در مطلب زیر مروری بر مفهوم «اثر تماشگر» در رویداد‌های اجتماعی داشته ایم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،   تا حالا در خیابان و شهر تماشاچی دیده‌اید؟ منظورم تماشاچی فوتبال و والیبال نیست که در استادیوم یا حتی زمین چمن سر کوچه فریاد هورا می‌کشیم و تیم مورد علاقه‌مان را تشویق می‌کنیم. حرفم چیز دیگری است، مال وقتی که یک اتفاق در شهر می‌افتد و عده‌ای از پنجره‌ها سرشان را بیرون می‌آورند و تا آخر ماجرا را تماشا می‌کنند بدون اینکه کوچک‌ترین واکنشی از خود نشان بدهند.

 یک روز در جاده در حال سفر بودیم که ناگهان یک خودرو به شدت با گاردریل برخورد و به سمت حاشیه جاده منحرف شد و چپ کرد. خودرو کاملاً چرخید و سپس روی بدنه‌اش ایستاد. انگار به جاده شوک وارد کرده باشند. همه سرعت‌ها کم شد و ناگهان ترافیک عجیبی راه افتاد. جالب است بدانید اتفاق در لاین کندرو بود و اصلاً ترافیک سنگینی ایجاد نمی‌کرد، ولی ترافیک ایجادشده متعلق به ماشین‌هایی بود که با کنجکاوی سرعت‌شان را کم کرده بودند تا بدانند چه خبر شده است. دیدن صحنه دلخراش تصادف برای‌شان جذاب بود و چشم از ماشین برنمی‌داشتند تا بدانند کسی زنده بیرون می‌آید یا نه. همه فقط تماشا می‌کردند، یکی آن وسط لایو می‌گرفت، یکی داشت برای مخاطبانش همان گزارش‌های «الان یک هویی» ضبط می‌کرد و بعضی هم گوشی به دست در حال ثبت و شکار لحظات بودند، ولی کسی پیاده نمی‌شد و همه منتظر بودند تا دیگری کاری کند.


بیشتربخوانید


جالب است بدانید همه می‌گفتند چرا آمبولانس یا پلیس نمی‌رسد؟ این در حالی است که کسی هنوز با پلیس یا اورژانس تماس نگرفته بود. بالاخره یک مرد میانسال عصبی شد و دلش برای سرنشینان خودرو سوخت. گفت ممکن است کسی زنده باشد و کمک بخواهد. این بود که سراسیمه پیاده شد و سمت خودروی تصادفی رفت. همین که مرد عرض خیابان را رد کرد و به آن سمت رفت، همه دلدار شدند و یادشان آمد که شاید کسی کمک بخواهد. آن‌ها هر کدام‌شان حس نوعدوستی و تماس اضطراری را به دیگری موکول کرده و هر کدام فکر می‌کردند آن دیگری تماس گرفته است. همه سمت خودرو رفتند و آنقدر شلوغ شد که وقتی اورژانس آمد از مردم خواست، صحنه را ترک کنند و بگذارند امدادرسانی بهتر انجام شود. بیایید تماشاچی‌های بیشتری برایتان معرفی کنم.

اثر تماشاگر در بیان اعتراض

فرض کنید مادرهای یک کلاس از آموزش معلم فرزندشان راضی نیستند. همه در گروه مادران اعتراض می‌کنند، ولی همین که قرار می‌شود اعتراض آن‌ها علنی شود و پیش مدیر مدرسه بروند، همه جا می‌زنند و تعداد مادرها شاید به یک پنجم کاهش یابد. آن‌ها می‌ترسند تنها بمانند و انگشت‌نمای مدرسه و معلم بشوند و مورد کینه قرار بگیرند.

یا کارکنان یک اداره از کیفیت خوراک رستوران راضی نیستند. وقتی کنار هم هستند غرولند می‌کنند، ولی وقتی قرار می‌شود به مدیریت اعلام کنند تا آشپز عوض شود همه پا پس می‌کشند. شاید پیش خودشان فکر می‌کنند چرا ما خودمان را آدم بد این ماجرا کنیم؟ فلانی کار ما را راحت می‌کند. هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست.

اثر تماشاگر در کمک به دیگران

یک خودرو پر از بار در خیابان تصادف می‌کند و همه تماشا می‌کنند. انتظار می‌رود مردم کمک و بار را جمع کنند و به صاحبش بدهند. بالاخره یکی پیدا می‌شود از آب گل آلود ماهی بگیرد و آن بارهای بر زمین ریخته را برای خودش بردارد! همین که او پاکت به دست میوه جمع می‌کند بقیه با سرعت از راه می‌رسند و در کسری از زمان چیزی از محصول بنده خدا روی زمین نمی‌ماند!

لطفا تماشاچی نباشید!

اثر تماشاگر در کار گروهی

فرض کنید اعلام می‌کنند کارکنان یک شرکت در جلسه علمی شرکت کنند. حضور در همایش برای گروه‌شان امتیاز مثبت دارد. فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ هیچ کس به جلسه نمی‌رود. هر کدام فکر می‌کنند فلانی حتماً خواهد رفت. همان از گروه ما کافی است. به این ترتیب مسئولیت گروهی را به شانه یک نفر می‌اندازند که فردا می‌فهمند او هم شرکت نکرده است. در واقع در اثر تماشاگر هر کدام از اعضا به دیگری تکیه می‌کند و از زیر مسئولیت شانه خالی می‌کنند. قرار نیست در رویدادهای اجتماعی مثل زمین فوتبال صرفاً چند بازیکن داشته باشیم و هزاران تماشاگر!

فکر کنید قرار است در مدرسه گروه برتر برای ساخت روزنامه دیواری را اعلام کنند؛ یعنی امتیاز کلی گروه!

آن‌ها خیال‌شان راحت است که مریم نقاشی را می‌کشد، پس حتماً نمره نقاشی را می‌گیریم. فهیمه خوب مطلب می‌نویسد. آن یکی دست خط خوبی دارد پس حتماً امتیاز خط را می‌گیریم. فاطمه هم عضو نخودی گروه است که مسئولیت خاصی ندارد و دل به کار گروهی دوستانش خوش کرده است. حالا بیایید ببینیم چه بلایی سر این گروه می‌آید. مریم حوصله نقاشی ندارد، ولی به مطلب‌های فهیمه امیدوار است. فهیمه هم مطلب دم‌دستی و ساده پیدا می‌کند و می‌گوید اگر خوش خط نوشته باشد، نمره را می‌گیریم. فردا که روزنامه دیواری را می‌بینند تعجب می‌کنند. هیچ کدام وظایف‌شان را درست انجام نداده‌اند و نمره آن‌ها از آخر اول می‌شود. این یعنی اثر تماشاگر!... یا معلم در مدرسه مجازی کلاس‌ها را گروه‌بندی می‌کند. از آن‌ها به صورت گروهی کار و فعالیت می‌خواهد. یک عده تماشاچی هستند و منتظرند تا سرگروه یا بچه‌های فعال و درسخوان کار کنند. آن‌ها مجبور نیستند به صورت انفرادی تلاش کنند و این تماشاگر بودن برای‌شان جذاب است. حالا اگر معلم همان فعالیت را از تک‌تک بچه‌ها بخواهد تازه معلوم می‌شود که هر کدام چقدر بار علمی دارند و اینگونه دست‌شان رو می‌شود.

این خصلت بسیاری از آدم‌هاست که از اول بودن می‌ترسند. از اینکه شروع‌کننده کاری باشند. از اینکه مسئولیت کارشان را بپذیرند. مدام می‌ترسند کار بقیه را خراب کنند. در فضای مجازی هم اغلب ما تماشاگر هستیم. یک عده به جای ما فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند.

در چنین مواقعی شما چه کار می‌کنید؟

حالا من از شما می‌پرسم: فرض کنید در یک خیابان بن‌بست قرار دارید و یک دزد در حال فرار است. آیا حاضرید راه او را سد کنید تا پلیس به او برسد؟
فرض کنید یک زن و شوهر در خیابان دعوای‌شان بالا گرفته و مرد روی همسرش دست بلند می‌کند. آیا حاضرید پیش بروید و برای جلوگیری از یک خشونت آشکار پیش‌قدم شوید؟

فرض کنید کسی یک استوری کمک قرار داده و از شما درخواست کمک مالی کرده است. آیا آن را بی‌چون و چرا می‌پذیرید یا منتظر می‌مانید تا رسید عده‌ای دیگر را نشان بدهد و شما شروع‌کننده نباشید؟

بعضی کارها انسانی و لازم است در برخی موارد اولین باشیم. تصمیم درست ما در لحظه می‌تواند جلوی فاجعه‌های بسیاری را بگیرد. جلوی آتش، مرگ، خشونت یا هر چیزی که شما به عنوان اولین نفر گزارش می‌دهید یا شخصاً برای آن پا پیش می‌گذارید.

برای رسیدن به یک نتیجه ایده‌آل همه اعضای گروه یا جامعه باید وظایف خود را به درستی انجام دهند و هرکسی مسئولیت کارش را به عهده بگیرد. نمی‌شود کارهای خانه را به دو فرزند به صورت گروهی سپرد. در این صورت کمی بعد دو فرزند داریم که یکی فعال و باهوش است و آن یکی تنبل و وابسته به خواهر یا برادرش. پس اگر مدیر یک مجموعه یا مادر یک خانواده هستید، سعی کنید در کنار فعالیت‌های گروهی، فعالیت‌های فردی آن‌ها را نیز تقویت کنید و یادشان بدهید که در مقابل وظایف خود مسئول باشند.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.