در باشگاه ضرب‌المثل امروز حکایت کوتاهی را از ضرب‌المثل «آبشان از یک جوی نمی‌گذرد» می‌خوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ضرب‌المثل‌ها که جزئی از فولکلور یا دانش عامیانه را تشکیل می‌دهند، در هر زبان و فرهنگی کم و بیش دیده می‌شوند. شکل‌گیری ضرب‌المثل‌ها بر اساس موازین علم و منطق نبوده و دارای هیچ‌گونه پشتوانه و استدلال منطقی نیست. از آنجا که نمی‌توان جامعه‌ای را یافت که تمام اعمال و رفتار افرادش منطقی و حساب شده باشد، بنابراین جامعه‌ای را نمی‌توان یافت که در آن ضرب‌المثل شایع نباشد. باید گفت افراد هر جامعه هرچه از مراحل رفتارهای سنتی و غیرمنطقی به طرف رفتارهای منطقی و حساب‌شده‌تر متمایل می‌شوند، از رواج امثال و حکم کاسته می‌شود و افراد در تایید یا نفی امری کمتر به ضرب‌المثل استناد می‌کنند؛ زیرا در اثبات یا رد موضوع مورد نظر خود بهتر و بیشتر می‌توانند از استدلالات منطقی استفاده کنند. اما آنچه مسلم است این است که موضوعات دربرگیرنده ضرب‌المثل‌ها در جوامع متفاوت بوده و بیانگر مسائل مورد علاقه یا انزجار مردم و در واقع انعکاسی از فرهنگ اصیل و شایع هر جامعه است (کلهر، 1380).

با این وصف در باشگاه ضرب‌المثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضرب‌المثل «آبشان از یک جوی نمی‌گذرد» می‌پردازیم.

*****************************************

زمانی که میان چند نفر بین موضوعی توافق و سازگاری وجود نداشته باشد، و مدام با هم بر سر آن مسئله اختلاف نظر داشته باشند، می‌گویند که آبشان از یک جوی نمی‌گذرد یا آبشان در یک جوی نمی‌رود.

حال باید دید که این «آب از یک جوی نرفتن» از کجا ناشی شده و در این عبارت مَثَلی به چه موضوع و نکته‌ای اشاره دارد؟

در گذشته آب لوله‌کشی وجود نداشت. به همین خاطر مردم شهر و روستا برای تامین آب مورد نیاز خودشان، از آب رودخانه و قنات و نهرها استفاده می‌کردند. اول هر هفته حوض‌ها و آب‌انبارهای خود را پر می‌کردند و از آن برای نظافت و آشامیدن استفاده می‌کردند.

معمولا این ذخیره‌سازی آب در شب انجام می‌گرفت، چون آب جوی و نهرها دست نخورده و تمیزتر بود. به این دلیل که در آن موقع از شب دیگر کسی ظرف یا لباس چرکی را در آن آب نمی‌شست.

حالا برای برداشتن و تأمین این آب مورد نیاز، در آن زمان از شب گاه چنان دعوا و قشقرقی به راه می‌افتاد که دیگر کسی نمی‌توانست بخوابد. چرا که برای تأمین این آب گاه نوبت و حق دیگری هم ضایع می‌شد.

این اتفاق در روستاها هم بیشتر بود، چرا که آن‌ها باید این آب را روانه زمین‌های زراعی خود می‌کردند و کشاورزان گاه بر سر این آب‌گیری به جان همدیگر هم می‌افتادند. به همین خاطر بود که پس از مدتی سعی می‌کردند تا آب مورد نیاز خود را از جویی تهیه نکنند که فرد دیگری هم که با او اختلاف نظر دارند، از آنجا آب بر می‌دارد. 

از همین رو امروز این مَثَل را در مورد افرادی به کار می‌برند که بر سر موضوعی با هم اختلاف نظر دارند و به عبارتی آبشان از یک جوی نمی‌گذرد.




گزارش از: مریم محمدی



انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Spain
حمید
۰۷:۵۲ ۰۱ مهر ۱۳۹۴
با سلام
مصداق درست بدینگونه است
در قدیم ،جوی اب بصورت مشترک مورد استفاده قرار می گرفت و زمانی پیش می امد که همزمان اب از دو شخص از دو جای متفاوت از یک جوی اب می خواست بگذرد و مشکل پیش می امد که اب خروجی چه کسری مربوط به شخص است و این باعث بروز مشکل و نزاع می گردید.