به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در ایران پیش از اسلام، شیوه به نگارش درآوردن متون دینی چندان معمول نبوده است این آثار قرنها سینه به سینه حفظ میشد و چندان ثبت و ضبط آن را واجب نمیدانستند. در این دوران تنها اسناد سیاسی، اقتصادی و دولتی را شایسته نگارش میدانستند. این نوشتهها را میتوان در مطالب کتیبههای فارسی باستان و پهلوی، چرم نوشتهها و سفال نوشتهها مشاهده کرد. کتاب اوستا سینه به سینه حفظ میشد، تا این که سرانجام در دوره ساسانی به کتابت درآمد. پس از آن نیز موبدان به ندرت برای انجام مراسم دینی به آن مراجعه میکردند.
در کتابهای پهلوی غالبا به مسائل افسانه آمیزی پیرامون کتاب اوستا برمیخوریم. بر طبق این روایات، اسکندر، کتاب اوستا را که بر روی پوست نوشته شده، میسوزاند. پس از این واقعه کتاب مجدد گرد آوری میشود. نظیر همین روایات به کتابهای نویسندگان دوران اسلامی نیز، راه یافته است. اما در میان همین گفتهها نیز به اهمیت سنت شفاهی برمیخوریم.
1- «آکسپتنس تست»: معادل آن را کلمه«آزمون پذیرش» قرار دادهاند. این کلمه از ترکیب دو اسم ساخته شده است در ترکیب کلمه «آزمون» ترکیب بن مضارع فعل «آزمودن» و در ترکیب کلمه «پذیرش» ترکیب بن مضارع فعل «پذیرفتن» و پسوند «ش» مصدری را مشاهده میکنیم. تک تک این کلمات به صورت مستقل در زبان امروز وجود دارد. کلمه پذیرفتن، علاوه بر آنکه به صورت اسم «پذیرش» در زبان فارسی بهکار میرود، به صورتهای دیگری چون «پذیرش کردن» و «پذیرفته شدن» نیز کاربرد دارد. کاربرد این معادل را در زبان امروز تا حدی است، که کلمه لاتین به میزان کمتری استفاده میشود.
2- «لینینگ»: معادل آن را کلمه «آستر کاری» ساختهاند. این معادل از ترکیب دو اسم و پسوند «یاء مصدری» ساخته شده است. کلمه «آستر» در متون کهن دیده نمیشود و آن را میتوان جزء کلمات ساخت فرهنگستان زبان و ادب فارسی دانست. کلمه «کاری» در اینجا تنها به عنوان ترکیب اسم و «یاء مصدری» استفاده میشود. در این کاربرد مقصود بیان این کلمه به عنوان صفت افراد نیست. ترکیب این دو کلمه در زبان امروز بهکار نمیرود. کاربرد فعل مرکب «آستری دادن» بیش از این معادل است. در زبان فارسی نیز مانند سایر زبانها هر فعلی تنها یک معنا ندارد و در معناهای متعدد استفاده میشود. بنابراین اتلاق این فعل، به انجام این امر در مکانهای متفاوت غلط نخواهد بود.
3- «آسانسور»: معادل آن را، کلمه «آسان بر» ساختهاند این معادل از صفت و بن مضارع فعل «بردن» ترکیب شده است. کلمه «آسان» در زبان فارسی و متون کهن از جمله این غزل معروف حافظ بهکار میرود:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
اما کلمه «بردن» را نیز میتوان در شاهنامه فردوسی دید:
بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
القصه فراموش نکنیم، که هرچند دو کلمه در متون قدیم و زبان فارسی کاربرد داشته باشد، مسئله مهمی چون مناسب بودن قرار گرفتن دو کلمه در کنار یکدیگر نیز اهمیت ویژهای دارد. ترکیب این دو کلمه با هم درست نیست. به همین دلیل این معادل در زبان امروز کاربردی ندارد. استفاده از کلمه لاتین، به مراتب بهتر از ساخت نادرست یک کلمه است.
انتهای پیام/