در سال ۱۳۷۴ استادی در دانشگاه تهران به‌دلیل اعتراض به قانون حجاب از تدریس در دانشگاه استعفا می‌دهد و بعد از این استعفا در خانه خود کلاسی خصوصی در جهت افکارش برگزار می‌کند.

«آذر نفیسی، هر پنجشنبه‌صبح به‌مدت دوسال، هفت نفر ازهمفکران و وفادارترین دانشجوهای دختر خود را دور هم جمع می‌کرد تا رمان‌های کلاسیک غربی ممنوعه را بخوانند.بعضی ازاین دخترها در خانواده‌های محافظه‌کار ومذهبی و بعضی دیگر در خانواده‌های سکولار بزرگ شده بودند.... در‌ابتدای این راه، آنها خجالت می‌کشیدند درباره افکار و عقاید خود صحبت کنند، اما خیلی‌زود حجاب برداشتند و راحت‌تر حرف زدند.» این خلاصه‌ای رسمی از فیلم لولیتاخوانی در تهران است. کارگردان این فیلم اِران ریکلیس اسرائیلی است که ۳۵ سال سابقه فیلمسازی داشته و جوایز متعددی هم برای فیلم‌های مطرح خود مانند زیتون (۲۰۱۲)، پناهگاه (۲۰۱۷)، عنکبوت در تار (۲۰۱۹) برده‌ است. 
   
نتیجه همدستی کارگردان اسرائیلی با بازیگران جلای وطن‌کرده
ریکلیس سال ۲۰۱۹ با بنیانگذار شرکت اسرائیلی یونایتد‌کینگ‌فیلمز و مایکل شرفستین، تهیه‌کننده شرکت اسرائیلی توپیا کامیونیکیشن همراه شد تا روی پروژه‌های جدیدی سرمایه‌گذاری کنند. سال ۲۰۲۰ به‌عنوان اولین فیلم تصمیم گرفتند اقتباسی از کتاب لولیتاخوانی در تهران را بسازند. این فیلم با مشارکت اسرائیل و ایتالیا و در کشور ایتالیا ساخته شد. بازیگران هم گروهی از زنان جلای وطن‌کرده از‌جمله گلشیفته فراهانی و زر امیرابراهیمی هستند. پر واضح است که وقتی کارگردانی اسرائیلی و بازیگرانی معلوم‌الحال فیلمی درباره ایران می‌سازند، باید انتظار چه‌چیزی را داشته باشیم. قرار بود فیلم سال ۲۰۲۳ اکران شود که با توجه به اتفاقاتی که ۷ اکتبر افتاد با یک سال تأخیر حالا به جشنواره فیلم رم رسیده است.

لولیتاخوانی در تهران بر مدار شرق‌شناسی سیستماتیک استعمار
فیلم لولیتاخوانی در تهران براساس کتابی به‌همین نام نوشته آذر نفیسی ساخته شده. نفیسی زمانی استاد ادبیات دانشگا‌ه‌های تهران و علامه بوده و با مجلات و روزنامه‌های مختلفی از جمله کیهان همکاری داشته، اما در دهه ۷۰ استعفا می‌دهد و کمی بعد از ایران مهاجرت می‌کند. پس از مهاجرت به‌سیاق بسیاری از مخالفین حکومت به تبلیغات منفی گسترده علیه ایران مشغول می‌شود. او که طی چندین‌سال در ایران جلسات خصوصی کتاب‌خوانی با برخی از شاگردانش داشته، ماجرا و خاطرات این کلاس‌ها، توصیف دانشجوها و حرف‌ها و کنش‌های آنها رادرسال۲۰۰۳(۱۳۸۲)درکتابی به اسم لولیتاخوانی در تهران در آمریکا منتشر می‌کند. در سال ۲۰۱۱ براساس این کتاب، اپرایی در مدرسه موسیقی مریلند با نظارت خود نفیسی اجرا شد. وقتی در افکار و گفته‌های نفیسی بیشتر دقیق می‌شویم، به نکته تلخی برمی‌خوریم. آذر نفیسی‌‌ زاده ایران است اما هیچ عرق ایرانی ندارد. او در‌خلال کتاب خواندن لولیتا...  بارها به فرهنگ و تمدن ایرانی تاخته و آن را تحقیر کرده است‌؛ فرهنگ و تمدنی که قرن‌ها و هزاره‌ها پابرجا بوده، مثل رودی خروشان و روان، از میان سنگ‌ها و صخره‌ها راه باز کرده و راکد نبوده است.

خطای دید بسیاری از افراد مخالف حکومت جمهوری اسلامی در همین است که بسیاری از سنت‌ها و رفتارهای ملی و عقاید مذهبی را ناشی از انقلاب ۵۷ می‌دانند. حال آن‌که انقلاب اسلامی بر بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی شکل گرفته است. شاید اشکال کار اپوزیسیون همین باشد که در هر حوزه‌ای کاربلد باشند، از تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی غیر از روایت‌های غربی و باستان‌پرستانه هیچ نمی‌دانند و دوری‌شان از اندیشه ایرانی باعث شده جامعه ایرانی را هم نشناسند و بدون تجربه زیسته نظر بدهند. نتیجه این می‌شود که در کتاب‌ها‌یشان این بستر فرهنگی را منکوب می‌کنند. همین می‌شود که حمید دباشی به او می‌گوید مترجم آمریکایی‌ها. 
   
رابط بومی استعمارگر
نوشته‌ها و تبلیغات منفی نفیسی علیه ایران و فرهنگ آن به‌حدی است که حمید دباشی یکی از تندترین تعیبرها را برای او به‌کار برده است: رابط بومی استعمار. دباشی استاد ادبیات تطبیقی و مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا می‌نویسد: کتاب نفیسی او را به‌یاد مترجمین هندی استعمارگران انگلیسی می‌اندازد. کسانی که اصالتا هندی بودند اما علاوه بر تسلط بر زبان استعمارگر، فکر و ذائقه‌شان هم انگلیسی‌ شده بود و به‌جای تلاش برای آزادی کشورشان از یوغ انگلیس، در خدمت آنها بودند.جالب است بدانید کتاب نفیسی به ۳۲ زبان ترجمه شده است اما با این اوصاف تعبیر دباشی درحق نفیسی بجا و قابل درک است. همان‌‌گونه که پروفسور محمد مرندی، مدیر گروه مطالعات آمریکای‌ شمالی دردانشگاه تهران، در مقاله‌ای با‌عنوان«خواندن آذر نفیسی در تهران» (۲۰۰۸) نوشت که نفیسی آنچه را شرق‌شناسان از ایران به جهان ارائه کرده‌اند، مکررا تأیید کرده و «تعریف مطلقا اشتباهی از جامعه ایرانی و اسلام ارائه داده و از نقل‌قول‌ها و ارجاعاتی استفاده می‌کند که نادرست، گمراه‌کننده و حتی ابداع شخص اوست.»

یاسمین و ستاره‌ها؛ جوابی به لولیتاخوانی در تهران
این تبلیغات آذر نفیسی اگرچه به مذاق غربی‌ها خوش می‌آید و با همه امکانات ازچنین آثاری استقبال می‌کنند، اما آنقدرآش دست‌پخت نفیسی شور بود که صدای افرادی مشابه خودش را هم درآورد. برای نمونه فاطمه کشاورز، مدیر مرکز مطالعات فارسی دانشگاه مریلند این کتاب را در‌امتداد روش شرق‌شناسی سیستماتیک غربی‌های استعمارگر قرن نوزده و بیست می‌داند. کشاورز در مصاحبه‌ای با تکنیکال ساپورت گفته میزان سیاهی تصویرشده در لولیتا‌خوانی در تهران به‌حدی زیاد است که باید دیدگاه متعادل و منصفانه‌ای در برابر آن ارائه شود. برای همین کتاب «یاسمین و ستاره‌ها» را نوشته که خواننده راهی روشن برای نزدیک‌شدن به فرهنگی متفاوت و ناآشنا پیدا کند، انسانیت وعمق آن فرهنگ رادرک کند واز آن لذت ببرد.به‌نظر کشاورز، کتاب نفیسی با حذف بخشی از واقعیات جامعه ایرانی، خلاف ادعای خود مبنی بر تعریف ناگفته‌های زندگی زن ایرانی عمل کرده‌ است. فاطمه کشاورز به این نکته اشاره می‌کند که اگر کسی فقط کتاب لولیتا‌خوانی در تهران را خوانده باشد، نمی‌تواند درک کند چگونه نویسنده‌هایی مانند شهرنوش پارسی‌پور، سیمین بهبهانی و سیمین دانشور، سینماگرانی مانند تهمینه میلانی و رخشان بنی‌اعتماد در همان دورانی که نفیسی در کتاب بد آن را می‌گوید، توانسته‌اند فعالیت داشته باشند.

رزرو جایزه ‌های ویژه برای وطن‌فروشان
حالا که این داستان ضدایرانی به قاب تصویر درآمده، احتمالا جایزه‌ای ویژه هم برایش درنظر گرفته و با تبلیغات فراوان در کشورهای مختلف اکران می‌شود. اتفاقی که پیش از این در مورد عنکبوت مقدس، دانه انجیر معابد، شاهد و...  هم رخ‌داده است. تولیدکنندگان این فیلم پیش از این دشمنی خود را با مفاهیم اسلامی نشان داده‌اند. گلشیفته فراهانی قبل‌تر با ریکلیس در فیلم پناهگاه (shelter) همکاری داشته‌. این فیلم درباره یک مأمور زن موساد است که باید از یک عضو سابق حزب‌ا...به‌نام مونا محافظت کند. مونا به حزب‌ا...خیانت و علیه آنها خبرچینی کرده و بعد از تغییر چهره در خانه امنی در آلمان تحت حفاظت اسرائیل است. از دیگر بازیگران ایرانی زر امیرابراهیمی ومینا کاوانی هستند که پیش از این هم در چند فیلم سینمایی ضدایرانی بازی کرده‌اند. دو نفر از بازیگران سریال اسرائیلی «تهران» هم در این فیلم حضور دارند. 
   
سفیدشویی اسرائیل با زدن بر طبل ایران‌هراسی
«لولیتاخوانی...» اولین فیلم اقتباسی علیه ایران نیست. فیلم‌های زیادی، چه اقتباسی و چه فیلمنامه‌ دست‌اولی، علیه ایران ساخته شده اما فیلم حاضر جزو فیلم‌های اقتباسی است که نویسنده آن ایرانی است و انیمیشن جعلی «پرسپولیس» را تداعی می‌کند. هر دو فیلم آشکارا به‌دلیل اختلاف عقیدتی و کینه از جمهوری اسلامی، تصویری سیاه و نادرست و دروغین از ایران نشان داده‌اند. 

فیلم پرسپولیس (۲۰۰۷) از کتاب مصوری با همین نام اثر مرجانه ساتراپی و با کارگردانی خودش ساخته شده و با حمایت لابی ضدایرانی نظام سلطه، جایزه کن ۲۰۰۷ را به‌خود اختصاص داد. بعد از فیلم ضعیف و مغرضانه «عنکبوت مقدس» که با حمایت مستقیم فرانسه ساخته شد و در کن جایزه گرفت، دانه انجیر معابد محمد رسول‌اف بود که جایزه ویژه از‌سوی جشنواره کن به آن اهدا شد. حالا فیلم «لولیتا‌خوانی در تهران» با عرض اندام تمام‌قد اسرائیل قرار است به بهانه نشان‌دادن اوضاع زنان در حکومت اسلامی ایران، دوباره چهره‌ای وحشتناک و سیاه از ایران، مردم و فرهنگش به جهانیان نشان بدهد؛ آن‌هم در‌ست در زمانی که اسرائیل در‌اوج جنایت نیاز به سفیدشویی چهره خود دارد. این قبیل فیلم‌ها به‌غیر از تصویر نادرست و تلخی که از ایران به دنیا مخابره می‌کنند، نفرتی بی‌اساس را علیه ما پایه‌گذاری می‌کنند و درست در زمینه ایران‌هراسی که از سوی صهیونیست‌ها پایه‌گذاری شده گام بر می‌دارند؛ در نتیجه، در نظر مردم دنیا تحرکات ظالمانه سران متخاصم علیه ایران مثل تحریم و حتی حمله نظامی احتمالی را مشروعیت می‌بخشند. 

جبهه فرهنگی فراموش نشود!
این فیلم درست در زمانه‌ای که اسرائیل به لولوسازی‌ها از اعضای جبهه مقاوت احتیاج دارد، روی پرده جشنواره‌ای می‌رود که چندان در دنیا مهم نیست. این نشان می‌دهد که حتی تهیه‌کنندگان و کارگردانان اسرائیلی آن منتظر جشنواره‌های درجه‌یک اروپایی نمی‌شوند و سعی دارند از اولین فرصت خود برای نشان‌دادن فیلم استفاده کنند و با تبلیغات دیده‌شدن این فیلم را جوری جار بزنند که به‌نفع جریان صهیونیست و بر‌ضد روحیه فرهنگ مقاومت در اروپا عمل کند. پیش از این هم درباره کتاب نفیسی و فیلمی که قرار بود از آن ساخته شود در جام‌جم مطلبی مفصل کار شده است، اما دردناک این است که علی‌رغم اعلام رسمی شرکت سازنده فیلم در سال ۲۰۲۰ مبنی بر ساخت آن، هیچ اقدام پیش‌دستانه‌ای از‌سوی ایران صورت نگرفته است. ایران با همه کیاست و توان نظامی خود در صحنه مقاومت و مبارزه با اسرائیل و آمریکا به‌میدان آمده است، اما نمی‌شود انتظار داشت فقط با پیشروی و موفقیت در این حوزه، بتوان چهره درستی از واقعیات ایران را نشان داد. بازوهای ضعیف و معلول فرهنگی ایران، سال‌ها از بازوهای نظامی‌اش عقب هستند. اسرائیل همه شکست‌ها و ناکامی‌های میدان خود را در عرصه فرهنگ جبران می‌کند. اگرچه در برابر تحریم‌ها و مانع‌تراشی‌های بین‌المللی در این حوزه ما امکان هماوردی نداریم اما‌ ای‌کاش سینماگرانی داشتیم که وطن‌پرست‌تر بودند و با اشراف به واقعیات تاریخ جهت درست را در کارشان پیدا می‌کردند. 

منبع: روزنامه جام جم 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار