طراح لباس سریال بوم و بانو به سوالاتی در زمینه لباس و زیورآلات شخصیت‌های این سریال و دیگر کار‌های تاریخی پاسخ داده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  آیا تابه‌حال برایتان پیش‌آمده با تماشای یک اثر درام تاریخی در قالب مجموعه تلویزیونی، بیشتر از آن‌که درگیر فراز و نشیب‌های قصه شوید، در ابتدا فرم و طراحی لباس‌ها و زیورآلات شخصیت‌های قصه به چشمتان بیاید طبیعی است که خیلی‌ها پاسخ‌شان مثبت باشد، زیرا لباس‌ها و زیورآلات در چنین آثاری، ویترین کار محسوب می‌شوند و هر چه این ویترین با خلاقیت و با ایده‌های بیشتر طراحی شود، می‌تواند نگاه شما را بدزد و حتی دقایق بیشتری از وقت‌تان را صرف تماشای این ویترین کنید.


بیشتربخوانید


البته فرقی نمی‌کند این ویترین به شکل سنتی طراحی شده باشد یا مدرن، آنچه اهمیت دارد و حرف اول را می‌زند، خلاقیت است. حتی ممکن است این ویترین خیلی ساده هم طراحی شده باشد، اما طراح با بهره بردن از ایده‌های جذاب آن را تماشایی کند؛ بنابراین طبیعی است در آثار تلویزیونی و سینمایی تاریخی که ما سال‌ها از آن مقطع زمانی فاصله گرفته‌ایم، نوع لباس و پوشش شخصیت‌های قصه ما را به‌عنوان بیننده درگیر کند. حالا این اتفاق در سریال بوم و بانو که پخش آن به‌تازگی از شبکه دو آغاز شده، افتاده است. یکی از ویژگی‌های سریال بوم و بانو، تعدد شخصیت‌ها، آن هم با ویژگی‌های رفتاری متفاوت است. از تیمسار گرفته تا خانواده‌اش که هرکدام ساز خودشان را در این سریال می‌زنند.

همسر تیمسار و دخترانش (مرجان که صاحب مزون است و ماهور که تحصیل‌کرده فرانسه است)، دایه خانواده با مهربانی‌هایش، خدمتکار‌ها که هرکدام رنگ و لعاب خودشان را در قصه دارند تا دیگر شخصیت‌های قصه همچون استاد حافی نقاش، تامینات، مردم شهر و ... تعداد این‌ها کم نبوده و همه این موارد کار طراح لباس این سریال را بسیار سخت و پر زحمت کرده بود. حاصل کار نشان می‌دهد طراح لباس این پروژه همه شخصیت‌های قصه را روان‌شناسی کرده و بر آن مبنا، لباس‌ها و اکسسوری‌ها را طراحی کرده است. این‌هارمونی چشم‌نواز بهانه‌ای شد تا ما با مجید لیلاجی، طراح لباس این سریال که تا به امروز طراحی آثار سینمایی و تلویزیونی متعددی را به عهده داشته، به گپ‌وگفت درباره لباس‌ها و جواهرات این سریال بنشینیم و او به تمام سوالات بینندگان در این‌باره پاسخ داده که در این گزارش می‌خوانید.

راز گوشواره‌های  همسر تیمسار
یکی از جواهرات برای شخصیت خانم قصه سریال بوم و بانو، گوشواره بود و نمی‌توانستیم آن را نادیده بگیریم. به همین دلیل با بهره از یک ایده، تصمیم گرفتیم گوشواره‌ها را خیلی ظریف به روسری خانم‌ها وصل کنیم تا گوشواره را حذف نکنیم.
خوشبختانه این ایده به نظر جواب داده و باعث سوال برای شما شده که ما خانم‌ها را بدون گوش تصور نکنیم. همچنین باید بگویم برخی از ایده‌ها را که در سریال بوم و بانو استفاده کردم از سریال قبلی‌ام به نام سرزمین کهن بوده که به‌نظرم جواب گرفته بودم. ازآنجاکه این مجموعه پخش نشد به همین دلیل در این سریال هم از آن‌ها استفاده کردم. درمجموع اکسسوری‌های خانواده تیمسار بیشترین کار و تنوع را نسبت به دیگر شخصیت‌های قصه برده به دلیل جایگاه اجتماعی این خانواده. ازآنجاکه همسر تیمسار جایگاه خاصی هم داشت، متناسب باشخصیت رفتاری‌اش می‌طلبید از جواهرات بیشتری برایش استفاده کنم.

حرف زدن با شخصیت‌های قصه
وقتی طراحی لباس یک مجموعه یا یک اثر سینمایی را به عهده می‌گیرم و فیلمنامه را مطالعه می‌کنم، خود شخصیت‌های داستان به من می‌گویند کی، کجا، چه‌کاره و چه شخصیتی هستند و چه می‌پوشند؛ و طراح باید زبان شخصیت‌ها را بداند و نسبت به درونیات آن‌ها آگاه باشد و متوجه می‌شود که حالا ظاهر بیرونی آن‌ها باید به چه شکل باشد. استخراج این موارد منجر به شکل‌گیری طراحی لباس‌ها می‌شود. البته وقتی بیننده، سریال را به تماشا می‌نشیند بهتر می‌تواند قضاوت کند که آیا طراحی لباس شخصیت‌ها باورپذیر هست یا نه و با رفتار‌های کاراکتر تا چه میزان تطابق دارد.

شناسنامه‌دار شدن لباس‌ها
در ارتباط با سرنوشت لباس‌ها هم باید بگویم سرمایه‌های اثر تولیدشده محسوب می‌شوند و بازهم پای تهیه‌کننده در میان است.
معمولا لباس‌ها در آرشیو‌های مختلف هستند، اما درمجموع معتقدم لباس‌هایی که برای هر مقطع تاریخی- که دستمایه آثار نمایشی می‌شود- طراحی می‌شوند، شناسنامه‌دار شوند تا هرکدام شناسنامه خودش را داشته باشد.
به‌عنوان‌مثال، برخی از لباس‌های سریال سرزمین کهن که پخش نشده در خیلی از سریال‌ها استفاده و دیده‌شده.
پس بهتر است این اتفاق کمتر بیفتد و لباس‌ها شناسنامه‌دار و مختص به همان اثر باشند.

بستن روسری‌ها با ایده‌ای جذاب
برای طراحی روسری شخصیت‌های قصه، تصمیم گرفتم از فرمی استفاده کنم که حس مو را داشته باشد و از سوی دیگر حجاب خانم‌ها با استاندارد‌های تلویزیون مطابقت کند. به همین دلیل برای بستن روسری از پارچه‌های تورمانند و بافت‌دار استفاده کردم که تا حدودی افه موی سر را داشته باشد و با کمک گل سر، کش سر و ... تکمیل می‌شدند. با بهره بردن از چنین ایده‌ای می‌خواستم کمتر از کلاه در سریال استفاده کنم.

طلای اصل یا بدل؟
هریک از مقطع‌های تاریخی که دستمایه ساخت یک اثر نمایشی چه در تلویزیون و چه در سینما می‌شود، نوع پوشش و لباس مردان و زنان متفاوت است؛ بنابراین طراح لباس باید متناسب با آن مقطع زمانی، لباس‌ها و زیورآلات را طراحی کند.
قصه سریال بوم و بانو هم در سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۰ می‌گذرد، طراحی هم متناسب با مد و پوشش آن زمان صورت گرفت. شخصیت‌ها را به شیوه خودم تحلیل و روان‌شناسی کردم و با توجه به ویژگی‌های رفتاری‌شان لباس‌ها و اکسسوری آن‌ها طراحی شد. زیورآلاتی که در این سریال استفاده کرده‌ایم، همه بدلیجاتی هستند که به‌خوبی آبکاری شدند تا در طول کار تغییر رنگ ندهند. بدلیجات در اثر آب‌وهوا یا تماس با پوست به مرور زمان تغییر رنگ می‌دهند و همین کار ما را با مشکل روبه‌رو می‌کند.

الگوی جواهرات از کجاست؟
هنوز افرادی هستند که این مقطع تاریخی را به یاد دارند. به همین دلیل پای خاطرات این افراد می‌نشینم. همچنین عکس‌های موجود از این مقطع تاریخی را هم دیده‌ام. در مجموع خاطرات، کتاب، موزه، آرشیو مستندات و آلبوم‌های خانوادگی به من خیلی کمک کرد تا بتوانم برای طراحی لباس‌ها و اکسسوری‌ها الگو بگیرم. در مجموع زمانی که برای طراحی و آماده سازی جواهرات و لباس داشتیم همزمان بود با تولید سریال، زیرا در طول کار بازیگر شخصیت‌های جدید به پروژه اضافه می‌شدند و تقریبا کار ما تا پایان تصویربرداری ادامه داشت.

سازنده جواهرات و سرنوشت‌شان
با توجه به نداشتن زمان و کمبود هزینه، فرصتی نبود ما گروه جواهرساز برای سریال بوم و بانو داشته باشیم.

فقط چند مورد پیش‌آمد که سفارش ساخت آن را دادیم و بیشتر زیورآلات را خریداری کردیم با حفظ نزدیکی به مستندات تاریخی. بخشی از جواهرات قصه را هم از قدیمی‌تر‌ها به امانت گرفتیم.

البته حرفه‌ای و خلاقانه‌اش این است که گروه جواهرساز برای آثار تاریخی باشد تا آن‌ها جواهرات را طراحی کنند و بسازند. امیدوارم در آینده برای این صنعت در حرفه ما جایی باز شود.

سرنوشت جواهرات در سریال‌های تاریخی به تهیه‌کننده بستگی دارد که چگونه محافظ سرمایه‌های فیلم خود باشد؛ بنابراین اطلاعی ندارم سرنوشت جواهرات بوم و بانو چه خواهد شد؟

ماجرای لباس استاد حافی
برای این سریال لباس‌های زیادی را طراحی کردم، اما بهترین لباسی که دوست داشتم، لباس کار استاد حافی در آتلیه نقاشی‌اش بود. این لباس حتی برای خود بازیگر این نقش هم چالش به همراه داشت و باور نداشت باید چنین لباسی بپوشد. البته من به او حق می‌دهم، زیرا روز اول لباس خام را به تنش کرد که هنوز کهنه‌کاری نشده بود و به قول معروف لباس اتو‌کشیده‌بود و باید روی آن کار می‌کردیم. به همین دلیل از لحاظ حسی بازیگر دافعه نشان داد، اما من به او اطمینان دادم که این لباس درست انتخاب شده و باید صبر کند تا هنگام ضبط این صحنه‌ها لباس را بپوشد. گرچه هنگام ضبط نظرش تغییر کرد و متوجه شد که چرا مصر بودم که این لباس باشد. این لباس را خیلی دوست دارم. گرچه پر حجم نبود، اما این دلیل نمی‌شود که پشتش ایده نبود. گاهی با دو کوک زدن لباسی به هم وصل می‌شود و مهم تاثیرگذاری‌اش است نه پر زرق و برق بودن لباس. فکر می‌کنم کاملا طراحی لباس کار حافی درست بود.

انتخاب نقوش پارچه لباس‌ها
آنچه برای من اهمیت دارد نقوش پارچه‌هاست. سعی کردم بر اساس مستندات به نقوش پارچه‌هایی که برای لباس‌ها انتخاب می‌کنم، توجه زیادی کنم به همین دلیل وقت زیادی برای انتخاب پارچه‌ها گذاشتم. برای این کار هم رجوع می‌کردم به‌عکس و مجلات مد‌های آن مقطع زمانی و بر این مبنا پارچه‌ها برای طراحی لباس‌ها خریداری شد.

لباس برای نزدیکان
تا به حال پیش نیامده برای اطرافیان جواهرات طراحی کنم، اما به وفور برای خودم و اطرافیانم لباس طراحی کرده‌ام و خیلی پیش آمده و همیشه هم با علاقه این کار را انجام داده‌ام. به هر حال طراحی کار بسیار جذابی برایم است و آنچه کار را قشنگ می‌کند، بهره بردن از ایده‌های نو است.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.