به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ هر زبانی یک سیر تحولی را طی می کند و در این سیر تحول واژه هایی به زبان افزوده و واژه هایی منسوخ می شوند. با این تغییر و تحولات است که هرزبانی به مرحله بعد گام می نهد و واژه هایی را در آن دوره با توجه به شرایط اجتماعی به کارمی برند. زمانی شرایط اجتماعی اقتضا می کرد که واژه های عربی در زبان فارسی به میزان زیادی به کار برود امروزه این مسئله در مورد زبانهای اروپایی صدق می کند پیشرفت تکنولوژی و بالطبع کاربرد واژه های مربوط به آن بیش از ساخت معادل برای آنها است و از طرف دیگر نمی توان ریشه های روانشناسی و اجتماعی به کار نرفتن یک واژه را فراموش کرد و نباید انتظار داشت که تمام واژه های معادل توسط مردم استفاده شود به دلیل آنکه جامعه ایرانی همانطور که قومیت های گوناگون دارد افکار متفاوتی را در خود جای داده و هر فرد با توجه به افکار خود واژه ای را بر می گزیند به هیچ عنوان واژه های یک انسان روشنفکر و متحجر، اسلام گرا و غرب گرا ، فرد معتقد به جریان پان ایرانیسم با پان عربیسم یکسان نیست. حتی واژه های انتخابی ادیان مختلف زردتشتی، مسیحی و مسلمان با یکدیگر فرق می کند و نمی توان افکار یک جامعه را به یک سو سوق داد حتی گرایش سیاسی جامعه را نمی توان یکسان کرد. طیف های مختلف سیاسی در تمام دوره ها با ادبیات خاص خود بودند منتها میزان ابراز عقاید آنها در هر دوره ای فرق می کرد هیچگاه در جامعه ایرانی تمام واژه های ساخت فرهنگستان زبان و ادب فارسی به کارنمی رود و زمانیکه این اتفاق افتاد باید به ماهیت ایرانی جامعه شک کرد زیرا ایرانیان در هیچ زمانی مانند یکدیگر سخن نگفتند.
1-« تاکسیدرمی » : معادل « آکنده » را برای آن وضع کرده اند . این معادل در زبان فارسی وجود داشته و هم اکنون نیز به کارمی رود منتها در برخی متون کاربرد کلمه « مالامال » را که هم معنی این کلمه است ترجیح داده اند از جمله آن می توان به شعر حافظ اشاره کرد:
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل زتنهایی به جان آمد خدا را همدمی
البته ترجیح کلمه «مالامال» به دلیل ادبی تر بودن آن نسبت به کلمه « آکنده » بازمی گشت هم اکنون نیز کارد لاتین این معادل را در زبان عموم مردم مشاهده نمی کنیم به دلیل آنکه ضرورتی برای استفاده از این کلمه در بین تمام مردم وجود ندارد و تا عموم مردم به کلمه نیاز نداشته باشند آن را به کارنمی برند.
2-« پاسیو» معادل آن را « نور خان » قرار داده اند. این کلمه از ترکیب دو اسم ساخته شده است. کلمه « نور » در زبان امروز به کار می رود اما کلمه « خان » جزء کلمات متروک زبان فارسی محسوب می شود این کلمه بعد از انقلاب که نظام ارباب رعیتی در روستاهای ایران از بین رفت و زندگی ایرانیان از روستا نشینی به شهر نشینی تغییر کرد این کلمه در زبان امروز مردم رواج خود را از دست داد از طرف دیگر ترکیب این دو کلمه با یکدیگر به مفهوم« پاسیو» به هیچ عنوان دلالت نمی کند.و به همین دلیل در بین مردم رواج نیافته است.
3-« چیلر » : معادل «سرد کن» را برای آن ساخته اند این معادل فعل امر فعلی مرکب است که آن را در معنای اسم قرار داده اند این کلمه به معنای کلمه « چیلر » در بین مردم به کارنمی رود این مسئله بیشتر به یک ترجیح عمومی بازمی گردد این کلمه به رساندن مقصود گوینده کمکی نمی کند و کاربرد آن مخاطب را دچار سردرگمی می کند که مقصود گوینده چیست به همین دلیل این کلمه رایج نشده است.
انتهای پیام/