گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - سعیده سادات احمدی؛ منصور ضابطیان نویسنده، مجری، تهیهکننده و گردشگر، این هنرمند تمام عیار که این روزها کتابهایی از سفرنامههای خود به چاپ رسانده است مهمان کافه کتاب ما است.
*آقای ضابطیان متولد چه سالی هستید؟
متولد سال 1349 هستم.
*اگر قرار باشه کتابتون رو به یه مریضی هدیه کنید اون مریضی کیه؟
راستش ترجیج میدم کتابمو به بچههایی که توی بیمارستانها بستری هستند و بچگی نکردن هدیه کنم تا یک مریضی خاص.
*یک کتاب پاییزی بهمون معرفی کنید؟
کتاب خاصی مد نظرم نیست اما هر کتابی که بشه تو پاییز خوند و باهاش حال کرد را به علاقمندان پیشنهاد میکنم.
*زندگی از دیدگاه خودتون رو برامون تعریف کنید؟
زندگی خیلی کوتاهتر از اون چیزیه که فکر میکنیم و خیلی شیرینتر از او طعمی که زیر دندون میاد و مزهاش میکنیم و بستگی داره ما باهاش چجوری راه بیایم ما باید دنیای خودمون رو باهاش بسازیم.
*کتاب و کتابخوانی از دیدگاه منصور ضابطیان؟
زندگی خودم رو بدون کتاب نمیتونم تصور کنم و هر وقت وارد کتابفروشی میشم حسرت میخورم که بمیرم و نرسم این همه کتاب خوب رو بخونم.
*یک خاطره خوب با یک کتاب خوب؟
ایتالیا که بودم چند تا کتاب فارسی با خودم برده بودم که به غیر از یکی بقیه رو خوندم. توی قطار که بودم کتاب «عطر، سنبل، عطر کاج» هر قسمتش رو چندینبار به صورت قطره چکونی میخواندم و بلندبلند میخندیدم که باعث توجه مسافران به من شد که چرا کتاب رو از راست به چپ مطالعه کردم و اینکه بلند بلند خندیدم.
*زندگی بدون مطالعه را چگونه میبینید؟
با توجه به اینکه در حال حاضر کتاب جزو سبد خرید خیلی از خانوادهها نیست اما دنیای من بدون کتاب قابل تصور نیست من بیشتر کادوهای دوران کودکیم کتاب بود.
*اگر خودتون یک کتاب بودید اسم اون کتاب رو چی میذاشتید؟
بیشک منصور ضابطیان
*آقای ضابطیان زندگیتون خلاصه شده توی چی؟
خانوادهام، دوستام، سفر، هندوانه، چای، کتاب، فیلم.
*محبوبترین کتابی که هدیه گرفتید؟
کتاب «سووشون» نوشته سیمین دانشور که جایزه ثلث اول کلاس اول راهنماییم بود و خیلی روی من تأثیر گذاشت و نگاه من رو به ادبیات عوض کرد.
*اگر قرار باشه یه حرف ماندگار به طرفدارانتون بزنید اون حرف چیه؟
خودشون باشن، خودشون بمونن و دنیای خودشون رو بسازن.
*برای اینکه بتونید بنویسید و برنامه اجرا کنید از چه چیزی انرژی میگیرید؟
تمیزی و نظم خیلی بهم آرامش میده در نتیجه اول جای تمیز و مرتب و بعد قهوه یا چای در یک فضای آروم همراه با موزیک.
*اگر هنرمند نمیشدید دوست داشتید چه کاره بشید؟
معمار یا گرافیست
*رابطه بین (نویسنده،چای،قهوه،سکوت) رو برامون بگید؟
دیگه دلیلی برای نوشتن باقی نمیمونه
*دنیا را با کتاب برامون تعریف کنید؟
شاید متواضعانه نباشه دنیای خودم رو با کتابهای خودم تعریف میکنم چون دنیای من خلاصه شده تو کتابهایم.
*نظرتون درباره کلمات زیر بگید.
گردشگری: بزرگ کردن دنیای درون
سوت قطار: برای بعضیها یک حکایت غمگین برای بعضیها انتظار شیرین
امیرعلی نبویان: یک دوست که با دیدن خودش و کارهایش ذوق میکنم
خیابان انقلاب: خاطرات همه سالهای زندگی مخصوصاً از وصال تا انقلاب
نیلوفر لاریپور: یک ترانه سرا قهار که بخش عمدهای از مردم باهاش خاطره دارند
مارکوپلو: رنجی که مارکوپلو کشید هیچوقت من نکشیدم من خیلی راحت میرم فرودگاه و با هواپیما سفر میکنم ولی مارکوپلو خیلی سخت سفر میکرد مثلا سفر 15 روزه من شاید یک سال برای مارکوپلو طول می کشید.
انتهای پیام/