کشورمان متحد نمی‌شدند و همچون ید واحده در مقابل دشمن ایستادگی نمی‌کردند، امروز شاید در وضعیت دیگری بودیم.

اما در این دوران ماجراهای جالبی هم وجود دارد که یکی از این ماجراها، ماجرایی جالب از کار بزرگ چند نوجوان است که به ۲۳ نفر مشهور شدند.

وقتی به کنکاش ماجرای رخ داده برای این ۲۳ نفر می‌پردازیم چیزی جز اتحاد، همبستگی و عشق به میهن را نمی‌بینیم، ۲۳ جوانی که در عملیات بیت المقدس اسیر و توسط بعثی‌ها جهت استفاده تبلیغاتی به استخبارات بغداد برده شدند، داستانی که جزئیات بیش‌تری از آن توسط احمد یوسف زاده، یکی از آن ۲۳ نفر و نویسنده کتاب "آن ۲۳ نفر" روایت می‌شود.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

احمد یوسف زاده یکی از ۲۳ نفر جوان اسیری که در عملیات بیت المقدس اسیر شد در گفت‌وگو با  خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، از دوران ۳ ماهه اسارت خود و ۲۲ نفر دیگر از همرزمانش به نکاتی اشاره کرد: من در ابتدا در بسیج ثبت نام کردم و سپس با مشکلاتی که وجود داشت و بچه‌های کم سن و سال را به جبهه‌ها نمی‌بردند مواجه شدم. اما به هر حال هر کدام از اقشار جامعه ما خودش را به یک شکل و در برخی اوقات با استفاده از حیله‌ای به جبهه‌ها رساند.

وی ادامه داد: در این بین حاج قاسم سلیمانی به ما اجازه حضور در جبهه‌ها را نمی‌داد، اما من خود را در میان جمعیتی که در حال اعزام به جبهه بودند، قرار دادم و به جبهه رفتم. البته و وقتی که سوار قطار شدم مشکلی را برای من ایجاد نکردند. برای رفتن به جبهه واقعاً مشکلات زیادی وجود داشت و حاج قاسم بسیاری از بچه‌های کرمان را از صف اعزامی‌ها خارج می‌کرد.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

وی ادامه داد: هر کدام از این ۲۳ نفر نیز به یک شکل متفاوت درآمده بودند و در عملیات بیت المقدس برای آزادسازی خرمشهر حضور داشتند، اما متاسفانه به دلیل ناهماهنگی‌های تاکتیکی بین تیپ ثارالله و سایر تیپ‌های حاضر در جبهه، ما توسط دشمن محاصره و اسیر شدیم.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

احمد یوسف زاده درباره چگونگی اعزام این ۲۳ نفر به زندان استخبارات رژیم بعثی عراق گفت: پس از محاصره، افرادی از اداره استخبارات آمدند و افرادی که از همه کوچک‌تر بودند را جدا کردند که همین کار باعث شد تا داستان ۲۳ نفر اتفاق بیفتد. بعثی ها ۲۳ نفر از کوچک ترین اسرا را جدا کردند تا از آن‌ها جهت کارهای تبلیغاتی استفاده کنند.

وی درباره نحوه تصمیم گیری در میان این ۲۳ نفر بیان کرد: تمام تصمیماتی که ما ۲۳ نفر می‌گرفتیم به صورت جمعی بود و هیچ فرد مشخصی را به عنوان تصمیم‌گیر نداشتیم. در استخبارات تجمع افراد در یک محل ممنوع بود ولی ما به بهانه های مختلف مثل فوتبال بازی کردن با یکدیگر صحبت می کردیم و تصمیم می‌گرفتیم.

این راوی دفاع مقدس افزود: همه با هم همانطور که در فیلم سینمایی ۲۳ نفر نشان داده شده در یک سلول بودیم و اختلافات بین ما خیلی کمتر از آن چیزی بود که در فیلم نشان داده شده است. به هر حال فیلمساز خیلی ملزم به این نیست که همه جزئیات و واقعیت‌ها را روایت کند اما مجموع فیلم کاملا مورد تایید ماست.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

یوسف زاده درباره اینکه چطور شد این ۲۳ نفر تصمیم به اعتصاب غذا گرفتند، توضیح داد: ما در آن زمان خیلی بحث می‌کردیم، مثلا یک نفر می‌گفت فرار کنیم، یکی می‌گفت اعتصاب کنیم؛ نظرات متعدد بود و دقیقا یادم نیست که چه اتفاقی باعث شد ما تصمیم به اعتصاب غذا بگیریم. یکی از بچه‌ها گفت که اعتصاب کنیم و پس از آن بود که همگی با این کار موافقت کردیم. هنگامی که تصمیم به اعتصاب گرفتیم باهم متحد شدیم که تا آخر پای اعتصاب خود بایستیم.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

وی ادامه داد: وقتی ما اعتصاب غذا کردیم و بعثی‌ها متوجه آن شدند، قصد داشتند با شکنجه و کتک اعتصاب ما را بشکنند. اما مقاومت کردیم و در نهایت اعتصاب غذای ۵ روزه ما باعث شد تا خواسته‌های ما را قبول کنند و دیگر از ما به عنوان ابزار تبلیغات استفاده نکنند. ما را به اردوگاه فرستادند، چراکه این اتفاقات در زندان بغداد می‌افتاد و اسرا در اردوگاه بودند و اردوگاه فضای بزرگ‌تر و راحت‌تری داشت.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر

این آزاده دوران دفاع مقدس درباره شرایط زندان استخبارات رژیم بعث عراق تصریح کرد: استخبارات رژیم بعثی بسیار جای غیرقابل تحمل و وحشتناکی بود؛ هنوز هم صدای افرادی که شکنجه می‌شدند در گوشمان باقی مانده است. شدت آزار و اذیت بعثی‌ها به قدری بود که به راحتی صدای زندانیانی که شکنجه می‌شدند در زندان شنیده می‌شد. اگر زیرچشمی هم نگاهی می‌کردیم می‌توانستیم وسایل شکنجه مثل فلک، کابل و ... را ببینیم.

وی ادامه داد: من و بسیاری از جوانان حاضر در این زندان درد شکنجه را تحمل کردیم. استخبارات فقط برای اسرای ایرانی نبود و در واقع زندان سازمان اطلاعات عراق بود و خیلی از افراد در آنجا عراقی بودند و اتهامات مختلفی نظیر اتهامات سیاسی داشتند.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر
نویسنده کتاب ۲۳ نفر درباره دیدار ۲۳ اسیر جوان با صدام حسین نیز اشاره کرد: ابتدا باور نمی‌کردیم که واقعا صدام باشد، اما به مرور متوجه شدیم که شخصی که با او ملاقات کردیم، صدام است؛ خیلی حس بد و ناراحت‌کننده‌ای داشتیم. چراکه احساس شرمساری می‌کردیم و دوست نداشتیم آنجا باشیم و علت هم این بود که صدام حسین با حمله به کشور مان بسیاری از هموطنان ما را به شهادت رسانده بود و اکنون ما در کنار او نشسته ایم و او به ما لبخند می‌زند.

وی افزود: بعثی‌ها این برنامه را برای اینکه یک کار تبلیغاتی انجام دهند تدارک دیده بودند و طبیعی بود صدام حسین با لبخند با ما رفتار کند و به مردم نشان دهد که چقدر رهبر خوبی است. ما جرات حمله به صدام را نداشتیم، در دل خودمان دوست داشتیم این کار را انجام دهیم، اما واقعا نمی‌شد، چون صدام چندین محافظ داشت و ما فقط چند نوجوان ۱۵ تا ۱۶ ساله بودیم.

روایتی از ماجرای آن 23 نفر
وی درباره چگونگی اعتماد به ملا صالح بیان کرد: اعتماد ما به ملاصالح زمان زیادی برد، اما وقتی ملا صالح آن جمله خود را گفت و از ما پرسید که بین شما پاسدار هست یا نه و اگر هست خودش را معرفی نکند باعث شد اعتماد ما به او جلب شود. البته چه بسا افرادی آمدند و رفتند و با دید منفی از ملاصالح یاد کردند، چون زندان محل استقرار دائمی نبود و هر اسیری وارد آن می‌شد نهایت یکی دو روز در آنجا بود و بعد می‌رفت، اما ما که ۲ تا ۳ ماه آن جا بودیم متوجه شدیم که ملاصالح انسان شریفی است.

این آزاده دوران دفاع مقدس ادامه داد: ملاصالح بیشتر اوقات ما را نصیحت می‌کرد و می‌گفت یک نفر را به عنوان لیدر مشخص نکنید و هرکاری می‌کنید با یکدیگر متحد باشید. حتی برخی اوقات می‌گفت وقتی جلوی چشم عراقی‌ها اعتصاب غذا می‌کنید دیگر لازم نیست وقتی نیستند هم این کار را انجام دهید و خودتان را از گرسنگی تلف کنید، اما خب جوان بودیم و به این حرف او گوش ندادیم.
روایتی از ماجرای آن 23 نفر

این رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس در پایان و در پاسخ به‌ این پرسش که آیا اگر خطری کشور را تهدید کند این ۲۳ نفر بازهم همان کار را خواهند کرد یا خیر، خاطر نشان کرد: اگر دوباره ایران مورد تهاجم دشمنان قرار بگیرد حتما ما ۲۳ نفر نخستین افرادی خواهیم بود که به مقابله با دشمن می‌رویم. اما اگر دوباره اسیر شویم و همان اتفاقات بیفتد نمی‌دانم دست به اعتصاب غذا بزنیم یا نه، چون حالا ما پخته‌تر شدیم و ممکن است عاقبت‌اندیش‌تر باشیم. البته این مسئله مهمی نیست که اعتصاب می‌کردیم یا نه بلکه مسئله مهم این است که اگر دوباره جنگی رخ دهد ما نفر اول می‌رویم چرا که هنوز همان روحیه را داریم و امیدوارم همه شهدا از ما راضی باشند.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۲۷ ۱۰ مهر ۱۴۰۰
ای کاش جوانهای این زمانه هم همینقدر دانا و شجاع و باغیرت باشن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۳ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
روح همه شهدا شاد
Canada
ناشناس
۱۹:۵۱ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
ایکاش اقای اصعر فرهادی .کارگردان مطرح
فیلمی در مورد این دلیران مردان ایران زمین میساخت
تا در سطح دینا مطرح شوند و
شهامت هایشان دیده و شینده شود
لااقل فرهادی کار برای توشه اخرت و
برای به تصویر کشیدن مظلومیت ایران زمین به تصویر بکشد
برای یکبار هم که شده
به دنبال منافع شخصی و جایزه نباشد و
حقیقیت پنهان دینای ظالم را به حهانیان بشناساند
Canada
ناشناس
۱۹:۱۲ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
باید در کتاب درسی دبستان داستان شهامت این نوجوانان نوشته شود و
عکس اسارت این نوجوانان در محل کار تصیمیم گیرندگان زده شود تا خدای نکرده .خیانت .زد وبند .پارتی بازی ووووووو نکنند
لااقل. شاید از این نوجوانان خجالت بکشند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۰۳ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
لعنت به منافقین
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۷ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
روح حاج قاسم عزیز شاد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۳ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
ایول
Netherlands
ناشناس
۱۴:۲۴ ۰۸ مهر ۱۴۰۰
فیلمی که ساختن واقعا تاثیر گذاره .
آخرین اخبار