امشب در شب شهادت حضرت زینب(س) ،عاشقان و دل دادگان به ائمه عصمت و طهارت(ع)در حرم مطهر امام هشتم (ع) جمع شده اند و در غم شهادت ایشان اشک ماتم می ریزند.

به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد ،امشب شب وفات حضرت زینب( س) ،بانوی دلیر و باشهامت، دانش و بینش ،کفایت و خردمندی است.حضرت زینب(س) دختر امیرمومنان علی (ع) و فاطمه زهرا(س)است.

 

حضرت زینب در روز ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری چشم از جهان فرو بست و به سمت معشوق شتافت؛ امشب عاشقان و دلدادگان حضرت زینب( س) در حرم مطهر رضوی جمع شده اند تا در شب شهادت بزرگ بانوی اسلام به عزاداری و سوگواری بنشینند.

 

حدود ساعت ۱۸، اتوبوس لحظه لحظه به حرم مطهر امام هشتم(ع) نزدیک تر می شد ، بالاخره اتوبوس دور زد و وارد خط ویژه شد ، حال ،گنبد طلایی حرم امام هشتم(ع) دیده می شود. محو تماشای گنبد زرین امام رضا(ع) بودم که صدای صلوات مردان و زنان در داخلی اتوبوس مرا به خود آورد اتوبوس توقف کرد و مسافران یکی یکی پیاده شدند.

 

بعد از ورود به حرم و گفتن تسلیت به هشتمین پیشوای شیعیان وارد رواق امام خمینی (ره) شدم تا در مراسم ویژه برنامه شب شهادت حضرت زینب (س) شرکت کنم.

 

به راستی در صحن و سرای حرم امام رضا(ع) بودن خود نعمتی است. ای رضا ، ای امام مهربانی ها به راستی آنان که در کنار تو جای گرفته اند کفران نعمت است بهشت آرزو کنند. بیا و زائرانت را که پرندگان بی بال و پر توانند همچون کبوتران گنبدت پناه گاه باش .

 

در قسمت مربوط به خواهران کنار دیگر خواهران نشستم. با آن ها سر صحبت را باز کردم و خواستم هرچه از حضرت زینب (س)می دانند برایم بگویند.

 

یکی از آنان گفت: حضرت زینب(س) دختر امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) بودند ،همسر گرامی ایشان عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب بود و ۳ فرزند داشتند به نام‌های علی و عون و ام کلثوم.


یکی دیگر از خانم ها گفت: حضرت زینب در هوش و ذکاوت بی‌نظیر بودند به گونه ای که از همان کودکی خطبه هایی را روایت می‌کردند که محتوی معارف اسلامی و احکام بود حتی خطبه فدک را که حضرت فاطمه زهرا(س) در دفاع از امیر مومنان علی(ع) گفته بودند را روایت کرده‌اند.

 

خانم دیگری که درست در کنارم نشسته بود به نظر می رسید ۱۶ یا ۱۷ ساله باشد ادامه داد:حضرت زینب( س) علاقه شدیدی به برادرشان امام حسین ( ع) داشتند ، ایشان در خانه شوهر همه اسباب راحتی برای زندگی را داشتند ، با وجود این همه راحتی و داشتن غلامان و کنیزان زمانی که حضرت امام حسین (ع) تصمیم رفتن به کوفه را گرفتند ، این بانوی بزرگ هم از راحتی خود گذشتند و با ایشان راهی شدند.

 

یکی دیگر از خواهران گفت :حضرت زینب خیلی شجاع بودند به طور مثال سخنرانی حضرت در کوفه غوغا به پا کرد ، ایشان در جواب ابن زیاد که از ایشان پرسید کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی گفتند: جز زیبایی چیزی ندیدم ، شهادت برای آن ها مقرر شده بود، انان به سوی قربان گاه خویش رفتند و به زودی خداوند انان و تو را می اورد تا در پیشگاه خویش داوری کند.

 

بعد از چند دقیقه گفت و گو میانمان سکوت برقرار شد ، صدای مداح از بلند گو پخش می شد و مردم عزاداری می کردند . این بار چشمان همه ما پر از اشک بود . اشک می ریختیم و لحظه به لحظه سعی در تزکیه نفس داشتیم .

 

بعد از گذشت حدودا یک ساعت و نیم به صحن انقلاب رفتم ، دلم برای پنجره فولاد پر می زد ، در مقابل پنجره فولاد ایستادم و زمزمه کردم ، ای ضامن آهو هر نیاز و نیازمندی رو به سوی تو دارد ، ای امام من این اشتیاق و محبت به تو است که در دل های ما شیعان جای گرفته ، پس جرعه ای از نگاهت را نصیب ما کن . زیرا ما به همان نگاه تو دل بسته ایم.

 

در گوشه ای نشستم؛ امشب شب پانزدهم ماه رجب است و در چنین شبی درهای رحمت پروردگار متعال باز است، زیارت نامه ای خواندم و بعد از خواندن نماز مخصوص شب پانزدهم رجب از حرم امام هشتم، امام رضا(ع)، خارج شدم .

 

انتهای پیام // ز.ی

گزارشگر زهرا یونسی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.