معتقدم اگر سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی حمایت‌های لازم را از مترجمین داخلی و خارجی داشته باشند، ادبیات ما هم قابلیت جهانی شدن را دارد.

حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عباس جهانگیریان، نویسنده داستان برای نوجوانان، نمایشنامه نویس و فیلمنامه‌نویس و مدرس دانشگاه است که در سال 1333 متولد شد. به گفته خودش با نوشتن یک نمایشنامه و برگزیده شدن آن در جشنواره تئاتر ساری، نویسندگی را حرفه‌ای‌تر ادامه داد. وی معتقد است ادبیات معاصر کشور ما قابلیت عرضه جهانی را دارد. از میان آثار او می‌توان به «خانه درختی»، «قصه هامون و دریا»،  «دفترچه مشکل‌گشا»، «خواب دخترها چپ نیست» و... اشاره کرد. گفتگوی کوتاه ما با او را می‌خوانید: 

آقای جهانگیریان چه اتفاقی شما را به وادی نویسندگی کشاند؟

من فکر می‌کنم ورود به دنیای هنر از نویسندگی گرفته تا موسیقی و غیره، آگاهانه نیست. این طور نیست که فردی تصمیم بگیرد و نویسنده شود یا نقاش. نیروی بالقوه‌ای شما را هدایت می‌کند به سمتی که می‌توانی استعداد هنری‌ات را بروز بدهی. برای این بروز استعدادهای هنری،‌ به نظرم در گذشته و پس از انقلاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زمینه مناسبی را فراهم می‌کرد. در آغاز دهه 50 بود که با کانون آشنا شدم. در سال‌های بعد وارد گروه تئاتر و داستان کانون شدم. 17، 18 ساله بودم که نمایشنامه‌ای را نوشتم با عنوان «در حاشیه کویر» که در جشنواره تئاتر جوانان ساری برگزیده شد و از آن زمان بود که به شکلی هدف‌دار در این راه قدم برداشتم. بعدها ورودم به دانشکده هنرهای دراماتیک زمینه‌های بهتری را برای من فراهم کرد.

امروز فعالیت کانون را شما در زمینه هدایت استعداد‌ها چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم هنوز هم کانون در این عرصه خوب دارد فعالیت می‌کند. الان شباهت زیادی دارد، کتابخانه‌های کانون در شهرهای بزرگ و کوچک این امکان را فراهم کرده تا محرومیت از کتاب در روستاهای ما کم‌رنگ شود. کانون پرورش فکری. همچنان هم در هدایت این استعداد‌ها نقش دارد.

از فعالیت‌های اخیرتان در عرصه ادبیات بفرمایید.

آخرین کتابی که از من به چاپ رسید «پسر نان و نمک» رمانی تاریخی درباره یعقوب لیث صفاری بود. کتابی هم به نام «سرگذشت پزشکی در ایران» برای مخاطب کودک و نوجوان به طور جداگانه در دست چاپ دارم. دو قرار‌داد هم با مرکز تحقیقات صدا و سیما داشتم،‌ یکی «پیوند ادبیات و تلویزیون» و دیگری «تاریخ تلویزیون در ایران» که متأسفانه هر دو به دلیل تحولات ساختاری صدا و سیما متوقف شد. در حال حاضر هم پیگیر روند چاپ کتاب «سایه هیولا» هستم. کتابی که به دلیل موضوع آن مدت زمانی امکان چاپش مهیا نبود. اما به تازگی قرار است تا از سوی نشر کانون به چاپ برسد. این کتاب به نظرم در میان داستان‌هایی که نوشته‌ام بهترین اثر من است. داستانی پر کشش و جذاب درباره ارتباط میان انسان و محیط زیست است که به نظرم مورد استقبال مخاطب نوجوان قرار گیرد.

به نظر شما ادبیات ما قابلیت جهانی شدن را دارد؟

به نظرم ادبیات در کشور ما این امکان و فرصت را دارد که مثل سینمای ما جهانی شود. امروز هم می‌بینیم که برخی از آثار ادبی ما ترجمه شدند و می‌توانند آن تأثیر لازم را در جان هم داشته باشند. به نظرم جایی مثل سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی، وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی مسئول می‌توانند با حمایت‌هایی از مترجمین ایرانی و خارجی که به فارسی تسلط دارند،‌ در هدایت آثار ادبی به انتشار جهانی مؤثر باشند. اما الان میانگین تیراژ 500 نسخه واقعاً ‌اسف‌بار است و شرایط نشر را در کشور وخیم کرده. تا زمانی که تیراژ بالا نرود،‌ادبیات بالا نمی‌رود.

آقای جهانگیریان به نظر شما امروز فضای مجازی در رقابت با کتاب و کتابخوانی قرار گرفته است؟

نه موافق نیستم که رقیب کتابخوانی است، من معتقدم این فرهنگ‌سازی که باید برای کتاب خواندن شکل گیرد، اتفاق نیفتاده اگر فرهنگ آن ایجاد شود و به قولی اگر ما از کودکی این حس نیاز و ذائقه لازم را برای بچه‌ها و مخاطب ایجاد کنیم، برای او دیگر این خواندن ضرورت است و چه به صورت کتاب ملموس و واقعی، چه مجازی دیگر انتهای پیام را رها نمی‌کند.

در مورد جایگاه ادبیات امروز در کشورمان چه نظری دارید؟

ما از تمدن کهن و غنای فرهنگی ادبی برخوردار هستیم. اما مشکلی که هست فقط به ادبیات،‌ شخصیت‌ها و آثار ادبی آنها علاقه داریم،‌ اما شناخت کمی از آنها داریم. به نظرم لازم است که در مدارس زنگ کتابخوانی به شکلی جدی راه‌اندازی شود. ترویج کتابخوانی از این طریق در مدارس می‌تواند گرایش دانش‌آموزان را به خواندن کتاب و آشنایی با نویسندگان بیشتر کند. این اتفاق باعث می‌شود محیط آموزش محور و رقابت محور مدارس ما، به فضایی خلاق و دوستانه مبدل شود.

شما نقش آموزش و پرورش را در هدایت استعداد‌های دانش‌‌آموزان به عرصه هنری چطور ارزیابی می‌کنید؟

من احساس می‌کنم که آموزش و پرورش امروز ما دارد در این زمینه غفلت می‌کند. در سایر کشورهای پیشرفته،‌ از همان دوران کودکی در مدارس یا حتی مهدهای کودک بچه‌ها را به سمت مهارت‌هایشان سوق می‌دهند به عبارتی در آنجا بیشتر به مهارت‌ها تأکید می‌شود. در حالی است که در کشور ما به محفوظات همچنان تأکید می‌شود. محفوظاتی که شاید بعدها چندان هم در زندگی فرد تأثیر گذار نباشد. این فرهنگ‌سازی کتاب و کتابخوانی باید از خانوده‌ها و مدارس شروع بشود. انجام این کار هم می‌تواند با ایجاد انجمن‌های شعر و داستان، تئاتر و سایر فعالیت‌های هنری در مدارس انجام شود. هنر باعث ماندگاری پیام در ذهن مخاطب است. ژان پیاژه می‌گوید که اگر مفاهیم را از طریق هنر آموزش دهیم، آنگاه مفهوم و پیام در حافظه عمیق مخاطب ثبت شود.

آقای جهانگیری،‌ از میان آثار خود و دیگران چند کتاب را معرفی کنید تا مخاطب کودک و نوجوان در تابستان بخواند؟

در میان کارهای کودک که از من منتشر شده می‌توانم به «شازده کدو» (نشر کانون)،‌ «دفترچه مشکل‌گشا» (نشر دانش) و «کجایی مادرم» (نشر منادی تربیت) اشاره کنم. در مورد کارهای نوجوان هم کتاب «جنگ که تمام شد،‌ بیدارم کن» (نشر افق)، «توران تور» (نشر کانون) و «هامون و دریا» (نشر منادی تربیت) اشاره کنم که از روی کتاب آخر ابراهیم فروزش فیلمی ساخت و این کتاب به چند زبان هم ترجمه شد. از میان آثار دیگر دوستان هم می‌توانم رمان‌های فرهاد حسن‌زاده،‌ «گردان قاطرچی‌ها» و «جام جهانی در جوادیه» داوود امیریان و «چشم عقاب» محسن هجری را پیشنهاد کنم. یوسف قوجوق هم آثار داستانی جذابی دارد.

گفتگو از: مریم محمدی 

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار