شاید هیچ زمانی به اندازه زمان حاضر روابط میان آمریکا و اسرائیل دچار تنش نبوده است، حتی در زمان سیاست "جرالد فورد" مبنی بر ارزیابی مجدد روابط میان دو طرف و یا شکست جرج بوش پدر در تضمین ضمانت‌های بین‌المللی برای امنیت اسرائیل نیز روابط تا این حد دچار خدشه نشده بود.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه خبری المانیتور در گزارش خود در این زمینه آورده است: در واقع به نظر می‌رسد روابط میان آمریکا و متحد کوچکش در خاورمیانه در سال‌های اخیر فراز و نشیب‌های بسیاری داشته است. در واقع هیچ حادثه‌ای در گذشته باعث نشده بود روابط این دو تا این حد دچار مشکل شود. هر دو طرف شدیدا بر این موضع اصرار داشتند که هرگز اجازه ندهند اختلافاتشان در عرصه بین‌المللی علنی شود.

بر اساس این گزارش، روابط دو طرف در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو را می‌توان به چند برهه زمانی تقسیم کرد. نخست زمانی که سوء ظن متقابلو خشمسرکوب شدهمیان دو طرف وجود داشت که این مسئله با اوضاع سیاسی آن زمان همراه شد. دوره دوم زمانی بود که مسئله ایجاد مهلت قانونی برای شهرک‌سازی در مناطق اشغالی مطرح شد که در این دوران روابط دو کشور نسبتا با رونق همراه شد.

در این دوره اظهارات مقامات دو طرف درباره یکدیگر به مثابه ماه‌عسل مذاکرات صلح خاورمیانه در نظر گرفته شد و در این زمان بود که خوش‌بینی درباره موفقیت این مذاکرات در نتیجه تلاش‌های جان کری افزایش یافت. حتی با وجود اینکه این خوش‌بینی هیچ پایه و اساس درستی نداشت.

با شکست مذاکرات صلح روابط میان آمریکا و اسرائیل به بی‌اعتمادی شدید رسید و اعتماد متقابل میان دو طرف به پایین‌ترین سطح در تاریخ روابط این دو کاهش یافت. پس از آن تلاش مجددی برای بهبود روابط از جمله انتشار بیانیه‌های دوستانه از سوی  دو طرف آغاز شد که این تلاش‌ها با سخنان تند و تیز از سوی برخی مقامات دو طرف نیز همراه بود.
اما اکنون ما وارد آخرین و بدترین مرحله روابط آمریکا و اسرائیل در دوران ریاست جمهوری اوباما و نخست‌وزیری نتانیاهو رسیده‌ایم. دورانی که در آن یک جنگ کثیف، ترفندهای ظریف و تلاش برای زدن یکدیگر دیده می‌شود. دو طرف با بالا کشیدن آستین لباس‌های خود شرایط را از کنترل خارج کرده‌اند و هدف حال حاضر آنان آسیب زدن به طرف مقابل تا حد امکان است. هیچ محدودیتی در این راه نیست و هر دو طرف در این‌باره آزادانه عمل می‌کنند. اگر ما بخواهیم روابط میان تل‌آویو و واشنگتن را به زندگی یک زوج تشبیه کنیم، مرحله بعدی این است که می‌بینیم مرد یا زن این خانواده خانه را ترک کرد‌ه‌اند و این در حالی است که وکلای دو طرف در تلاشند جیب این دو را خالی کنند. پیش از این هرگز در روابط میان دو طرف چنین وضعیتی وجود نداشت.

روز دوم ژوئن بنیامین نتانیاهو در سخنان خود در کمیته دفاعی و امور خارجی پارلمات اسرائیل گزارشی از عملکرد دولت خود ارائه کرد. زهاوه گلعان، رئیس حزب مرتز رژیم صهیونیستی در این نشست از وی پرسید که در صورت تشکیل دولت وحدت ملی فلسطین چه اتفاقی رخ خواهد داد. پاسخی که نتانیاهو به این سوال داد، این بود که وی با جان کری گفتگو کرده و او به وی قول داده است که آمریکا در به رسمیت شناختن این دولت عجله نخواهد کرد و پیش از هر اقدامی این مسئله را بررسی خواهد کرد. در واقع نتانیاهو چشمان خود را بر روی گزارش‌های نهادهای اطلاعاتی و نشانه‌ها و هشدارهای مختلف در این زمینه بست و در عوض بر روی قول ظاهری جان کری تکیه کرد. حتی کارکنان پایگاه المانیتور نیز تخمین می‌زنند که آمریکایی‌ها نخستین دولتی خواهند بود که دولت وحدت ملی فلسطین را به رسمیت خواهند شناخت، اما نتانیاهو تنها به سلاح در دسترس خود ایمان دارد.

تنها چند روز پس از این سخنان بود که دولت وحدت ملی تشکیل شد و آمریکا اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت. اما نتانیاهو در عوض قانون ساخت هزاران واحد صنعتی را در شرق بیت‌المقدس تصویب کرد، اقدامی که به نوعی سرپیچی از خواسته‌های آمریکا تعبیر شد.

دن شاپیرو، سفیر آمریکا در اسرائیل در گفتگویی تاکید کرده است: اسرائیل پس از تشکیل دولت وحدت ملی فلسطین، نیم میلیارد شکل در راستای تخفیف مالیاتی به دولت این کشور بازگردانده است، وقتی تل‌آویو چنین کاری را انجام می‌دهد، معنای آن چه چیزی است؟ اگرچه مقامات اسرائیل اصرار دارند که این اقدام یک روز پیش از تشکیل دولت وحدت ملی انجام شده است، اما مقامات آمریکا تاکید دارند که این مسئله دقیقا روز اعلام تشکیل این دولت صورت گرفته و این جنگ لفظی و ناسزاگویی میان دو طرف ادامه دارد. نتانیاهو اعضای خود و در راس آنان یووال اشتاینیتز، وزیر اطلاعات را مامور مصاحبه علیه دولت آمریکا و انتقاد تلویحی از سیاست خارجی این کشور کرده است. دولت آمریکا نیز به تلافی این امر بدون احساس شرم علیه رفتار دولت نتانیاهو به رسانه‌ها توضیح می‌دهد.
همزمان با این مسئله، انتشار اخبار مربوط به ساخت هزاران واحد مسکونی در فلسطین مانند آتشی گسترده می‌شود و در نتیجه آن اتحادیه اروپا مطمئنا برای بررسی احتمالی تحریم اسرائیل وارد عمل خواهد شد. در اینجا است که اظهارات تحریک‌آمیز نتانیاهو آغاز می‌شود و زمانی که این اتفاق می‌افتد، نشان می‌دهد که نتانیاهو به انتخابات پیش رو در اسرائیل می‌اندیشد. وی نگران رقبای پرقدرتی چون نفتالی بنت است و نگران اینکه خود وی هیچ شعار سیاسی که نظر مردم اسرائیل را جلب کند، در چنته ندارد. در ظاهر نتانیاهو در حال جنگ با آمریکایی‌ها است. اما در واقع برای بقای خود و آینده سیاسی‌اش می‌جنگد.

اکنون جایگاه نتانیاهو در آینده انتخاباتی اسرائیل نامشخص است و به همین دلیل است که باید از متحدان اروپایی و آمریکایی خود در این راه هزینه کند. اما به نظر می‌رسد مردم اسرائیل باید دعا کنند که روزی نرسد که نتانیاهو بخواهد از مردم برای بقای خود هزینه کند.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار