به گزارش
خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران برنامهی شب گذشته هفت در حالی در ساعت 23:30 به روی آنتن شبکه سه سیما رفت که محمود گبرلو سردبیر برنامه، این هفته از مریم امینی همسر شهید آوینی برای گفتگو درباره این شهید دعوت کرد و با توجه به اینکه هفته گذشته همسر شهید آوینی به دلیل کسالت نتواست در برنامه هفته گذشته حاضر شود این هفته مهمان برنامه «هفت» شد.
*رابطه ی من و مرتضی شبیه مراد و مرید بود
مریم امینی همسر شهید آوینی در ابتدای صحبت هایش از نحوهی آشنایی خود با شهید آوینی گفت: من سال 1352 و در 16 سالگی با مرتضی آشنا شدم و از نوجوانی با هم بودیم و 4 سال بعد با هم ازدواج کردیم تا سال 72 که او شهید شد و از پیش من رفت. وی از قدیم کاریزمای خاصی داشت و از نظر فکری همیشه او را قبول داشتم و رابطه مان شبیه مراد و مرید بود.
وی در خصوص وضعیت کنونی فرزندانش عنوان کرد: پسرم امسال دو فیلم کوتاه درباره پدرش ساخت؛ همچنین مستندهای زیادی ساخته است و امیدوارم روزی وارد سینمای داستانی شود. یکی از دخترانم مسوول بخش سینمای جهان مجله 24 را برعهده دارد و دیگری نیز فارغ التحصیل لیسانس پژو هش هنر است.
*مسئله اساسی آوینی پوچگرایی تفکرات غرب بود
همسر شهید آوینی اظهار داشت: صدای مرتضی همیشه گرم و دلنشین بود. آوینی زندگی پر فراز و نشیبی داشت به همین دلیل می توان دوران زندگی او را تقسیم بندی کرد. او یک انسان واحد بود و جوهره وجودی داشت که از ابتدا تا پایان شهادت با او همراه بود. او در سن 18 سالگی وارد دانشکده معماری هنرهای زیبا شد در آن دوران فوق لیسانس گرفتن 6 سال طول می کشید ولی مرتضی 10 ساله تمام کرد. من دو سال قبل از فوق گرفتن با او آشنا شدم اما هم کلاسیهایش رفتار او را به دو دوره 5 سال اول که دوشنفکرانه تر بود و دورهی سلوکش تقسیم می کنند.
وی افزود: همین الان هم دانشجو های دانشکده هنرهای زیبا متفاوت تر از دیگران هستند. آوینی در 5 سال اول در همان محیط آوانگارد پر معاشرت بوده اما در دوره دوم انزوا و مطالعه و نویسندگی پیشه کرد که همه ی اینها به قبل از انقلاب برمیگردد و در سال 54 فارغ التحصیل می شود او در زمینه فلسفه غرب و نویسندگان و رمانهای غرب مطالعه زیادی داشت و مسئله ذهنی اش طرز فکر غربی ها بود ذوق هنر و سوالأهای فلسفی زیاد داشت و در پی یافتن جواب برای این سوالها غرب را مطالعه میکرد و جوابی نمییافت بیشتر نوشته های بعد انقلاب او در مورد پوچ گرایی انسان غرب و حاصل تجربه زیستی به وجود آمده از خواندنش بود به همین دلیل است که حرف هایش برای انسان ملموس است و درگیر این فضا بود.
*امام نقطه عطفی در زندگی مرتضی بود
امینی در خصوص شخیت درونی شهید آوینی اظهار داشت: درون مرتضی جوششی وجود داشت که گفتار متنهایش از این موضوع نشئت می گرفت. کار او پشت جبهه بود اما انگار در آن فضا زندگی کرده بود؛ یک شخصیت جستجو گری داشت که با نظریه جلو می رفت. آوینی در تظاهرات وارد و درگیر مسائل سیاسی نمیشد تا اینکه در تابستان 58 از طریق تلویزیون امام (ره) را دید و کاملا تغییر کرد و جواب سوالهایش در مورد سرگردانی بشر را یافت. او در نامه هایش توصیف شیدایی از امام خمینی (ره) می کند و با وارد شدن به جهاد مینویسد:"من کار پیدا نکردم، زندگی پیدا کردم" در دوران جنگ اینقدر او را کم می دیدیم چون در زندگی اولویت بندی داشت و این ترکیب جوشش درونی سفارشی نبود و به آن ایمان پیدا کرده بود که باید اینگونه خود را وقف کند و مسئله شهادت و از خود گذشتگی و حضور خالصانه در جبههها را باور داشت. او فهمید هر چه با مخاطب بیواسطهتر ارتباط برقرار کند بهتر است و مرتضی به شدت روی آیینه وار شدن خود کار کرد.
*نوع نگاه ، زندگی و آثار مرتضی حکم وصیت نامهی او را دارد
امینی خاطر نشان کرد: گفتگوی مرتضی خارج از زندگی او نیست. آوینی وصیت نامه ندارد. در حالی که از فکر شهادت دور نبوده است که این موضوع نشان می دهد نوع زندگی، نگاه و آثار او وصیت نامه اش است. مرتضی روی خودش هم خیلی کار می کرد.
همسر آوینی ادامه داد: مرتضی یک قدرت تشخیصی به پاس مجاهداتش داشت که افق دید گستردهای به او می داد؛ وی با ناملایماتی رو به رو بود پیش بینی های او در همهی حوزه ها درست است و روی مسائل تاثیرگذار فرهنگی انگشت میگذاشت آن موقع ماهواره را بیان کرد و به سینما بیش از مباحث نظری پرداخت و موضوعاتی که بعد از پایان جنگ به آن پرداخت موضوعات مهم و مورد علاقه ی او بود تطبیق این دو سبب تاثیر گذاری بیشترش شد او می گفت با ید گفتگو های فرهنگی در مقیاس های بزرگ تری صورت بگیرد و اعتقاد زیادی به نقد داشت.
*آوینی فرهنگ را بهانه ای برای گفتن یک شعار، سیاسی نمیکرد
وی ادامه داد: مرتضی در سمینار سینمای پس از انقلاب ادبیات با یک سیستم سوال جوابی بی پروا صحبت میکردشاید مسائل پذیرفته شده ای را در محل سوال قرار داد که آن جمع این همه صراحت با دلیل و بدون توهین را نمی پذیرفت اصولا او مقبولات را زیر سوال می برد و خودش در نوشته هایش در نکوهش عادت حرف های زیادی می زند به نظر من در آن سمینار کسانی که علاقه مند به سینمای روشن فکری بودند، از این صحبتها بدشان آمد اما چند روز بعد این مسئله در سوره انعکاس داده شد. برای من جالب بود که در شماره بعد از آن سمینار خواندم سوال ها و جوابهای وی را نوشته بودند بدون اینکه اشاره کنند چه اتفاقاتی افتاده وقتی آمدم خانه کوچکترین نشانه ای از ناراحت شدنش ندیدم. من واقعا نمی توانم فراموش کنم در ماههای آخر «مرتضی» که آدم شیرینی بود محزون و اندوهگین شده بود و حالاتی از او دیدم که در این سالها ندیدم و برخورد های سیاسی با او شد و کماکان این سوء استفاده سیاسی وجود دارد در صورتی که او فرهنگی بود آوینی فرهنگ را بهانه ای برای بیان یک شعار، سیاسی نمی کرد.
بنا براین گزارش؛ پس از نمایش تصاویری از آثار و زندگی مرتضی آوینی تهیه کنندهی برنامه «هفت» به گفتگویی تلفنی با سجاد آوینی پسر شهید مرتضی آوینی پرداخت.
سجاد آوینی گفت: پدرم در بخشهای نظری و عملی سینما حرف های زیادی برای گفتن داشت. سینما را فارغ از مسائل روز و وسیله ای برای بیان مفاهیم دینی می دید. او در سردبیری نگاه گسترده ای داشت و اهالی «سوره» به سینمای عرفانی و بیشتر به نگاه مخاطب بها میدادند و تماشاگر و قصه محور بودن فیلم را مهم ترین معیار آن می دانستند فراستی هم در آن دوره همین طور بود.
*آوینی سینمای حاتمی کیا رابه خاطر حضورش در جبهه و ارتباط غیر تحمیلی اش با مخاطب دوست داشت
امینی پیرامون آثار شهید آوینی خاطر نشان کرد: 4 سالی است که خانواده پیگیر انتشار آثار ایشان است برنامه وسیع تری در این زمینه داریم الان جملات عجیب قریبی به آوینی نسبت داده می شود که به نظرم نوعی بساز بفروشی است.
وی افزود: به نظرم مرتضی در بیشتر مقالاتش اول آزادی را تعریف و بعد به معرفی آزادی قلم میپرداخت. او اول هر زبانی را به قابل فهمش تبدیل می کرد و بعد می نوشت وقتی حرف می زنیم نمی دانیم در مورد کدام شهید آوینی می گوییم؟ او سینمای داستانی که انسان را به سلوک معنوی دعوت کند، می پسندید و به هدف فیلمساز کاری نداشت اما از آنجایی که فیلم سازنده اش را لو می دهد به نظرم فیلم های با قصد و غرض زیاد ماندگار نیستند. اوینی میگفت فیلم باید طوری باشد که بیننده با تماشای آن به یک نوع معنویتی برسد میتواند فیلم در جهت القای یک مفهوم دینی نباشد او می گفت حقیقت عالم اسلام است و هنر نسبتی با اسلام و سینما نسبت با هنر دارد پس سینما یک امر دینی است. کارهای حاتمی کیا را دوست داشت چون می گفت در سینما باید فطرت مخاطب را در نظر گرفت. سینماگری که در جبههها بوده باشد در آن دوران کم داشتیم و حاتمی کیا را به عنوان نمونه هنر مندی که در جبهه بوده و از تکنیک هایی که میخواهد مسئله ای را به مخاطب تحمیل کند او را دوست داشت خیلی امیدوار بود که یک جریانی در سینمای بعد از انقلاب شکل بگیرد.
*آثار ساخته شده با نام «مرتضی» خسر دنیا و آخرت است
همشر شهید آوینی خاطرنشان کرد: این جریانهایی که راه افتاده از نزدیک برخوردی نداشتم 2 اثر سینمایی دیدم که با نام او پیوند خورده و خسر دنیا و آخرت بود. با وجود صرف هزینههای زیاد اما مخاطبی نداشت. امیدوارم وضعیت سینمای مستند بهبود یابد و آنطور که آوینی فکر و عمل می کرد با صداقت بیشتر، بهانه قرار ندادن فرهنگ و عمیق نگاه کردن به سینما، راه و سلوک وی را حفظ کنیم من 2 مورد در فرانسه شنیدم که روی مستند «حقیقت» رساله فوق لیسانس می نویسند و به قدری آن جمع را تحت تاثیر قرار داده که شاید اگر در موردش صحبت هم نمی کردیم مردم می فهمیدند. اصالت نگاه آوینی و متکی بودن به خودش و خود آموزی او، یک دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی در پایان گفت: آوینی اگر الان بود همچنان به تحقیق و پژوهش ادامه میداد در روزهای آخر یک مقاله خارجی در مورد «راک اند رول» به یکی از بچههای سوره داده بود تا ترجمه کند و گفته بود این مسئلهی این روزهای غرب است. به نظر من این مقاله اگر همین الان هم ترجمه شود جریان ساز خواهد بود.
انتهای پیام/