حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در دفتر خاطرات دوران کودکیام به دنبال شعری بودم که درباره آن با هم صحبت کنیم. در میان تمام شعرهای آن دوران شعر «آن مان نوارا ، توتو اسکاچی آنی مانی کلاچی» ذهنم را به خود مشغول کرد. یادم میآید آن روزها دوست داشتم زود بزرگ شوم.
شاید این گونه شعرها بهانهای بود تا به بزرگترها بفهمانیم دیگر بچه نیستیم و بزرگ شدهایم آن روزها بزرگترهای ما معنای شعر «آن مان نوارا ، توتو اسکاچی آنی مانی کلاچی» را نمیفهمیدند و هم خودمان بزرگ شدیم و به این شعر فکر میکنیم، معنای آن را به درستی درنمییابیم .کلمات «آن مان» و «آنی مانی» چندان هم از سر تفنن ایجاد نشدهاند. این گونه کلمات جزو اسمهای اتباع زبان فارسی هستند.
اتباع از ریشه تبعیت به معنای پیروی کردن می¬آید و در اصطلاح دستوری به لفظی گفته میَشود که مهمل و بیمعنی یا بدون معنای روشنی باشد. این الفاظ برای آن پس از اسم و صفت میآیند که معنای آنها را گسترش دهند، بر معنای اسامی و صفات تاکید کنند یا آنکه به بیان مفهوم جنس و اسم بپردازند. اما این کلمات تنها در شعر کودکی ما نیست، بلکه نمونههای آن را در شعر حافظ دید.
وقت است کز فراق تو و ز سوز اندرون آتش در افکنم به همه رخت و بخت خویش
حافظ تنها کسانی نبوده که از کلمات اتباع در شعر خود استفاده کرده است و در این میان شاعرانی چون انوری و رودکی هم این کلمات را حتی پیش از حافظ به کار بردهاند انوری میگوید: تا به اکنون چیز و میزی داشتم آنکه در عشرت نباشد روگریز
رودکی نیز کلمات اتباع را اینگونه به کار برده است: ای از آن چون چراغ پیشانی ای از آن زلفک شکست و مکست.
اما فکر میکنید کلمات اتباع چگونه ساخته میشوند؟ کلمات اتباع گاهی همراه با واو عطف و گاهی بدون آن میآیند، مانند «چرت و پرت» یا «دکتر مکتر»
کلماتی نظیر «آن مان» را از آن رو اتباع میگویند که این کلمات در لفظ معنی و مقام تابع کلمه اصلی هستند از طرف دیگر به دلیل آنکه به طور معمول این کلمات در ترکیب با کلمه لفظی مهمل و بیمعناست یا حداقل معنای روشنی ندارد، به آن تابع مهمل میگویند.
کلمه «آن مان» از جمله اتباعی به شمار میرود که از حیث روی (حرف آخر کلمه) با لفظ پیشین همسانی دارد، اما از نظر تعداد هجا، کوتاهی و بلندی ناهمسان است.
در شعر «آن مان نوارا توتو اسکاچی آنی مانی کلاچی» کاربرد کلمات اتباع «آن مان» و «آنی مانی» سبب شده است معنای شعر نامفهوم شود. از طرف دیگر حذفهایی که در این شعر رخ داده معنای آن را گنگ میکند. فقدان فعل در جمله «آن مان نوارا» بیشتر به این نامفهومی دامن میزند، ازطرف دیگر کاربرد کلمه «نواران» در کنار «آن مان» نوعی واجآرایی را در شعر ایجاد کرده است.
ترکیب اسم با پسوند «یاء نکره» را در کلمه «اسکاچی» میبینیم . «آنی مانی» نیز جز همین کلمات اتباع محسوب میشود که در این شعر به کار رفته است. به ترکیب کلمه «کلاچی» اسم و «یاء مصدری» را مشاهده میکنیم. ترکیب تمام این کلمات با یکدیگر سبب نامفهومی شعر شده است. البته اینگونه شعرها در ذهن و ضمیر کودکانه دهه شصت شکل گرفته بود و در بین کودکان امروز به شکل دیگری مشاهده میشود.
دلیل شکل گیری شعرهایی از این دست را شاید بتوان در تمایل مشترک تمام کودکان در همه دوران دانست و آرزوی کودکانه آنها این است که زودتر بزرگ شوند .شعرهایی چون «آن مان نوارا ، توتو اسکاچی آنی مانی کلاچی» واگویهای از تمایل کودکان به بزرگ دیده شدن است و این تمایل در این گونه اشعار به خوبی خود را نشان میدهد.
به دلیل آنکه معنای شعرهایی از این دست را بزرگترها نمیفهمیدند ، اینگونه شعرها را در دورههای قبلتر نمیتوان مشاهده کرد . شرایط اجتماعی دهه َشصت سبب شد کودکان تمایل بیشتری نسبت به دوران کودکی پدر و مادرشان برای بزرگ شدن داشته باشند. این کودکان در آن روزها فکر میکردند زودتر بزرگ شدن آنها میتواند باری از روی دوش بزرگترهایشان بردارد ، بزرگترهایی که به شدت درگیر مشکلات آن دوران بودند. البته این گونه شعرها در بین کودکان امروز کمتر خوانده میشود و میزان استفاده آنها نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است.
هر چه بیشتر فکر میکنم، کمتر به معنای اشعاری از این دست پی میبرم. شاید آن را نتوان مانند شعرهای شاعران دیگر تفسیر کرد و توضیح داد. اما آنچه سبب شکلگیری شعرهایی شد که امروزه معنای آن را نمیفهمیم و در آن دوران نیز بزرگترها به معنای آن پی نمیبردند ، ناخودآگاه جمعی بود که در بین کودکان دهه شصت وجود داشت. ناخودآگاهی که تمایل این کودکان را برای حل مشکلات جامعه نشان میداد.
یادداشت: محدثه محمدپور
انتهای پیام/
Eeny, meeny, miny, moe,Catch a tiger by the toe.If he hollers, let him go,Eeny, meeny, miny, moe
به عربی :
حدرة بدرة، قالي عمي عد للعشرة
همش معنی نداره برای شمردن و بیرون کردن هست
آن مان نوارا (نبارا) = آسمان نبارا = ای آسمان نبار
کلاچی = کلاغ کوچک