به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ تمام الفباهایی که زبان فارسی میانه به آن نوشته شده است، به طور مستقیم یا غیرمستقیم از الفبای آرامی گرفته شدهاند. قوم آرامی از اقوام سامی است، که در سال 625 پیش از میلاد دولت کلده را در بابل تاسیس کرد. این دولت را کوروش کبیر در سال 529 پیش از میلاد مسیح سرنگون کرد. پس از این سرنگونی، بابل به استانی از استانهای شاهنشاهی هخامنشی تبدیل شد. دولت هخامنشی نیز زبان آرامی را به عنوان زبان رسمی خود به کارگرفت و آن را در تمام دوران حکومت و در همه سرزمین های تحت فرمان خود برد.
پس از سقوط هخامنشیان، زبان آرامی به هستی خود در میان ایرانیان ادامه داد. در اوایل سده سوم پیش از میلاد مسیح تعداد کسانی که آرامی میدانستند و میتوانستند، آن را بنویسند، کاهش پیدا کرده بود. از این رو هرگاه کاتبان نمی توانستند به زبان آرامی بنویسند، جمله یا کلمه ای از زبان خود در نوشتهشان بهکار میبردند. مدتی پس از آن، آرامی نویسی به طور کلی از میان رفت و متروک شد. مردم نیز به جای آن از پهلوی اشکانی و فارسی بهره میبردند. مدتی پس از آن آرامی نویسی رایج میشود، اما کاتبان واژه های آرامی را در نوشته خود به زبان پهلوی اشکانی و فارسی میانه خوانده میشدند، به اینگونه واژه ها هزاروش میگفتند.
1- «آسما»:(asthma) معادل آن را کلمه «آسم» قرار داده اند. در معادلسازی برای این کلمه از حذف حرف استفاده کردهاند. در این کلمه، حرف «الف» از پایان کلمه لاتین حذف شده است و کلمه به صورت «آسم» در آمد. این کلمه در زبان فارسی امروز بهکار میرود. رواج آن تا اندازهای است که کاربرد کلمه لاتین را در زبان امروز مشاهده نمیکنیم. این مسئله که حرف را در کلمهای حذف کنیم، تنها به زبان امروز محدود نمیشود. این مسئلهای است که در دوران گذشته نیز بهکار میرفت و از تغییراتی است که در طول زمان و در کلمات زبان فارسی رخ میداد.
2- «آشپزخانه اپن»: معادل آن را «آشپزخانه باز» وضع کردهاند. این معادل از ترکیب دو اسم ساخته شده است، به همین دلیل آن را در ردیف اسمهای مرکب قرار میدهند. کلمه «آشپزخانه» به عنوان معادل کلمه لاتین است. این کلمه در متون قدیم به صورت «مطبخ» بهکار میرفت. کلمه «مطبخ» که در متون قدیم بهکار میرفت، کلمه ای عربی است و اسم مکان در این زبان محسوب میشود. هم اکنو این کلمه در زبان فارسی بهکار نمیرود و معادل فارسی آن (آشپزخانه) در زبان امروز رواج دارد. اما کلمه «باز» تنها به معنای کلمه (open) در زبان امروز کاربرد ندارد، بلکه این کلمه برای نامیدن نوعی پرنده شکاری نیز در این زبان بهکار میرود. ترکیب این دو کلمه با یکدیگر به عنوان کلمه معادل استفاده نمیشود. به دلیل آنکه بیش از معادلسازی، ترجمه برای این کلمه اتفاق افتاده است.
3- «پاتولوژیست»: معادل آن را «آسیب شناس» قرار دادهاند. این معادل از ترکیب اسم و بن مضارع فعل «شناختن» ساخته شده است. هر دو جزء کلمه در زبان امروز بهکار میرود. فعل « شناختن» و صورتهای مختلف آن نه تنها در زبان امروز، بلکه در متون قدیم نیز کاربرد دارد. از جمله حافظ میگوید:
در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
کلمه «آسیب شناس» در زبان فارسی به عنوان معادل کلمه «پاتولوژیست» بهکار نمی رود. دلیل آن را میتوان در تطابق معنایی کلمه جست. این کلمه با معنای کلمه لاتین مطابقت نمیکند.
انتهای پیام/