از «گلادیاتور» تا «شجاع دل»، از «چ» تا «غریب»، از هر آنچه رهبران آزادی‌خواه ایران و جهان در تاریخ سینما به یادگار گذاشته‌اند، در حال حاضر یاد باید کرد.

لحظه پایانی زندگی یحیی سنوار سکانس قهرمانانه‌ای بود که از چند روز پیش تاکنون، سینمایی‌ها و منتقدان درباره آن دست به قلم شدند و نوشتند. شکوهی که در این سکانس موج می‌زد، خود به تنهایی فیلمی سینمایی بود که در تمام این سال‌ها باید از شجاعت رهبران مقاومت ساخته می‌شد، اما ساخته نشد.

حالا رژیم صهیونیستی با دوربین خود به دل آخرین لحظات ایستادگی یک سردار مقاومت زد تا این بار خودش از شجاعت این کاراکتر، ناخواسته اثری خلق کند که جهانیان را مبهوت این لحظات با هر دین و مذهب و اندیشه‌ای سازد.

به بهانه این اتفاق می‌توان به فیلم‌هایی نگاه کرد که درباره رشادت یک قهرمان در جنگ تولید شده‌اند. فیلم‌هایی که اتفاقا برعکس سکانس پایانی زندگی سنوار، درباره هر رهبر جنگی دیگری از روی واقعیت زندگی یک رهبر جنگی یا با داستان‌پردازی کارگردان تولید شده‌اند.

«گلادیاتور» و نبرد با تن زخمی

یکی از فیلم‌های ریدلی اسکات که در آن مفهوم جنگ و قهرمان‌پروری به درستی به تصویر کشیده شده، گلادیاتور است. ماکسیموس؛ قهرمان فیلم که در دل سرزمین رُم رشد کرده، همان نجات‌دهنده‌ای است که امپراتور عقیده دارد می‌تواند روم را از فساد نجات دهد.

او با پهلوی زخمی به میدان نبرد می‌آید و با وجود زخمی بودن از حریفان خود پیشی می‌گیرد. ماکسیموس که نقش آن را راسل کرو ایفا کرده، از جنس همان قهرمانانی است که در نبرد برای انسانیت تا آخرین لحظه دست از جنگ برنمی‌دارد.

عصای یحیی و فریاد آزادی در «شجاع دل»

شجاع دل با پیوند زدن آزادی‌خواهی شخصیت اصلی یعنی ویلیام والاس در جهت گرفتن انتقام همسرش از انگلیسی‌ها و آزادی‌خواهی جمعی بزرگ‌تری که در گرو گرفتن حق و حقوق مردم اسکاتلند از انگلیسی‌هاست، یک نقطه تلاقی ایجاد می‌کند تا قهرمانش را شکل بدهد؛ قهرمانی که نقش آن را مل گیبسون ایفا می‌کند.

گیبسون نیز در قامت رهبری آزادی‌خواه، وقتی در حال شکنجه بود هم فریاد آزادی سر می‌دهد و زیر بار سلطه نمی‌رود. این تصویر نیز یادآور عصای یحیی است که در آخرین لحظات نفس کشیدن خود به سمت پهپاد صهیونیست‌ها پرتاب کرد.

چ و چه!

زندگی قهرمان مبارزی، چون چگوارا دستمایه فیلم‌های متعددی شده است. از خاطرات موتور سیکلت تا پیروزی از آن ماست و مینی سریالی، چون فیدل. در این بین فیلم چه! به کارگردانی ریچارد فلایشر اولین فیلم هالیوودی درباره چگواراست. قهرمان مبارزی که در پیروزی انقلاب کوبا نقشی کلیدی داشت.

علاوه بر آن فیلم چ به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا نیز فیلم دیگری است که به زندگی شهید مصطفی چمران پرداخته، فیلمی که به گفته کارشناسان، شخصیت چمران را به نه فقط برای سلیقه‌ای خاص که آرمان‌گرایانه و بی‌طرف بازآفرینی می‌کند.

سکانس پایانی «الکساندر» چه بود؟

تاریخ یونان اسطوره‌های فراوانی دارد که پرداخت به هر کدام آثار سینمایی متفاوتی می‌آفریند. الکساندر به کارگردانی رابرت راسن زندگی اسکندر مقدونی را هدف قرار داده است. در این فیلم نیز لحظه مرگ او تصویری به‌یادماندنی در ذهن مخاطبان خلق می‌کند.

جایی که اسکندر به هنگام مرگ، دستانش را رو به پرچمی که تصویر فروهر بر آن نقش بسته است بالا می‌برد و قصد دارد انگشتر پادشاهی‌اش را به او بسپارد. این تصویر پایانی نشان می‌دهد اسکندر با وجود همه فتوحاتی که داشته نیز بالاترین درجه کمال و فرمانروایی را برای شخصی می‌خواهد که در جایگاه خداوند قرار بگیرد.

«پادشاه یاغی» در مسیر استقلال‌خواهی

شورش اسکاتلندی‌ها در برابر انگلیسی‌ها در ادامه شجاع دل به فیلمی رسید که دیوید مکنزی آن را کارگردانی کرده بود. در این فیلم رهبری به نام رابرت بروس سردمدار قبایل از هم‌گسسته اسکاتلند می‌شود تا کار ناتمام والاس در شجاع دل را به پایان برساند. این فیلم روایتگر واقعه تاریخی تراژیک و تلاش‌های رابرت بروس در مسیر استقلال‌خواهی و رستگاری یک ملت است.

علاوه بر اینها، فیلم‌های دیگری چون غریب، مجنون، آسمان غرب و ایستاده در غبار از سینمای ایران همگی در این دسته جای می‌گیرند. فیلم‌هایی که شخصیت اصلی آنها با تکیه بر هر آنچه در توان داشتند تا آخرین لحظه دست از مبارزه برای آزادی‌خواهی و رسیدن به عدالت نکشیدند.

منبع: ایرنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار