به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،حضرت مسلم بن عقیل اولین شهید کربلا است که شب نخست ماه محرم را به پاس فداکاری و جان فشانیهای این سفیر شهید، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهادند. از این رو کتابی با نام «در اوج غربت» نوشته مهدی خدامیان آرانی که به غربت حضرت مسلم بن عقیل در کوفه پرداخته است را برای شما معرفی میکنیم.
عناوین اصلی کتاب «در اوج غربت» به شرح زیر است:
مقدمه، اینجا کوفه است، بیعت با مسلم, نامه اى از جنس نور,امیر کوفه سخنرانى مى کند,نجات شهر کوفه,نقشه غربت یک غریب,شهادت مهمان شهر بصره, روباه مکّار کوفه, شب شوم کوفه, فرستاده نور کجاست؟, در اوج جوانمردى,جاسوسى به شکل عاشق, باوفاترین میزبان دنیا, دروغگوترین قاضى!, قصر در حلقه محاصره, راز بى وفایى کوفیان,غریبترین نماز تاریخ, زنى که تنها مرد کوفه شد, شادمانى بزرگ مادر, لبخندى به شهادت, زیر باران سنگ و آتش, مهمان تشنه لب؛ بر بلنداى کوفه, سخن آخر.
در مقدمه کتاب آمده است:
آیا تا به حال با خود فکر کرده اید که چرا اهل کوفه مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند؟ سرانجام یک شب تصمیم گرفتم تا قلم در دست بگیرم و در میان دهها کتاب به دنبال پاسخ این سؤال بگردم. مى خواستم تاریخ را مورد کنکاش قرار دهم و از راز غریبى مسلم، پرده بردارم و در «اوج غربت» را برایتان به تصویر بکشم؛ و چنین بود که با مراجعه به شصت و یک کتاب تحقیقى، تاریخى، این نوشتار را برایتان آماده کردم. شما مى توانید دلیل سخنان مرا در پى نوشت هایى که برایتان ذکر کرده ام، بیابید. امیدوارم این کتاب براى شما مفید باشد و پیام مرا به خوبى دریافت کنید.
در بخشی از متن کتاب «در اوج غربت» میخوانیم:
«گروه زیادی از جوانان گرد او حلقه میزنند و او را با احترام زیادی وارد شهر کوفه مینمایند.
مردم سر از پا نمیشناسند؛ همه برای دیدن مسلم هجوم میآورند.
این سر و صدا برای چیست؟
خواننده عزیز، بیا برویم و ببینیم که چه خبر شده است.
عجب! بزرگان شهر با هم دعوا میکنند!
آخر برای شما زشت است؛ خدای نکرده سن و سالی از شما گذشته است؛ برای چه صدایتان را برای هم بلند کرده اید؟
- ما میخواهیم میزبان مسلم باشیم.
- نه، مسلم باید به محلّه ما بیاید.
دعوا برای این است که مسلم به خانه چه کسی برود.
امروز که مردم برای مسلم این گونه دعوا میکنند، پس وقتی امام حسین (ع) به این شهر بیاید، چه خواهند کرد؟
به هر حال، مردم کوفه امروز صحنههای زیبایی از عشق به مسلم را آفریدند.
اینجا سراسر شور و اشتیاق است.
جوانان به مردم میگویند: «مسلم از راه دوری آمده است، اجازه بدهید، مسلم را به خانه ببریم تا استراحت کند» و مسلم با عدّهای از جوانان به سوی یکی از محلّههای شهر حرکت میکند.
آیا میدانی مسلم در خانه چه کسی است؟
خانه مُختار.
آیا او را میشناسی؟
مختار ثَقَفی که نام او در تاریخ به عنوان قهرمانی بزرگ ثبت شده است.
(همان مختار که چند سال بعد از شهادت امام حسین (ع) قیام کرد و انتقام خون آن حضرت و یارانش را گرفت)
آیا شما میدانید چرا مسلم خانه مختار را برای اقامت خود انتخاب نموده است؟!
این خبر به گوش همه میرسد: مسلم به خانه مختار میرود.
اینجاست که عدّهای از بزرگان شهر متعجّب میشوند که چرا مسلم به خانه آنها نمیآید؟!
مگر شهر در اختیار نیروهای یزید نیست؟»
انتهای پیام/