به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ زبان اوستایی، به عنوان زبانی مرده در دوره فارسی میانه و در حوزههای دینی زردتشتیان رایج بود. به غیر از این زبان، زبانهای فارسی باستان، اکدی، عیلامی و آرامی که زبان رسمی هخامنشیان محسوب میشدند، در این دوره از رواج میافتد و زبان یونانی جایگزین این زبانها میشود. رواج این زبان تا زمان بلاش اول ادامه مییابد و از آن پس به عنوان زبانی از زبانهای رسمی ایران به هستی خود ادامه میدهد.
از برخی زبانهای ایرانی دوره میانه، آثار مختلفی برجای مانده است. زبانهایی که از آن، آثاری برجای مانده است، را به سبب شباهت قواعد دستوری میتوان در دو گروه ایرانی میانه شرقی و غربی قرار داد. در گروه ایرانی میانه شرقی، میتوان زبان های بلخی، ختنی، سغدی و خوارزمی را مشاهده کرد. این زبانها در مناطق شرقی ایران رایج بودند. در گروه ایرانی میانه غربی، زبانهای پهلوی اشکانی و فارسی میانه قرار دارد. این زبان همان زبانی است، که زبان فارسی بازمانده آن محسوب میشود.
پهلوی اشکانی، زبان پهله بوده است. این زبان در خراسان، مازندران و بخشی از جنوب ترکمنستان امروزی مشاهده میشد. از زبان پهلوی اشکانی، که باید آن را پهلوی یا پهلوانی نامید، در دوره باستان اثری به جای نمانده است. اما از این زبان در دوره فارسی میانه آثار نسبتا زیادی برجای مانده است. این زبان ظاهرا در اوایل دوره اسلامی از میان رفته و جای خود را به زبان فارسی داده بوده است.
1-«جِاُفُن اِرِی» (geophone array): معادل آن را کلمه «آرایه لرزه یاب» قرار دادهاند. این کلمه در زبان لاتین به تعدادی لرزی یاب گفته میشود، که به صورتهای خطی یا سطحی در ایستگاه ثبت لرزه چیده میشوند. این معادل از ترکیب دو اسم و بن مضارع فعل «یافتن» ساخته شده است. این کلمات در زبان امروز رواج دارند، اما ترکیب آنها با یکدیگر در این زبان بهکار نمیرود. دلیل آن به گنگی مفهوم معادل بازمیگردد که در اثر چینش کلمات به وجود آمده است. بهجای آن می توان کلمه «لرزه یاب» را به تنهایی بهکار برد. در زبان فارسی، نیازی به ساخت کلمه برای انواع یک شی ء نیست.
2- «بُن میل» (bone meal): معادل آن را کلمه «آرد استخوان» قرار دادهاند. این کلمه در زبان لاتین به پودری گفته میشود، که پس از گرفتن چربی استخوان حیوان از این عضو آن تهیه میشود و به عنوان مکمل غذایی انسان و حیوان به کارمیرود. این کلمه از ترکیب دو اسم ساخته شده است و در زبان امروز بهکار نمیرود به دلیل آنکه تناسبی میان کلمه «آرد» و «پودر» از نظر مفهومی وجود ندارد و مفهوم این دو کلمه از نظر علم تغذیه متفاوت است. به جای این کلمه میتوان «پودر استخوان» را به کاربرد تا با مفهوم اصلی کلمه تناسب داشته باشد.
3- «دکوریشن»( de coration ): معادل آن را «آرایه گری، آرایش یا آرایی» قرار دادهاند. این کلمه در زبان لاتین به هنر تزئین مکان یا اشیاء گفته میشود. کلمه«آرایه گری» از ترکیب اسم، پسوند گر و «یاء» نسبت ساخته شده است. این ترکیب در کلمات دیکر به صورت ترکیب بن فعل «آراستن» با پسوندهای «ش» و «یاء مصدری» است. این کلمات در زبان فارسی به عنوان معادل کلمه لاتین بهکار نمیروند. بهجای آن میتوان از کلمه «نقش بندی» استفاده کرد. این کلمه در زبان فارسی وجود دارد.
انتهای پیام/