حادثه انفجار معدن طبس ساعت ۲۱ شنبه شب به دلیل تصاعد آنی گاز متان در یکی از تونل‌های معدن زغال‌سنگ شرکت معدنجو رخ داد که در زمان حادثه کارگران این معدن زغال‌سنگ در طبس مشغول کار بودند.

در پی انفجار معدن زغال‌سنگ در طبس و جان‌باختن شماری از کارگران، علی محمد مودب شاعر مشهور کشورمان شعری را برای این حادثه سرود.

شب معدنی ست تار، تو معدنکار * بردار تیشه از دل شب بردار

باید به جنگ‌ شب بروی، بشتاب * جنگ است و سنگ، سنگر این پیکار 

من آن‌همه ستاره نمی‌خواهم * هی در خیال آن‌همه را نشمار

از شب ستاره‌ای بکن و برگرد * آن را درون گنجه شب بگذار

برگرد! گردسوز دلی داغان * مانده به انتظار تو شب بیدار

هر چند خسته‌ای تو، مهل در راه * بی‌التفات دست به هر دیوار

ای تکیه‌گاه عاشقی‌ام برگرد * تا خاطرات من نشوند آوار

معدن‌کنی‌ تو تیشه بزن برگرد! * ما را به ریل‌های زمان مسپار 

دل‌های ما فسیل بسی داغ‌ است * ای زندگی بس است چنین تکرار

علی‌محمد مودب

دلم ریخت دیوار خانه تکان خورد * به این استکان تا که آن استکان خورد

به فریاد چشمان سنگینم از خواب * به اندوه آیینه و شمعدان خورد

تو بودی در این معدن خسته شب * که چشمم لبی خواب از این خاکدان خورد 

تو آن چشمه بودی که در خواب دیدم * از آن آهویی جرعه‌ای شادمان خورد

چه کابوس تلخی ست بیداری من * از این تلخ‌تر زهر کی می‌توان خورد

در آوار همراه من زنگ می‌زد * در آوار انگار دستی تکان خورد

تو می‌گفتی از سنگ نان می‌توان خورد * ببین سنگ شد هر که از سنگ نان خورد

همین معدن است آسمان من و تو * سر بخت ما را همین آسمان خورد 

علی‌محمد مودب