قدرت‌های بزرگ امپریالیستی که اکنون دچار بحران شده‌اند، دیگر نمی‌توانند خود را با نظام‌های سرمایه‌داری در مسکو و پکن وفق دهند. آن‌ها می‌خواهند به منابع و بازارهای عظیم در مرزهای روسیه و چین دست پیدا کنند و این دو کشور را به کشورهایی نیمه مستعمره تبدیل کنند؛ از این رو یک جرقه کوچک کافیست تا....

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقاله‌ای به قلم "کریس مارسدن" و "جولی هایلند" می‌نویسد: آمریکا و متحدانش، از زمانی که در 22 فوریه، کودتایی را با کمک اقلیت حاکم و فاشیست‌ها در شهر "کیو" راه‌اندازی کردند، اقداماتی را علیه روسیه طرح ریزی کرده‌اند که به منزله اعلام غیررسمی جنگ است. در فاصله تنها 6 هفته، نیروهای ناتو، از مرحله توطئه مخفیانه برای کمک به کودتا، تا تحمیل تحریم‌ها علیه روسیه و حتی گسترده‌ترین تجمع نظامی در اروپا از زمان جنگ سرد ، پیش رفته‌اند.

 *** کودتای اوکراین از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده بود
سرعت این تحولات، گواه این واقعیت است که کودتا علیه دولت «یانوکوویچ» یک رویداد تحریک کننده غیرمنتظره نبود بلکه یک اقدام تحریک‌آمیز برای اجرای برنامه‌هایی به شمارمي‌رفت که از مدت‌ها پیش در حال آماده سازی بود.
این مسئله، هفته گذشته در نشست وزاری خارجی ناتو که طی آن، برنامه‌هایی برای گسترش اتحاد نظامی تا مرزهای روسیه، از جمله برنامه‌های گسترده نظامی و استقرار احتمالی نیروهای نظامی در کشورهای همسایه تنظیم شد، به وضوح روشن شد.
واشنگتن چندین بار درخواست‌هایی برای پیشنهاد «برنامه اقدام برای عضویت» (MAP)، نه تنها به اوکراین، بلکه به جمهوری‌های سابق یوگوسلاوی، بوسنی، مونته نگرو و جمهوری مقدونیه و جمهوری سابق گرجستان شوروی، ارائه داده است.
در سال 2008، در زمان جنگ 5 روزه بین روسیه و گرجستان، جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، مجبور شد که تا حد زیادی به خاطر مخالفت آلمان و فرانسه، از برنامه پذیرفتن گرجستان در ناتو، عقب‌نشینی کند. این دو قدرت اروپایی می‌ترسیدند که این مسئله، جنگ بین روسیه و گرجستان را به جنگ مستقیم ناتو با روسیه مبدل کند.

*** آمریکا مصصم است که «برنامه اقدام برای عضویت» گرجستان و اوکراین را تا ماه سپتامبر اجرا کند
اما این بار، طرح پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو، از سوی اتحادیه اروپا به عنوان بخشی از یک تلاش برای تشدید رویارویی با مسکو مورد حمایت قرار گرفته است. «آندرس فاگ راسموسن»، دبیرکل ناتو بارها به اصل پنجم پیمان ناتو مبنی بر لزوم کمک جمعی کشورهای عضو ناتو در صورت حمله به یکی از این کشورها، اشاره کرده است. با توجه به ماهیت به شدت ضد روسی حکومت‌های اوکراین و گرجستان، آن‌ها مشتاقانه از این دستاویز استفاده خواهند کرد.
«برنامه اقدام برای عضویت» (MAP)، در ماه جولای مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و آمریکا مصمم است که آن را تا ماه سپتامبر به اجرا درآورد. ناتو چندین رزمایش نظامی را برنامه ریزی کرده و یا در دست انجام دارد که کشورهایی چون لتونی، لیتوانی، بلغارستان و لهستان و همینطور سایر کشورهای حوزه بالتیک و قفقاز را شامل می‌شود. دو رزمایشی که طبق توافق‌های صورت گرفته، قرار است در قلمروی اوکراین انجام شوند، جزو تحریک‌آمیزترین رزمایش‌ها به شمار می‌روند.

*** فنلاند و سوئد برای پیوستن به ناتو فکر می‌کنند
در این بین، لهستان نقش مهمی در برنامه‌های ناتو ایفا کرده و طرح‌های قبلی را برای استقرار یک «سپر موشکی» چندین میلیون دلاری آمریکا، احیا کرده است. در حال حاضر دولت لهستان برای استقرار یک گردان نظامی آمریکایی، معادل 10000 نفر پرسنل در خاک خود، درخواست کرده است. 
در محافل حاکم  فنلاند و سوئد نیز، موضوع پایان دادن به بی‌طرفی رسمی خود و پیوستن به ناتو، در دست بررسی است که استکهلم آن را «تغییری بنیادی» در سیاست‌های دفاعی خود توصیف می‌کند.
این لشگرکشی و محاصره نظامی، با ادعاهای اثبات نشده و اغراق‌آمیز در مورد بالا بردن توان رزمی نیروهای روسیه در مرز اوکراین توجیه می‌شود. هدف از این تبلیغات، این است که مسکو را به عنوات یک متجاوز به تصویر بکشند.
در مورد عراق، لیبی و سوریه نیز، چنین دروغ‌هایی با هدف مشروعیت بخشیدن به یک برنامه مداوم امپریالیستی تسلیحاتی به ویژه در اروپا، مطرح شده‌اند.

*** منطق تغییر ناپذیر سیاست‌های بی‌ملاحظه امپریالیسم، جنگ است
سازش موقف بین امپریالیسم و نظام سرمایه‌داری که یک ربع قرن پیش در چین و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به وجود آمد، به سرعت در حال از بین رفتن است. قدرت‌های بزرگ امپریالیستی که اکنون دچار بحران شده‌اند، دیگر نمی‌توانند خود را با نظام‌های سرمایه‌داری در مسکو و پکن وفق دهند. آن‌ها می‌خواهند به منابع و بازارهای عظیم در مرزهای روسیه و چین دست پیدا کنند و این دو کشور را به کشورهایی نیمه مستعمره تبدیل کنند و منطق تغییرناپذیر این سیاست بی‌ملاحظه، جنگ است.
برای همین منظور، واشنگتن خواستار این است که دولت‌های اروپایی، در راس آن‌ها آلمان، به سمت این هدف گام بردارند. اوباما در سخنرانی اخیر خود در شهر بروکسل، اعضای ناتو را مورد خطاب قرار داد و اعلام کرد: «ما مایلیم که دارایی‌ها، پرسنل و آموزش‌های مورد نیاز خود را ارئه دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که دارای یک نیروی قابل اطمینان ناتو و یک نیروی بازدارنده موثر هستیم... همه باید به نوبه خود برای رسیدن به این هدف کمک کنند.»

*** بازگشت به نظامی‌گری، مستلزم زیرپا نهادن حقوق دموکراتیک و اجتماعی طبقه کارگر است
در بین عمده کشورهای اروپایی، فعلا تنها انگلیس و فرانسه هستند که نیازهای ناتو را با صرف 2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود در مسائل نظامی، تامین می‌کنند. از سال 1998 تاکنون، هزینه‌های نظامی در کشورهای اروپایی کاهش یافته است که این میزان در آلمان به 50 درصد می رسد. وارونه کردن این کاهش‌، و در نتیجه افزایش هزینه‌ها، مستلزم حذف محدوده وسیعی از مخارج عمومی در شرایطی است که اروپا به مدت 6 سال در ریاضت اقتصادی به سر می‌برد.
بازگشت به نظامی‌گری، نیازمند افزایش حمله به حقوق دموکراتیک و اجتماعی طبقه کارگر است. در حال حاضر مخالفت شدیدی با برنامه‌های نظامی واشنگتن، برلین، لندن و پاریس وجود دارد. بنابراین تحمیل قربانیان بیشتر و وادار کردن نسلی جدید برای به خدمت گرفتن در نیروهای نظامی، مستلزم نیروهای سرکوبگرانه دولتی است.

*** یک جرقه کوچک کافیست تا جنگی منطقه‌ای را به یک درگیری جهانی تبدیل کند
پس از گذشت چند دهه از زمانی که دولت‌های اروپایی اعلام کردند که این قاره هرگز برای بار دیگرشاهد فرمانروایی نازی‌ها نخواهد بود، نیروهایی که همدستان اوکراینی هیتلر را تمجید می‌کنند، برای استفاده علیه طبقه کارگر آموزش می‌بینند.
این تحولات بر مداخله بهنگام احزاب سوسیالیست در انگلیس و آلمان در انتخابات پارلمان اروپا در ماه می تاکید دارد.
در بیانیه مشترک آنها برای انتخابات پارلمان اروپا، آنها هشدار دادند که : «در صدمین سالگرد ظهور جنگ جهانی اول، اروپا یک بار دیگر در آستانه یک فاجعه قرار دارد.» در ادامه این بیانیه آمده است که جاه‌طلبی‌های متناقض قدرت‌های امپریالیستی،‌ به وضعیتی منجر شده است که در آن «یک جرقه کوچک کافیست تا جنگی منطقه‌ای را به یک درگیری جهانی تبدیل کند.»
طبقه کارگر باید قدرت یکپارچه بین المللی خود را برای جلوگیری طبقات حاکم امپریالیستی از فروبردن نسل بشر در فاجعه جنگ جهانی سوم، بسیج کند. این کار مستلزم ایجاد یک جنبش توده‌ای برمبنای سیاست‌های سوسیالیستی علیه اتحادیه اروپا و تمام دولت‌های تشکیل‌دهنده آن است.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار