رژیم صهیونیستی بر روی جمجمه‌های اعراب، سرزمین و املاک آنان بنا شده است


*** پیش مقدمه
رژیم صهیونیستی به فضل اقدامات تروریستی ، نسل کشی ، نژادپرستی و استعمار پیر انگلیس بنا شده است.جنایات یهود در روستای دیر یاسین بسیار هولناک تر از جنایات نازی ها در روستای لدیسته چک.



***  نسل کشی صهیونیست ها در روستای دیریاسین فلسطین
نهم آوریل سال 1948 بود که تروریست‌های یهودی و صهیونیست‌های تروریست وابسته به گروهک‌های "ارگون و شتیرون" و با تایید سازمان شبه نظامی هاگانا اقدام به نسل کشی هولناکی در روستای فلسطینی دیریاسین در غرب قدس کردند. همه ساکنان این روستا را که در زمان حمله وحشیانه صهیونیست ها بالغ بر 279 نفر بود و اکثرشان را زنان ، کودکان ، سالخوردگان و افراد غیر نظامی و مظلوم تشکیل می داد قتل عام کردند.

اهمیت روستای دیر یاسین به موقعیت راهبردی آن است. این روستا واقع در بلندی هایی است که بر غرب قدس و جاده ای که غرب قدس را به تل آویو و دریای مدیترانه متصل می‌کند، اشراف دارد. کشتار هولناک صهیونیست ها در دیریاسین باعث شد طرح یهودیان مبتنی بر کوچاندن ملت فلسطین از شهر ها و روستاهای مادری شان به مناطق کوهستانی و به خارج از فلسطین محقق شود و مهاجران یهودی که از کشورهای غربی و قفقاز به فلسطین آمده بودند جای آنان را بگیرند و خانه و کاشانه فلسطینیان مظلوم را به زور تصاحب کنند. 

آری نسل کشی صهیونیست ها در دیر یاسین سمبلی برای ترانسفر ( مهاجرت اجباری) فلسطینیان و بروز پدیده و مشکلی به نام آوارگان فلسطینی شد. در واقع فلسطینیان قربانی طرح و توطئه ای شدند که جنبش صهیونیسیم از زمان برگزاری بیست و دومین کنگره بهود ( صهیونیسم ) که سال 1937 در زوریخ آلمان برگزار شود در دستور کار قرار داد.

گروهک های تروریستی یهودی از نسل کشی در دیریاسین بهره وری و هدف از آن را پاکسازی نژادی و استعمار شهرک سازی اعلام کردند. بی حیایی صهیونیست ها در آن زمان در مقابل افکار عمومی جهانی به حدی بودکه بنی موریس مورخ یهودی اعلام کرد: « نسل کشی های بسیار بدتر و هولناک تر از دیریاسین رخ داده است ولی هیچ کسی از آن یادی نمی کند.»

روستای دیر یاسین تنها روستای عربی در فلسطین است که به رغم مخالفت کمیته عالی عربی و به رغم مخالفت حاج امین الحسینی مفتی فلسطین با شهرک یهودی نشین « جفعات شاوول » قرار داد صلح امضا کرده بود ولی بازهم صهیونیست ها به تعهدات خود عمل نکردند و طبق معمولی بدقولی کردند.


زمانی که نسل کشی دیریاسین رخ داد نیروهای انگلیسی همچنان بر فلسطین حکومت می‌کردند و با محل وقوع این جنایت بشری تنها چندین کیلومتر فاصله داشتند. در واقع نسل کشی فلسطینیان در دیر یاسین اولین جنایت گروهی صهیونیست ها در حق اعراب نبود و دیر یاسین نیز نخستین روستای عربی نبود که ساکنان فلسطینی و عرب آن به زور از آن کوچانده شدند. قبل از آن نیز صهیونیست ها و یهودیان افراطی ده ها مورد نسل کشی در مناطق یافا ، اللد ، الرمله ، حیفا و الصفد در حق فلسطینیان انجام دادند جنایاتی که شدت وحشی‌گری در آن ها کمتر از کشتار دیر یاسین نبود.

شمار روستاهای عربی که در جریان جنگ سال 1948 و بعد از آن از سوی صهیونیست ها تخریب و ویرانه شد بیش از 500 روستا شد و املاک ، اراضی ، مزارع و باغ های مرکبات آنان به زور از فلسطینیان سلب و یهودیان به طور رایگان داده شد. آری چنین بود که اشغالگران یهودی همه دارایی فلسطینیان مظلوم را به زور از آنان گرفتند و شهرک ها و مستعمرات خود را بر روی آن برپا کردند.

ولی دیر یاسین به خاطر نزدیکی به قدس از شهرت رسانه ای برخوردار بود و از سوی دیگر صلیب سرخ بین المللی قبل از آن که آثار و نشانه های جرم و جنایت صهیونیست ها در دیر یاسین مخفی و پاک شود از آن بازدید کرد. از سوی دیگر نماینده عالی انگلیس در فاصله نزدیک این روستا اقامت داشت زیرا در جریان وقوع نسل‌کشی در دیر یاسین قیمومیت انگلیس همچنان بر سرزمین فلسطین سلطه و احاطه داشت.

هدف اصلی صهیونیست ها از نسل کشی در روستای فلسطینی دیر یاسین ایجاد ترس و لرز میان اعراب و تاثیر در روحیه آنان و کوچاندن زوری و اجباری آنان از سرزمین مادری شان بود. همین حادثه نقطه تحول و آغاز مهاجرت حدود یک میلیون فلسطینی از شهرها و روستاها و به عبارت دیگر از سرزمین مادری شان بود.

سازمان صهیونیستی و شبه نظامی هاگانا به دو گروهک ارگون و شتیرن برای حمله وحشیانه به روستای دیریاسین و قتل عام همه ساکنان آن حتی شیرخوارگان چراغ سبز نشان داد تا آن را با توجه به اهمیت راهبری که برای اشغال غرب قدس دارد  از ساکنان اصلی آن که همان اعراب و فلسطینیان بودند پاک کنند .

ساعت صفر برای حمله به روستای دیریاسین ساعت پنج و ربع سپیده دم نهم آوریل مشخص شد وای نسل کشی ساکنان مظلوم این روستا ساعت چهار و نیم آغاز شد. ملشتاین که یک مورخ یهودی است می نویسد: گروهی از یهودیان درحالت تکاپو در شهرک یهودی نشین جفعات شاوول جمع شدند و زنان ساکن این شهرک در حال انتقال تفنگ و تیربار برای ارسال به ستیزه‌جویان یهود در دیریاسین بودند. مدافعان عربی و فلسطین در ابتدا توانستند از ورود متجاوزان یهودی جلوگیری کنند ولی به ندرت مهمات آنان تمام شد و نیروهای « بالماخ » وابسته به یگان هاگانا وارد دیریاسین شدند و غائله را به سود عناصر تروریستی وابسته به دو گروه ارگون و شتیرن رقم زدند.

"محمود سمور کدخدا" ( شهردار ) روستای دیریاسین همزمان با یورش صهیونیست های تروریست به این روستا فورا عازم قدس شد تا درخواست کمک کند دید که همه ساکنان عرب قدس شامل نظامیان و غیرنظامیان برای استقبال از جسد عبدالقادر حسینی شهید قهرمان هستند و هیچ توجهی به درخواست نخستین فراری از جهنم دیریاسین نکردند. نیروهای انگلیسی موجود در قدس در حمایت از عرب های غیرنظامی در مقابل نسل کشی صهیونیست ها هیچ اقدامی نکردند.

همسر "محمد عید" که یک شهروند فلسطینی است، گفت: یکی از ساکنان دیریاسین زمانی که مهماتش تمام شد به روستای عین کرم رفت و حاضر شد در ازای دریافت مهمات برای مقابله با صهیونیست های متجاوز و جنایتکار دخترش را به همسری شخصی اختیار کند. 



***  وحشی‌گری صهیونیست ها بسیار هولناک‌تر از وحشی‌گری نازی‌ها
نزیهه که یکی از ساکنان روستای دیریاسین است و در زمان حمله وحشیانه صهیونیست ها به این روستا در سال  1948 هشت سال سن داشت با بغضی زیاد از آن روزگار می گوید که : صهیونیست های مسلح بمب دست سازی به زوی خانه شان پرتاب کردند و شیشه های آن را شکستند. من و برادرم عمر از شدت ترس شروع به گریه کردن کردیم. ناگهان احساس کردیم که درب خانه زده شد. مشخص بود که با قنداق های تفنگ هایشان در را می کوبیدند. به زبان عربی می گفتند در را باز کنید وگرنه خانه را روی سرتان خراب می کنیم. مادر بزرگ من از تروریست های یهودی امان خواست و این که ما را نکشند. گفتند ما شما را نمیکشیم. مادر بزرگم در را باز کرد و یهودیان مسلح وارد خانه شدند و همراه آنان یک دختر جوان مسلح نیز بود. پدر بزرگم را در حالی که بیمار و مصدوم بود از روی تخت به روی زمین انداختند و به سوی وی شلیک کردند. دیدم که پدر بزرگم  تلو تلو می خورد و دور خودش می چرخید. آن دختر مسلح یهودی یک گام جلو گذاشت و تیری دیگر به سر پدر بزرگم شلیک کرد و او را شهید کرد. من و مادر بزرگم از دیدن این صحنه شوکه شدیم. ما را به مرغدانی بردند و در آن جا قرار دادند. بعد از گذشت مدتی مادر بزرگم مرا به نزدیک ترین خانه اقوام و نزدیکانمان برد. قبل از این که به خامه آل زهران ( فامیل ) برسیم ناگهان دیدیدم که یک یهودی مسلح در مقابل ما ایستاده است به سوی مادر بزرگم شلیک کرد و وی را در دم شهید کرد. برادرم  عمر نیز که هدف گلوله قرار گرفته بود از پشت نقش بر زمین شد و من نیز در کنار آنان نشستم. بعد از مدت کمی خواستم از مادربزرگم دلجویی کنم و اوضاعش را جویا شوم که دیدم غرق در خون خود شده است. شروع کردم به گریه کردن. سپس رفتم سراغ برادرم دیدم که او نیز مرده است. سپس رفتم به سوی خانه « بسمه » عمه ام. دیدم که وامصیبتا  این جا چه خبر است. عمه ام در ورودی خانه روی زمین افتاده و شهید شده بود و اطراف او نیز جنازه های دختران و پسر سه ساله‌اش به نام فتح قرار داشت. در همه خانه ها جسدهای زیادی روی هم دیگر قرار داشت. همینطور که شوکه شده بودم و به جنازه ها نگاه می کردم دیدم صدای ناله ای از داخل خانه می آید و از طرفی دیگر گریه کودکی. 

صدایش کردم و پاسخ داد من فاطمه هستم. از من پرسید تو کی هستی.؟ من نیز گفتم نزیهه هستم. از من خواست وارد خانه شوم و به او گفتم نمی توانم زیرا خانه آتش گرفته و سوخته است. ازش خواستم خودش خارج شود گفت: سرم به شدت خونریزی کرده است و نمی توانم حرکت کنم. برگشتم رفتم سراغ عمه ام. دستم را روی پیشانی اش گذاشتم و دستانم پر از خون شد.

صهیونیست ها به خصوص دو سازمان تروریستی « ارگون » به سرکردگی مناحیم بگین و اشتیرن به سرکردگی اسحاق شامیر در جریان حمله به روستای دیر یاسین زنان و کودکان را به اسارت گرفتند و آنان اهداف ذیل را دنبال می کردند:
1-      اسرا را مجبور می کردند تا در مقدمه یهودیان تروریستی حرکت کنند و در واقع از آنان به مثابه سپر انسانی استفاده کردند.
2-       اسرا را مجبور می کردند تا در بحبوحه درگیری و تیراندازی مجروحان و کشته های تروریست ها را از مکان های خطرناک به مناطق امن تر منتقل کنند.
3-      از اسرا به عنوان ابزاری برای فریبکاری فلسطینیان ساکنان عرب استفاده می کردند. وقتی این اسرا  خود را به صاحبخانه معرفی می کردند درب منازل به روی آنان باز می شود و صهیونیست ها نیز از این فرصت استفاده می کردند و افراد درون خانه را نیز بازداشت می کردند یا می کشتند و یا اثاث منزل شان را سرقت می‌کردند.

شامير 

تروریست های یهودی به این اقدامات ننگ آور نیز اکتفا نکردند و اجساد شهدای فلسطین را آتش زدند. جنایت دیریاسین عجیب هولناک و وحشیانه بوده است.  نسل کشی در دیریاسین به مراتب سنگین تر و وحشیانه تر از نسل کشی‌ها و کشتارهای جمعی در سرتاسر جهان هستی تا قرن گذشته بوده است. حتی از نسل کشی نازی ها در کشور چک. صهیونیست ها همچنان برای وارونه جلوه دادن واقعیت ها و حقاق کشتار دیر یاسین تلاش می‌کنند. دروغگویی یهودیان بخشی جدایی‌ناپذیر از عقیده و ایدئولوژی آنان شده است به همین علت است که آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی گفت که یهود در هنر دروغگویی استاد بزرگ هستند. در بحبوحه جشن های یهودیان در آمریکا در سالروز پنحاهمین سال تاسیس رژیم صهیونیستی بود که سازمان صهیونیست های امریکا در گزارشی درباره نسل کشی دیر یاسین اعلام کرد هیچ نسل کشی رخ نداده است و علیه اعراب نبوده است بلکه علیه یهودیان بوده و اکثر قربانیان آن یهودیان بوده اند نه عرب ها.


***  دست استعمار انگلیس و آمریکا  در نسل کشی فلسطینیان در دیریاسین
این اعمال غیر عادلانه انگلستان و حمایت و پشتیبانی همه جانبه آمریکا از صهیونیست ها موجب شد که در عصر روز 9 آوریل 1948 ناگهان صدای گوش خراش بلند گوهای صهیونیست‌ها در قریه «دیریاسین» - که کنار شهر بیت المقدس واقع است – بپیچد و با ارعاب و تهدید، مردم را دعوت به تخلیه دهکده و دست شستن از خانه و اموال خود کند.

مردم بی‌دفاع، گیج حیران و مضطرب برای فهمیدن علت حادثه به هر سو می‌دویدند. در چنین وضع بحرانی، سربازان بی رحم یهودی مثل گرگ های ِ مست، مردم را به محاصره در آوردند؛ گویا می خواستند همه ی کینه ها و درد دل هایی را که در طول هزار سال سرگردانی و آوارگی یهود، از تمام مردم روی زمین داشتند یکجا بر سر این مردم بی پناه که همیشه آنان را پناه داده بودند و حمایت می کردند، خالی کنند.

در 10 آوریل 1948 قوای مسلح یهود به دیریاسین حمله کردند، 279 نفر از اهالی آن را از زن و مرد، کوچک و بزرگ، عاجز و مریض به قتل رساندند و با بریدن دست و پا، دریدن شکمها، کندن گوش ها، بیرون آوردن چشم ها، له کردن جمجمه ها، کشته ها و زنده ها را مثله کردند و اجساد آنها را درون چاه ریختند. در این حادثه قوای انگلیس، نزدیک همان دهکده بودند و همه چیز را می دانستند و با این که مسؤولیت حفظ امنیت به عهده ی آنان بود، اما کوچکترین حرکتی برای نجات اعراب از خود نشان ندادند. اما برای نجات یهودیان، به مأموریت مخفی خود که حفظ مستعمرات و کاروان های یهودی بود، درست و دقیق عمل کردند.

دریدن شکم زن ها و سربریدن بچه ها در جلو چشم مادران و آتش زدن زنده‌ها از کارهای عادی کفتارهای گرسنه یهود بود. جنایت پیشه‌های وحشی، عده ای از دختران عرب را اسیر کردند و لخت و عریان در کامیون‌های بی سرپوش ریختند و در شهرهای یهودی نشین، به ویژه در شهر جدید بیت المقدس از بین مردم عبور دادند و یهودیان رذل و پست از آنان عکس گرفتند. نظیر همین فاجعه ی شوم را در قریه ی ناصرالدین نزدیک طبریه انجام دادند و این روستای عربی را به طور کامل از صفحه ی روزگار محو کردند و تمام ساکنان آن را کشتند. در قبال این جنایات نیز، قوای مسؤول بریتانیا، اصلاً واکنشی نشان ندادند.

این جنایات وحشیانه دنیا را تکان داد، جمعیت صلیب سرخ بین المللی نماینده ای را برای مطالعه ی وضع این روستا فرستاد، یهودیان پس از اطلاع، یک روز موعد بازدید را عقب انداختند و تا آنجا که توانستند آثار جنایت را محو کردند و به ویژه اجساد مثله شده 150 نفر را در چاهی ریختند و آثار سایر جنایات را نیز محو کردند. نماینده صلیب سرخ در ضمن گردش در میان خرابه ها، متوجه اجساد واعضای قطع شده ی اعراب شد و به چاه یاد شده نیز برخورد کرد و دستور داد که همه اجساد را که با زشت ترین صورت مثله شده بودند از چاه بیرون آورند. دست استعمار و تهدیدهای صهیونیست ها، نماینده ی مزبور را به وحشت انداخت، به طوری که جرأت نکرد که مشاهدات خود را به طور کامل گزارش دهد و فقط نوشت:
«وضع این دهکده خیلی وحشت بار بود»


ده ها مورد نظیر جنایات یاد شده به دست یهودیان در روستاهای بی پناه و بی سلاح عربی تکرار شد، و رعب و وحشتی که از این رهگذر در دل های اعراب به وجود آمد، موجب شد که بیش از یک میلیون مسلمان و مسیحی عرب دست از همه ی زندگی خود بردارند و سر به بیابان گذارند تا شاید جان سالم به در برند و هنوز هم که هنوز است پس از گذشتن بیش از پنجاه سال آواره و سرگردان باشند. یهودیان به ویژه در این تجاوزها، قساوت و بی رحمی را به آخرین درجه رساندند. آنها بعضی از اعراب را عمداً نمی کشتند تا به مناطق دیگر عربی بروند و خبر وحشت زای رفتار یهودیان صهیونیست را تعریف کنند تا از این رهگذر در دل های اعراب ایجاد ترس کنند، تا در حمله های بعدی بدون مقاومت فرار کنند و همه چیز خود را برای یهودیان بگذارند. این صحنه های وحشتناک که ساخته دست یهودیان صهیونیست به پشتیبانی استعمارگران جهانی بود، لرزه بر اندام هر انسان با وجدانی می اندازد. اکنون که سال ها از این کشتارهای دهشتناک می گذرد، کشتارهای مشابه دیگر همچنان در شهرها و شهرک های فلسطینی ادامه دارد. اما نه مسأله ی فلسطین حل شده است و نه استعمارگران از حمایت صهیونیسم و صهیونیست ها دست برداشته اند و نه یهودیان بی‌رحم، لجاجت و خیره سری خود را کنار گذاشته‌اند.

آری جمله آخر این که ما ( مسلمانان ) هر چه رنج و مصیبت و بدبختی می‌کشیم  از دست استکبار و استعمار و در راس آن‌ها آمریکا و انگلیس است.

گردآوری: سید محمد مسعودی علوی


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار